تفاوت میان نظام دنیا و آخرت
فارسی 3022 نمایش |ما اگر به قرآن کریم مراجعه کنیم، برای این زندگی که اسمش زندگی دنیاست یک مشخصاتی هست، یا بگوییم یک نظام محسوسی در این زندگی که اسمش را دنیا می گذاریم وجود دارد و در آنچه که پیغمبران به ما خبر داده اند و قرآن به ما خبر می دهد به نام زندگی آخرت، در آنجا یک سلسله مشخصات دیگری است، یعنی اجمالا نشان می دهد که وضع آنجا با اینجا در عین اینکه در یک جهاتی با هم شرکت دارند و مثل همدیگرند اما در بسیاری موارد هم با هم تفاوت دارند. به این تعبیر ما می توانیم بگوییم که نظامات حاکم بر این جهانی که اسمش دنیاست با نظامات حاکم بر آن جهانی که برای ما خبر داده اند متفاوت است، یک تفاوت هایی وجود دارد، که این را به تعبیر دیگر هم گفته اند، گفته اند دنیا یک نشئه است و آخرت نشئه دیگر. این کلمه "دو نشئه" که تعبیر می کنند مقصود این است که دو نوع جهان، دو نوع زندگی و دو نوع نظام است.
زندگی این دنیا زندگی ای است که اجل و مدت و مهلت در آن حکم فرماست و اسباب و مسببات در آن تأثیر دارد. این که واضح است، همین طوری که ما می بینیم هر چیزی که در اینجا بخواهیم به وجود بیاید باید در شرایط معینی با یک مدت و زمان معینی به وجود بیاید. ما می خواهیم گندم ایجاد کنیم، این گندم را فقط در یک شرایط زمانی و با یک اجل و مدت و مهلت معین می توانیم ایجاد کنیم. البته ممکن است انسان با قدرت علمی شرایط را تغییر بدهد، مهلت را کمتر یا زیادتر کند. اینها هم یک چیزهای صد در صد قطعی نیست، مثلا ما نمی توانیم بگوییم مثل یک قانون ریاضی حتما این گندم از اولی که در زمین کاشته می شود تا وقتی که رشد می کند و به مرحله درو می رسد، باید شش ماه بگذرد، این دیگر نه زیادتر می شود و نه کمتر. ممکن است شرایط طبیعی را تغییر بدهند و همین که در شرایط امروز در مدت شش ماه رشد می کند در مدت سه ماه، دو ماه، یک ماه یا کمتر رشد کند. ولی در اصل مطلب که به هر حال شرایطی و مهلتی و مدتی می خواهد، دیگر بحثی نیست.
در عالم آخرت، مطلوب ها و مقصودها و هدف ها به این شکل نیست. همان طوری که در حدیث نبوی هم هست: «الدنیا مزرعة الاخرة» (کنوز الحقایق، مناوی، باب دال) آنجا دیگر حساب حساب کشت و زراعت و مهلت و مدت نیست، آنجا جای حکومت اراده است، حکومت حکومت اراده است. اگر کسی در آنجا رفت، هر چه را اراده کند و آنچنان که اراده کند و به موجب اراده اش به وجود می آید. حدیثی هست، البته آن را عرفا بیشتر نقل می کنند، من در کتاب های حدیثی خودمان ندیدم، حتی علمای محدث ما مثل فیض کاشانی در کتاب های عرفانی شان نقل می کنند اما در کتاب های حدیثی شان نقل نکرده اند، چون به صورت حدیث مسند نقل نشده است. در آنجا می گویند نامه ای از خداوند البته این تعبیر و رمز است به اهل بهشت می رسد به این عنوان: «من الحی القیوم الذی لایموت الی الحی القیوم الذی لایموت» یعنی بشر به آن حد حیات و عدم موت و حتی قیومیت می رسد. «فیها ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین؛ و در آنجا هرچه دل خواه آنهاست و مایه ی لذت دیدگان است وجود دارد» (زخرف/ 71) و سایر چیزهایی که ما در این زمینه داریم، می رساند که در آنجا حکومت حکومت اراده است و اراده انسان این قدر مقهور شرایط خارجی و زمانی و حرکت و تغییر نیست. کسانی که مشرب عرفانی یا فلسفی دارند گفته اند اساسا آن دنیا دنیای حرکت، تغییر و تکامل نیست.
منـابـع
مرتضی مطهری- معاد- صفحه 207-209
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها