ریشه اقتصادی حجاب ملل باستان
فارسی 4471 نمایش | بعضی ها برای پوشش زن ریشه اقتصادی قائل شده گفته اند حریم و پوشش یادگار عهد مالکیت و تسلط مرد است. مردان به خاطر اینکه از وجود زنان بهره اقتصادی ببرند و آنها را مانند بردگان استثمار کنند، آنها را در خانه ها نگه می داشتند و برای اینکه فکر زن را قانع کنند که خود به خود از خانه بیرون نرود و بیرون رفتن را کار بدی بداند فکر حجاب و خانه نشینی را خلق کردند. گویندگان این سخن، سعی کرده اند مسائل دیگری از قبیل نفقه و مهر را نیز بر اساس مالکیت مرد نسبت به زن توجیه کنند.
در کتاب "انتقاد بر قوانین اساسی و مدنی ایران" صفحه 27 می نویسد: "هنگامی که قانون مدنی ایران تدوین شد هنوز از برده فروشی در بعضی از نقاط دنیا اثری به جا بود و در ایران نیز با اینکه این کار علی الظاهر از میان رفته بود ولی باز در مغز قانون گذاران آثاری از برده فروشی و آزار به زیردستان وجود داشت. زن را در آن دوره چون "مستأجره" می پنداشتند. زن حق نداشت با مردان نشست و برخاست کند و در اجتماعات راه یابد و به مقامات دولتی برسد. اگر صدای زن را نامحرم می شنید آن زن بر شوی خود حرام می شد. خلاصه مردان آن دوره زن را چون ابزاری می دانستند که کار او منحصرا رسیدگی به امور خانه و پروردن فرزند بود و هنگامی که این ابزار می خواست از خانه بیرون برود او را سر تا پا در چادری سیاه می پیچانیدند و روانه بازار یا خیابان می کردند".
علائم و نشانه های افترا و غرض و مرض از اتمام این نوشته پیداست. کی و کجا چنین قاعده ای وجود داشت که اگر صدای زن را نامحرم می شنید بر شوی خود حرام می شد؟ آیا در جامعه ای که دائما سخنرانان مذهبیش از بالای منابر خطابه زهرای مرضیه را در مسجد مدینه و خطابه های زینب کبری را در کوفه و شام به گوش مردم می رسانند، ممکن است چنین فکری در میان مردم آن جامعه پیدا شود؟! کی و کجا زن در ایران اسلامی برده مرد بوده است؟ همه می دانند که در خانواده های مسلمان بیش از آنکه زن در خدمت مرد باشد، مرد به حکم وظیفه اسلامی در خدمت زن بوده وسیله آسایش او را فراهم می کرده است. زن در خانواده هائی مورد اهانت و تحقیر و ظلم قرار گرفته که روح اسلامی در آن خانواده ها نبوده یا ضعیف بوده است. عجبا می گوید: زن حق نداشت که با مردان نشست و برخاست کند. من می گویم: بر عکس، در محیط های پاک اسلامی این مرد بود که حق نداشت در نشست و برخاست ها از زن بیگانه بهره برداری کند. این مرد است که همواره حرص می ورزد که زن را وسیله چشم چرانی و کامجوئی خود قرار دهد. هیچگاه مرد به طبع خود مایل نبوده حائلی میان او و زن وجود داشته باشد و هر وقت که این حائل از میان رفته آنکه برنده بوده مرد بوده است و آنکه باخته و وسیله شده زن. امروز که مردان موفق شده اند با نامهای فریبنده آزادی و تساوی و غیره این حائل را از میان ببرند زن را در خدمت کثیف ترین مقاصد خویش گرفته اند. بردگی زن، امروز به چشم می خورد که برای تأمین منافع مادی یک مرد در یک مؤسسه تجارتی خود را صد قلم برای جلب مشتری مرد می آراید و به صورت "مانکن" در می آید و شرف خود را در ازاء چندر غاز حقوق می فروشد. این نشست و برخاست ها که امثال این نویسنده آرزوی آن را می کنند جز بهره کشی مرد و بهره دهی زن مفهومی ندارد. همه می دانند نشست و برخاست ها در محیط های پاک که موضوع بهره کشی مرد از زن در میان نبوده است هیچگاه در جامعه اسلامی ممنوع نبوده است.
نویسنده کتاب انتقاد بر قوانین اساسی و مدنی ایران، تاریخ روابط زن و مرد را از نظر جامعه شناسی به چهار دوره تقسیم می کند:
دوره اول مرحله طبیعی و اشتراکی اولیه که زن و مرد بدون هیچگونه قید و شرطی با هم خلطه و آمیزش داشته اند. در این دوره به عقیده این نویسنده اساسا زندگی خانوادگی وجود نداشته است. دوره دوم دوره تسلط مرد است. در این دوره مرد بر زن غلبه کرده خود را مالک او دانسته او را همچون ابزاری در خدمت خود در آورده است. حجاب یادگار این دوره می باشد. دوره سوم مرحله قیام و اعتراض زن است. در این مرحله زنان از ناسازگاری مردان به ستوه آمدند و در مقابل مظالم آنها ابتدا مقاومت کردند و چون دریافتند که طبیعت خشن مردان به این آسانی حاضر نیست حق آنها را رعایت کند به منظور احقاق حق خود متدرجا علیه مردان طغیان کردند، اتحادیه ها تشکیل دادند، به وسیله مطبوعات و کنفرانس ها و دسته بندی ها با مردان مبارزه کردند. ضمنا چون دریافتند که زورگوئی مردان نتیجه تربیت ناسالم عهد کودکی و مخصوصا تبعیض بین پسران و دختران است در رفع نقائص آموزش و پرورش عمومی کوشیدند. دوره چهارم مرحله تساوی حقوق زن و مرد است و به دوره اول شباهت کامل دارد. این دوره از اواخر قرن نوزدهم شروع شده هنوز در همه جا استقرار نیافته است. از نظر این منطق، پوشش زن عبارت است از زندانی شدن زن به دست مرد، و علت اینکه مرد، زن را این چنین اسیر می کرده این است که می خواسته هر چه بیشتر از وجود او بهره اقتصادی ببرد.
تقسیم تاریخ روابط زن و مرد به چهار دوره به نحوی که ذکر شد تقلید نارسائی است از آنچه پیروان کمونیسم درباره ادوار تاریخی زندگی بشر از نظر عوامل اقتصادی که به عقیده آنها زیر بنای همه پدیده های اجتماعی است، ذکر کرده اند. آنها می گویند ادوار تاریخی بشر عبارتست از دوره اشتراک اولیه، دوره ملوک الطوایفی، دوره سرمایه داری و دوره کمونیسم و اشتراک ثانوی که شباهت کامل به دوره اشتراک اولیه دارد. آنچه درباره ادوار زندگی زن در کتاب سابق الذکر آمده کپیه ای است از آنجا ولی کپیه ای که به هیچ حسابی درست در نمی آید. به عقیده ما چنین دوره هائی در زندگی زن هرگز نبوده است و امکان نداشته باشد. همان دوره اولی که به عنوان اشتراک اولیه معرفی می کند، از لحاظ تاریخ جامعه شناسی به هیچ وجه مورد تصدیق نیست. جامعه شناسی تاکنون نتوانسته است قرینه ای به دست بیاورد که دوره ای بر بشر گذشته که زندگی خانوادگی وجود نداشته است. به عقیده مورخین، دوره مادرشاهی بوده است ولی دوره کمونیسم جنسی نبوده است.
منـابـع
مرتضی مطهری- مسئله حجاب- صفحه 50-47
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها