صراط و مراتب سرعت عبور از آن
فارسی 2918 نمایش |آیا این صراط بر روی جهنّم زده میشود و یا در داخل آنست؛ ما در این باره روایتی نداریم، ولیکن روایتی را که شارح مطالب مذکوره است در «مجمع البیان» از ابن مسعود نقل می کند که: «عَنْ رَسُولِ اللَهِ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ وَسَلَّمَ: قَالَ: یَرِدُ النَّاسُ النَّارَ ثُمَّ یَصْدُوُنَ بِأَعْمَالِهِمْ؛ فَأَوَّلَهُمْ کَلَمْعِ الْبَرْقِ، ثُمَّ کَمَرِّ الرِّیحِ، ثُمَّ کَحَضْرِ الْفَرَسِ، ثُمَّ کَالرَّاکِبِ، ثُمَّ کَشَدِّ الرَّجُلِ، ثُمَّ کَمَشْیِهِ؛ از رسول خدا (ص) روایت می کند که فرمودند: مردم به واسطه اعمالشان داخل در آتش میشوند و سپس از آتش خارج می شوند؛ پس اوّلِ آنان به سرعت برق چشم، از آن گذشته مانند سرعت وزش باد، و از آن گذشته مانند سرعت اسب تندرو در حال دویدن، و پس از آن مانند شخص سواره، و پس از آن مانند سرعت کسی که می دود و پس از آن مانند سرعت کسی که راه میرود»
و در «تفسیر علی بن ابراهیم قمی» وارد است که: «الصِّرَاطُ أَدَقُّ منَ الشَّعْرِ وَ أَحَدٌ مِنَ السَّیْفِ؛ پل جهنّم که از آن به بهشت میروند از مو باریک تر و از شمشیر برنده تر است» این همان صراط مستقیم است که صراط علی بن ابی طالب است که حقاً چقدر باریک و چه اندازه تیز است. شما اعمال امیرالمؤمنین (ع) را در نظر بگیرید! و ببینید در هر لحظه در تمام جهات مراعات کردن ظاهر و باطن، و جمع بین عوالم، و دادن حق هر ذی حقی را به او، و در عالم وحدت رفتن، و احکام آن را با عالم کثرت مخلوط نکردن و حق عالم کثرت را ادا کردن، در مقام عبودیت حضرت حق عبد صرف بودن، و آثار توحید او را در جمیع عوالم و در تمام حرکات و سکنات مراعات نمودن، و تمام جهات لازم درجات و مراتب سلوک و مجاهده را بنحو اعلی و اتمّ رعایت کردن، آن هم نه تنها در یک لحظه و دو لحظه بلکه در تمام دوران مدت حیات؛ ببینید چقدر لطیف و عمیق و دقیق است، و چقدر برنده و دارای احتیاط و مراقبت.
و البته به مجرد مختصر انحراف انسان در جهنم نمی افتد، ولیکن حق آن صراط مستقیمی که به این دقت است نیز ادا نشده و به قدر انحرافش بهره از صراط مستقیم کمتر دارد. و به هر مقداری که انحراف از این صراط بیشتر باشد خطرش بیشتر است، و از این خصوصیّتِ استقامت در طریق بهره کمتری دارد. و البتّه این صراط مستقیم همان است که حضرت باقر (ع) دربارۀ آن می فرماید از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است و اختلاف عبور مردم از آن مانند برق خاطف و وزش باد و دویدن و حرکت سواره و حرکت پیاده، به همان درجه اختلاف رویّه و سلوک آنها با آن حضرت است. و حقیقت مطلب اینست که انسان باید در دنیا زندگی کند، و از آن برای عوالم دیگر بگذرد و عبور کند. اگر همانطور که انبیاء و ائمه طاهرین زندگی کردند توأم با صدق و امانت و توحید باشد، خوب عبور میکند؛ و گرنه نه. صراط همان صورت واقعیه حقیقیه انسانیت است؛ و حقیقت آن صورت، مسیر و راه علی بن ابی طالب است.
امیرالمؤمنین (ع) در دنیا زراعت کرد، باغ تهیه کرد، قنات جاری کرد، نخلستان ایجاد کرد، ولی آلوده نشد. ازدواج کرد، و فرزندان آورد، آلوده نشد. حکومت نمود و آلوده نشد. این غیر از اقسام کارهای مردم است. امیرالمؤمنین از این اعمال جز نفس عمل غرضی و مقصدی نداشت. جز خدا نیّتی نداشت. مردم برای نیّت ها انجام می دهند و این همان مَفْرق طُرق اولیاء خدا با سایر افراد مردم است؛ اولیای خدا کارشان رنگ خدایی دارد و هیچ رنگی از آن نیکوتر نیست. «صِبْغَةَ اللَهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَهِ صِبْغَةً؛ رنگ الهی (توحیدی را بگیرید) و چه رنگی از رنگ الهی خوش تر است؟» (بقره/ 138)
البته اولیای خدا هم مقام و مرتبه امیرالمؤمنین را پیدا نمی کنند، اما از نقطه نظر پیروی از آن حضرت ممکن است صراطشان مستقیم گردد و آنان نیز کَالبَرقِ الخاطِف از صراط عبور کنند. چون به مقام مقربین و مخلصین رسیده اند، و کسی که بدین مقام رسد دیگر آتش برای او معنی ندارد. و البته هم باید چنین باشد، زیرا که آنها امامند برای اینکه دست مردم را بگیرند و همانند خود حرکت دهند، و الاّ معنای امامت صادق نیست. اینان کسانی هستند که در صراط مستقیم سیر دارند و چنین افرادی غصّه و اندوه ندارند:
«لاَ یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعَ الاْکْبَرُ؛ دهشت و تکانِ بزرگترین، آنان را به وحشت و هراس نمی اندازد» (انبیاء/ 103).
«مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَ هُمْ مِّن فَزَعٍ یَؤْمَئِذٍ ءَامِنُونَ؛ کسی که حسنه ای بیاورد برای او پسندیده است؛ و ایشان از دهشت و اضطراب آن روز در امانند» (نمل/ 89)
«وَ إِ ذًا لاَّتَیْنَـ'هُمْ مِّن لَّدُنَّآ أَجْرًا عَظِیمًا * وَ لَهَدَیْنَـ'هُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا» (نساء/ 67-68) افرادی که تسلیم محض خدا و رسول باشند، و در مرافعات و مخاصمات خود فقط به رسول الله رجوع نموده و حکم آن حضرت را از جان ودل بپذیرند، آنان مؤمن حقیقی بوده و خداوند می فرماید: «و در آن وقت بنابراین ما از نزد خود به آنها مزد عظیمی میدهیم و هر آینه آنان را در صراط مستقیم هدایت می نمائیم».
و چون راهشان راست و استوار است به یک لحظه از این طرف جهنّم به آن طرف میرسند! و مانند انبیاء و اولیاء هیچ آلودگی ندارند؛ هیچ هیچ. این لازمه مقام تسلیم و اطاعت است که آنان را با انبیاء و اولیاء معیت میدهد و همنشین میکند و از صراط مستقیم برخوردار می نماید و این همان صراطی است که ما در شبانه روز چندین مرتبه می گوئیم: «اهْدِنَا الصِّرَ'طَ الْمُسْتَقِیمَ»، و هدایت به آن را به تمام معنی از خداوند تقاضا می نمائیم!
منـابـع
سید محمد حسین حسینی تهرانی- معاد شناسی جلد 8- صفحه 28-31
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها