نسبت ایمان و آرزو با مرگ
فارسی 2270 نمایش | آری مرگ تا شکل و صورت عدم و نیستی و فنا دارد آدمی از آن وحشت دارد زیرا آن چیزی که وحشتناک است عدم و نیستی است، فنا و زوال است، ولی همینکه تغییر شکل و قیافه داد و به صورت انتقال و جابجا شدن درآمد دیگر وحشتناک نیست، بلکه برای مردان خدا که جز در راه حق گام بر نداشته اند مرگ قیافه ای جذاب و گیرنده دارد. مردان خدا به استقبال مرگ می روند. هنگامی که آن ضربت محکم فرق حضرت علی (ع) را می شکافد، بدون ذره ای تزلزل، مثل کسی که سالها به دنبال مطلوب و محبوبی هست و ناگاه به وصال آن می رسد می گوید: «قسم به پروردگار کعبه که فائز شدم». در بستر مرگ به مردم می گوید: «به خدا قسم که این حادثه برای من مکروه و ناگوار نبود، حتی غیرمترقبه هم نبود، بلکه بالاتر، من انتظار این حادثه را داشتم مانند جوینده ای که مطلوب خود را می جوید و مانند کسی که در شب تار به دنبال چاه آب و سرچشمه ای می گردد و در آن تاریکی آن را پیدا می کند.»
نه تنها مرگ و معاینه مرگ نتوانست رشته افکار و نیات علی را پاره کند بلکه محکم تر کرد. کاخ نیات و افکار و منویات علی از آمال و آرزوهای شخصی بنا نشده بود که آن ضربت بتواند خراب کند. در بستر مرگ هم می بیند همان افکار عالی و نورانی خود را دنبال می کند. در فاصله ضربت خوردن و وفات سخنان و وصایایی دارد، آخرین سخنانش این بود:
علی بن ابیطالب (ع) به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر (ص) گرامی گواهی می دهد، خدا را شریکی نیست و او محمد (ص) را فرستاد تا پرچم هدایت را بر افرازد و دین حق را به بشر عرضه بدارد هر چند مشرکان ناراضی باشند. نماز من و هر عبادت من، زندگی و مردن من همه برای خداوند رب العالمین است. فرزندم حسن! تو را و جمیع خاندان و فرزندانم و هر کس از امروز تا پایان جهان که این نوشته به او می رسد سفارش می کنم به تقوا و اینکه کوشش کنید اسلام را تا دم آخر برای خود حفظ کنید، همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید. از پیغمبر (ص) شنیدم که اصلاح میان مردم از اینکه همیشه نماز بخوانید و روزه بگیرید با فضیلت تر است و چیزی که این امت را هلاک می کند فساد کردن و دو بهم زدن است. ملاحظه خویشاوندان و ارحام را داشته باشید که صله رحم حساب خدا را آسان می کند. خدا را خدا را درباره یتیمان، به طور دائم مراقب آنها باشید، خدا را خدا را در مورد قرآن، نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی بگیرند، خدا را خدا را درباره همسایگان که پیغمبر آنقدر درباره آنها توصیه کرد که گمان کردیم آنها را در ارث هم شریک خواهد ساخت، خدا را خدا را در مورد حج خانه خدا، نکند آنجا را خالی بگذارید، خدا را خدا را درباره نماز که بهترین عمل و عمود دین است، خدا را خدا را در مورد زکات که خشم الهی را فرو می نشاند، خدا را خدا را در مورد روزه ماه رمضان که سپر از آتش جهنم است، خدا را خدا را در مورد جهاد با مال و با جان و با زبان ولی البته جز امام به حق و یا آن کس که به امر اوست کسی حق جهاد با کفار را ندارد، خدا را خدا را در مورد ذریه پیغمبر که مظلوم واقع نشوند. ملاحظه و رعایت آن عده از صحابه را که بدعتی در دین ایجاد نکرده اند بکنید. زنان و همچنین بردگان را در نظر داشته باشید که پیغمبر درباره اینها سفارش کرد. امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که (ترک آن) موجب می شود ظلم بر شما مسلط شود و آنوقت دعا کنید و دعای شما مستجاب نگردد. فرزندانم! شما را وصیت می کنم به مهربانی با یکدیگر و به کمک به یکدیگر و شما را بر حذر می دارم از تفرق و قطع علاقه به یکدیگر، همیشه در کارهای خیر و در اقامه تقوا معاون یکدیگر باشید، در کارهای شر یکدیگر را یاری نکنید. باز توصیه می کنم شما را به تقوای الهی. خداوند شما را حفظ کند و دین پیغمبر را در میان شما محفوظ بدارد. شما را به خدا می سپارم ".
بعد از این بیانات، کلمه مبارکه "لا اله الا الله" را چندین بار بر زبان آورد تا جان به جان آفرین تسلیم کرد و به ملاء اعلی ملحق گشت.
منـابـع
مرتضی مطهری - حکمتها و اندرزها - صفحه 184 و 185
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها