مبدء، نحوه صدور و تکامل عالم از نظر الهیون و مادی گرایان
فارسی 3521 نمایش | بنا بر نظر الهیون نور وجود، اول از ذات مقدس او جل و علا تنزل نموده به مقام اسماء و صفات کلیه و سپس بتدریج در مراتب مختلفه عالم امکان، از موجودات مجرده و مثالیه و سپس در موجودات طبیعیه و جسمیه، ظهور و تجلی می نماید. نه اینکه مبدأ وجود قوا در عالم، طبیعت است و بعد صعود می کند و عالم مثال و صورت پدید می آید و سپس نفس و عوالم مجرده، این حرف غلط است. این کلام، اساس فلسفه مادیون است که برای ماده اصالت قائلند و روح و ملکوت را اثر ضعیفی از ماده می دانند و ترشحی از آن و در حقیقت می توان مکتب آنان را به مکتب "اصالة الماده" نامگذاری کرد.
ولی مکتب الهیون مکتب اصالة الله و اصالة التوحید و اصالة المعنی است، زیرا اولا برای خدا که مجرد و بسیط و لاحد و لاعد است و از نقطه نظر قدرت و عظمت و علم و حیات بی نهایت است، به نحو استقلال در وجود، موجودیت قایل می شود و پس از آن وجود مقدس، موجودات مجرده و غیر مجرده روحانیه و مادیه بوجود می آیند، آن هم به نحو خلقت و با نفس مجرد اراده، نه به نحو اخراج و خروج که زائیدن است و این کلام ابدا منافاتی با مبنای صدر المتألهین در سیر و تکامل موجودات مادیه به موجودات مجرده ندارد.
تکامل عالم وجود در قوس صعود از نظر ملاصدرا
درباره نفس، صدرالمتألهین قائل است که مبدأش جسمانی است و نهایتش روحانی که: «النفس جسمانیة الحدوث، روحانیة البقآء» و سیر ترقی و تکامل انسان از مراتب مادی بسوی مراتب معنوی و روحانی است و بنا بر حرکت جوهریه که جوهر در ذات و کینونت خود متحرک است، موجودات مادیه از نفس استعداد هیولانی خود، در خود، حرکت نموده و پس از خلع و لبس های عدیده به مرحله تجرد می رسند. چون خود صدرالمتألهین هم که از اعاظم فلاسفه الهیون است، قائل به سیطره و هیمنه عالم ملکوت بر عالم ملک است و بر این مبنی است که هر ذره این عالم در تحت قوای معنویه و روحانیه اداره می شود و حتی همان سلاله خاک و گل که مبدأ آفرینش انسان است، به اراده و اختیار موجودات مثالیه و نفسیه و تجردیه از اسماء علیا و صفات حسنای الهی می باشد.
غایة الامر، همین موجود مادی که مبدأ خلقت انسان است و خود درجه به درجه بسوی تکامل پیش می رود تا به مرحله تجرد و روحانیت می رسد، در هر حال از نقطه نظر وجود و علم و قدرت و سایر جهات در تحت تکفل و مراقبت و معلولیت عوالم بالاست.
و به عبارت دیگر، لازمه حرکت از قوس نزول به مقام اوج بدء آفرینش، که إنا لله و إنا إلیه ر'جعون است، و لازمة قوس نزول از بدء آفرینش به أظلم العوالم، که ماده صرف و هیولای محض و استعداد و قابلیت خالص است، این است که: نور وجود حق جل و علا از اعظم اسماء الهیه در مراتب تجردات ملکوتیه و سپس در عالم مثال و پس از آن در عالم ملک نزول نموده و از عالم ماده و ظلمتکده هیولای بی شعور و علم و قدرت، کم کم صعود نموده و بسوی حضرت احدیت جل و عز حرکت کند و این معنی تحقق نمی پذیرد مگر آنکه همان ماده بی شعور و بی اراده و همان هیولای محض ـ که قابلیت صرفه و مبدأ خلقت انسان است ـ در اثر تدبیر و اراده و سیطره عوالم تجرد و ملکوت تحقق پذیرد. پس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس انسان ربطی به اصالة الماده ندارد.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد9- صفحه 132-136
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها