قدرت حق و ناتوانی باطل
فارسی 2666 نمایش |در قرآن در آیات 16-18 سوره انبیاء، خداوند خلقت آسمان و زمین را مطرح می کند که در مقیاس جهانی، نظام هستی به حق برپاست نه بر باطل و پوچی: «و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما لاعبین* لو اردنا ان نتخذ لهوا لاتخذناه من لدنا ان کنا فاعلین* بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق و لکم الویل مما تصفون؛ و آسمان و زمین و آنچه را که میان آن دو است بازی کنان نیافریدیم* اگر می خواستیم مشغولیتی بگیریم قطعا آن را از نزد خود اختیار می کردیم* بلکه حق را بر سر باطل می افکنیم پس آن را درهم می شکند و ناگهان آن نابود می گردد. وای بر شما از آنچه وصف می کنید».
این آیه، قدرت حق و ناچیزی و ناتوانی باطل را بیان می کند. باطل ممکن است غلبه ظاهری و موقت داشته باشد اما حق یکدفعه از کمین بیرون می آید و آن را نابود می کند. قذف یعنی پرتاب کردن، دماغ یعنی جایگاه مغز، مثل اینکه از حق گلوله ای می سازیم و به شدت به باطل پرتاب می کنیم که مغزش را به اصطلاح خرد می کند، بعد یک وقت می بینید باطل از بین رفتنی بوده است، چیزی نبوده است، زاهق بوده است. عده ای از این آیه استفاده ای کرده اند که بد هم نیست و آن اینکه حق بعد از آنکه مدتی به وسیله باطل پوشانده شد، وقتی به جنگ باطل می آید کوبنده و بنیان کن می آید. خدا به وسیله خود بشر این کار را می کند، یک مرتبه و ناگهان می بینید که حق همچون طوفان می آید و باطل را خرد و خمیر می کند و به دور می افکند. ببینید قرآن کریم در جنگ حق و باطل چقدر خوش بینانه نگاه می کند، می گوید: این نمود باطل شما را نترساند، این فراگیری باطل شما را مأیوس نکند، زیرا سرانجام حق پیروز است! حق همیشه پیروز بوده است: «وعد الله الذین آمنوا منکم وعملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند وعده داده است که حتما آنها را در زمین جانشین کند» (نور/ 55).
در طول تاریخ همیشه حق و باطل با یکدیگر در حال جنگ بوده اند ولی قرآن وعده پیروزی نهائی حق بر باطل را می دهد، آن چنان که همیشه نشانه ای از باطل باقی نماند و این را سرنوشت نهائی تاریخ می داند لذا توصیه می کند ایمان داشته باشید و غصه هیچ چیز را نخورید: «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین؛ و سست نگردید و غمگین نشوید که اگر مومن باشید شما برترید» (آل عمران/ 139). ایمان داشته باشید که برتری مال شماست، از کمی خودتان و از زیادی آنها بیم نداشته باشید، از اسلحه و زور فراوانشان نترسید، فقط مجهز به ایمان و حقیقت باشید، مؤمن واقعی باشید، انسان واقعی باشید، اگر چنین شدید، پیروزی از آن شماست. نکته دیگری که از این آیه استفاده می شود این است که این حرکت انقلابی برپایه نیروی حق و حق پرستی است، انقلابی است که از نیروی حق برپا می شود نه انقلابی که بر پایه شکم باشد. حق پرستان را به دلیل حق پرستی نه شکم پرستی برمی انگیزیم. یک عده خیال کرده اند که چون قرآن حامی مستضعفین است، تزش این است که ما همیشه از گرسنه ها لشکر درست می کنیم برای اینکه فقط شکمشان را سیر کنیم، چنین نیست. قرآن می گوید نهضت ما به سود مستضعفین است، حالا ممکن است قیام کنندگان از خود مستضعفین باشند یا از غیر مستضعفین، اتفاقا اگر مستضعف برای شکم مبارزه کند قرآن نمی پذیرد، اسلام چنین شخصی را رد می کند.
پیامبر (ص) می فرماید: «من کانت هجرته الی مال یصیبه او امرأة یصیبها فهجرته الی ما یهاجر الیه؛ هر کس هجرت کند به طمع اینکه مالی به دست آورد یا زنی را اسیر کند و بعد با او ازدواج نماید، اسلام چنین هجرتی را قبول ندارد. هر کس به سوی خدا و رسول هجرت می کند باید منتظر اجر و پاداش الهی باشد». اسلام می گوید ما می رویم تا مستضعفین را نجات بدهیم نه اینکه فقط برویم که شکمشان را سیر کنیم. ما فوجی از ایمان و حق پرستی به حرکت در می آوریم: «بل نقذف بالحق علی الباطل؛ از حق یک نیروی انقلابی می سازیم، آن را بر باطل می افکنیم» این نیروی انقلابی است که خودش را مثل گلوله به قلب دشمن می زند بالحق یعنی با نیروی حق، با اهل حق، از حق گلوله ای می سازیم و این گلوله را محکم به مغز باطل می زنیم تا مغزش متلاشی شود، پس ناگهان می بینی که باطل بر افتاد و چیزی هم نبود، فقط هیکلی بود که از او می ترسیدی: «فاذا هو زاهق» قرآن نمی گوید که باطل بعدا زهوق پیدا می کند، می گوید باطل چیز زاهقی است، باطل اصلا رفتنی است.
منـابـع
مرتضی مطهری- حق و باطل- صفحه 48-45
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها