کلام شیخ مفید در معنای عقبات صراط
فارسی 9283 نمایش | محمد بن نعمان (شیخ مفید) در شرحی که بر اعتقادات صدوق نوشته است چنین میگوید که عقبات عبارت است از اعمال واجبه ای که باید انسان بجا آورد و از انسان پرسش میشود که تا چه حد آنها را بجای آورده، و وقوف بنده در برابر کوتاهیهائی که در انجام آنها کرده است. و مراد از این عقبات، گردنه ها و بندهائی مانند گردنه های کوههای دنیا نیست که در روی زمین انسان بر فراز آن میرود و آن کوهها را میپیماید و از آن کوره راهها عبور میکند، اینطور نیست. منظور اعمال است که تشبیه به عقبات شده است، و آن وصفی که به حال انسان میباشد و باید از آن تخلص جوید تشبیه شده است به عقبه ای که باید با جهد و کوشش از آن بالا برود و عبور کند، و تقصیر و کوتاهی او به سختی و مرارت عبور از گردنه تشبیه گردیده است. خداوند در قرآن میفرماید: «فلا اقتحم العقبة* و مآ أدریـ'ک ما العقبة* فک رقبة؛ ولی او از آن گردنه بالا نرفت* و تو چه می دانی آن گردنه چیست؟* آزاد کردن بنده ای» (بلد/ 11-13). چرا این انسان خود را به سختی و کوشش داخل در عقبه نمیکند و با جهد و جدیت از آن نمی گذرد؟ ای پیامبر! میدانی عقبه چیست؟ انسانی را آزاد کردن، و یا در هنگام گرسنگی که دلها و شکمها گرسنه است، سیر کردن و طعام دادن، و یا یتیمی که از اقربا و نزدیکان است حمایت کردن، و یا از مسکین خاک نشین دستگیری و اعانت نمودن؛ اینها عقبه است.
یعنی اگر انسان این اعمال را بجای آورد، از آن عقبات عبور میکند. خداوند سبحانه و تعالی، اعمالی که بندگان خود را بدانها مکلف کرده است عقبات نامیده تشبیها به عقبات و گردنه هائی که بر فراز کوهها موجود است. چون همانطور که انسان در پیمودن این عقبات و کوهها در دنیا دچار سختی و گرفتاری میگردد، همینطور در آخرت از عهدۀ مصائب واجبات برآمدن هم مستلزم گرفتاری و سختی است، و نظیر همان گرفتاری و فشاری که در وقت عبور از گردنه دنیوی پیدا میکند، در آخرت هم در هنگام بازرسی و بازپرسی برای او پیدا میشود. این از باب تشبیه معقول به محسوس است.
أمیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «إن أمامکم عقبة کئـودا و منازل مهولة لابد من الممر بها والوقوف علیها! فإما برحمة الله نجوتم، و إما بهلکة لیس بعدها انجبار!؛ ای مردم بدانید که در جلوی شما عقبه خسته کننده و کمرشکنی است. و منزلهای ترسناک و وحشتناکی است که به ناچار باید از آن عبور کنید و بر آن وقوف نمائید! پس یا مورد رحمت خداوند قرار میگیرد و نجات پیدا میکنید! و یا به هلاکتی که به دنبالش تدارک و تلافی نیست دچار خواهید بود!»
شیخ میفرماید: منظور أمیرالمؤمنین (ع) از نجات این عقبه خسته کننده و کمرشکن، تخلص و رهائی انسان است از عقباتی که در پیش دارد. و مراد مسائلی است که بر او واجب گشته و باید جوابگوی آن باشد. و اینطور نیست که حشویه گمان میکنند که در آخرت نیز مانند دنیا کوه هائی و گردنه هائی است که انسان نیاز به پیمودن آن یا بطور سواره و یا بطور پیاده پیدا میکند. زیرا آنچه از حکمت خدا ایجاب میکند، اقتضای عبور از چنین عقبات و جبالی در مورد جزای اعمال نمی باشد و وجهی ندارد که خداوند گردنه ها و بندهائی خلق کند و بدانها نام نماز و زکات و روزه و حج و غیرها از اسامی واجبات بگذارد و انسان را الزام و اجبار کند که از آنها بالا رود، و اگر انسان از اطاعت خدا تقصیر کند مانع از صعود او از این گردنه ها و کوهها گردد. زیرا که غرض از قیام قیامت وقوف و اطلاع انسان است بر اعمال و جزا دادن خدا بر طبق اعمال به ثواب و یا به عقاب الهی؛ و این نیاز به کوهها و گردنه هائی به نام عقبات ندارد، و محتاج به پدید آوردن جبال و تکلیف کردن انسان به بالا رفتن از آن به آسانی و یا به صعوبت نیست.
با آنکه خبر صحیحی در این مورد که تفاصیل مطلب را کاملا بیان کند نرسیده است، تا آنکه انسان لازم باشد بدان معتقد شود و اعتماد کند، و به وجهی از وجوه مضمون آن را توجیه نموده و حمل بر معنای صحیحی نماید. و چون خبری و حدیثی در این باره نرسیده است پس مطلب همانست که ما گفتیم. این بود بیان شیخ مفید أعلی الله تعالی مقامه الشریف.
کلام علامه مجلسی در نقد شیخ مفید
مرحوم مجلسی در دنبال کلام مفید (ره) میفرماید: تأویل ظواهر اخبار به مجرد استبعاد و دور بودن از مدرکات عقلیه ما، از راه رشاد و صواب دور است، و خداوند به هر وجهی که بخواهد و اراده کند که گناهکاران را عقوبت دهد میتواند. و بنابراین اشکالی ندارد که مراد از عقبات همین معنای ظاهری آن از کریوه ها و گردنه های صعب العبور جبال باشد. و بعضی از اخبار نظیر این قضیه گذشته است و برخی از آن نیز خواهد آمد. و خداوند مؤید خیر و سداد است (بحارالانوار، ج 7، ص 128-130).
این بود کلام جد مادری ما از طرف پدر: علامه محمدباقر مجلسی (ره ). و الحق کلام پسندیده ایست. زیرا انسان به مجرد استبعاد نمی تواند ظواهر اخبار را تأویل کند، خصوصا نسبت به عوالم غیب که حس را بدان راهی نیست؛ وگرنه تمام معارف غیبیه از حور و قصور و جنات و جحیم قابل تأویلند. و در این صورت اگر باب تأویل باز شود، و دست انسان در تأویل آزاد باشد، دیگر هیچ چیز باقی نخواهد ماند (و لم یبق حجر علی حجر).
ولیکن ظاهرا مرحوم مفید با توجه به این معنی یک معنای دقیقی را میخواهند عرضه کنند. و آن اینستکه در اخبار و آیات، معانی معقوله که تشبیه به محسوس شده است و ما باید حتما آن معنای معقول را بگیریم و معنای محسوس را مجرد تشبیه بدانیم بسیار است.
انعکاس اعمال ظاهری به صورت معقول در عالم خواب
آری، ولیکن مجلسی هم بیجا سخن نگفته و تکلم نکرده است؛ زیرا در بسیاری از اوقات آنچه را که انسان در عالم محسوس می بیند و مسلما در این جهان موجود مادی محسوس است، اگر از عالم ماده خارج شود و در عالم مثال و صورت داخل شود، به صورت می بیند، مثلا شما خواب می بینید که آب میخورید، و یا در دریای بسیار لطیف و زلالی شنا می کنید! چون شما تابع معارف و علم هستید و علم آنقدر زلال و صافی است که اگر در عالم حس آنرا تشبیه به چیزی کنند غیر از آب چیزی نیست؛ سنگ و چوب و درخت نیست. چون آب همه جا روان میشود، رحمت است، مضایقه ندارد، هر کس میتواند بدون تزاحم ماده، آب بخورد. آب را به روی زمین بریزید، تا هر جا که امکان داشته باشد جاری میشود، در خلل و فرج زمین و کوهها فرو میرود، و از لابلای سنگها جریان پیدا میکند. این خاصیت آب است. و علم هم همینطور است در رتبه و مرتبه خود و در عالم خود. لذا کسانی که طالب علم باشند، در خواب چنین می بینند که در جستجوی آب هستند. و اگر مشغول تحصیل باشند در خواب چنین می بینند که آب می خورند، و یا در آب شنا می کنند.
و کسی که خواب می بیند که شیر میخورد، معارف الهیه نصیبش میگردد. و کسی که خواب می بیند حمام میرود و شستشو میکند، و یا وضوء و غسل می نماید، این شخص مسلما در صدد تزکیه و طهارت است. چون شستشو و طهارت ظاهری، نمونه و محسوس طهارت باطنی است؛ و در آن عالم، طهارت باطن به صورت وضوء گرفتن و غسل کردن جلوه میکند. و یا کسی در خواب می بیند که میخواهد تطهیر کند و وضوء بگیرد، هر چه دنبال آب میدود و جستجو میکند آب پیدا نمی کند، این شخص در صدد تزکیه هست ولیکن موفق نشده است.
البته این مطالب متعلق به عالم مثال و برزخ و صورت است، نه عوالم مافوق صورت. پس آنچه به ما گفته شده است و قرآن خبر داده است که بهشت و حورالعین و آتش و درجات و مقامات بهشت و درکات دوزخ همه دارای صورت است صحیح است، و نباید بگوئیم همه نفس معناست و صورت ندارد، و جملگی از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ نه، چنین نیست.
همانطور که انسان معانی معقوله را در خواب، به صورت می بیند، اعمالش و مقاصدش و نیاتش و آرزوهایش در آن عالم خواب به صورت مجسم میشود؛ همینطور نماز، روزه، حج، جهاد، ولایت، امانت، در آن عالم به صورت نعمت های بهشتی تجسم می پذیرد و در برابر انسان جلوه گری میکند. یک وقت شما خواب می بینید که از یک کوره راهی میخواهید عبور کنید، بسیار سخت است! گرد و خاک از اطراف میریزد؛ معنایش این است که که در مقصدی که دارید موانع و مشکلات هست و رسیدن به مقصود مستلزم تحمل صعوبت های است. باری، کلام مجلسی که میفرماید که به مجرد استبعاد نمی توانیم معارف دینیه را تأویل کنیم و بر معانی معقوله و محامل غیرظاهریه حمل نمائیم، کلامی متین است؛ ولی البته راجع به عالم صورت است و در ملکوت اسفل تمام این حرفها به جای خود درست است. ولی مرحوم مفید هم که میگوید: جائی که حجتی قائم نشده و خبر صحیحی از معصومین نرسیده است، ما نباید باب تشبیه معقول به محسوس را سد نمائیم و ملتزم به بسیاری از صورت ها گردیم، آن هم بی وجه نیست .
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 8- صفحه 94-98 و 101-103
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها