تکیه اولیای حق به خداوند
فارسی 3166 نمایش | اولیای حق کسانی هستند که اگر تمام ملک دنیا را هم به آنها بدهند که داده هم شده است، وقتی که همین ملک ظاهر را هم در اختیار آنها قرار بدهند یک ذره از آن روح عبودیتشان کاسته نمی شود. امیرالمومنین (ع) هم مانند مأمون خلیفه بود، ولی آیا در روح امام علی (ع) کسی کوچک ترین احساسی می توانست مشاهده کند که علی هم تکیه ای داشته باشد که این منم و این لشکرهای من است و این قدرت من است؟ باز همان عبد ضعیف ذلیل در مقابل خدای متعال است، باز شب ها که می شود در محراب عبادت آنچنان عجز و لابه می کند، چون می داند که همه اینها در مقابل ذات حق هیچ و پوچ است. انسان اگر خدا را داشته باشد همه چیز را دارد، اگر خدا را نداشته باشد هرچه داشته باشد هیچ چیز ندارد.
سلیمان نبی آن طور که در آثار و روایات آمده است با آن ملک جن و انسی که خداوند متعال به او داده است، خودش در باطن خودش با خدا یک عبد بسیار ذلیلی است و جز عبودیت و ذل عبودیت چیز دیگری احساس نمی کند. معنای این سخن این نیست که انسان از اسباب استفاده نکند. دو مسئله است: اسباب را خدا قرار داده است برای استفاده کردن. از اسباب و وسائل استفاده کردن یک مطلب است، تکیه به اسباب و وسایل داشتن مطلب دیگری است. شما همین طبیب و دارو را درنظر بگیرید. آیا انسان وقتی که مریض می شود، به طبیب مراجعه بکند یا نکند؟ دارو بخورد یا نخورد؟ البته به طبیب مراجعه بکند، دارو هم بخورد. طبیب هم از خداست، دارو هم از خداست. ولی آنچه نباید باشد چیست؟ همین که طبیب را از خدا نبیند، دارو را از خدا نبیند، تکیه اش به طبیب باشد و ماورای طبیب را نبیند، تکیه اش به دارو باشد و ماورای دارو را نبیند. «اینها» تکیه گاه نباید باشد. پس اسباب و وسایل را مورد استفاده قرار دادن یک مطلب است، تکیه گاه قرار دادن و یگانه اعتماد را به آنها کردن مطلب دیگری است. «امن هذا الذی هو جند لکم ینصرکم من دون الرحمن؛ آیا کیست آن کسی که او سپاه (و پشتوانه) شماست و شما را در برابر (خدای) رحمان یاری می کند؟» (ملک/20) آیا اینها که سپاه شما هستند شما را یاری می کنند و نه خدا؟ یعنی تکیه تان به اینهاست؟ چقدر کافران در فریبند! به چه چیزی تکیه می کنند! اینها شایسته تکیه کردن نیست. «امن هذا الذی یرزقکم ان امسک رزقه بل لجوا فی عتو و نفور؛ آیا کیست آن که اگر (خدا) روزی خود را از شما باز دارد روزیتان می دهد؟ (ولی آنها پند نمی گیرند) بلکه در سرکشی و فرار از حق اصرار می ورزند.» (ملک/21)
در آیه قبل، بعضی از مفسرین درباره کلمه «جند لکم ینصرکم» (آن که سپاه شماست و شما را یاری می کند) گفته اند مقصود همان اله ها و معبودهاست که کفار خیال می کردند که اینها در نزد خداوند ناصر آنها خواهند بود. ولی این با کلمه «جند لکم» جور در نمی آید. مقصود، آنها نیست یا لااقل اختصاص به آنها ندارد. «امن هذا الذی یرزقکم» ناظر به یک امر دیگری است. انسان، یکی به ثروت احتیاج دارد و دیگر به قدرت. قدرت آن چیزی است که از انسان دفاع می کند و ثروت آن چیزی است که وسیله را در اختیار انسان قرار می دهد مثلا یک حاکم، یک پادشاه، قدرت زیاد دارد ولی ممکن است یک نفر از افراد رعیت احیانا ثروتی داشته باشد برابر او یا بیشتر از او، از نظر قدرت فرمود: آیا همین سپاهیانی که به اینها تکیه کرده اید می توانند تکیه گاه شما واقع بشوند؟ در مورد ثروت و وسیله های معیشت می فرماید: «امن هذا الذی یرزقکم» آیا این وسایل روزی رسانی به شما روزی می دهند نه خدا؟ حال اگر خدا بخواهد از روزی دادن امساک کند، این وسایل می توانند برای شما کاری بکنند، می توانند شما را روزی بدهند؟ «بل لجوا فی عتو و نفور» یعنی این تذکرات ما برای افراد بی غرض کافی است، ولی افرادی که لجاجت می کنند، عناد و عتو و سرکشی دارند و در حال نفور و دور شدن اند، چه فایده به حال اینها؟
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 8- صفحه 204-206
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها