امیدوار کننده ترین آیات قرآن از نظر امام باقر
فارسی 5261 نمایش |در «تفسیر فرات بن ابراهیم» آورده است که: بشر بن شریح بصری میگوید که به امام باقر (ع) عرض کردم: «أیة ءایة فی کتاب الله أرجی؟!؛ در قرآن کریم کدام آیه امیدوار کنندهتر است؟!» حضرت فرمود: قوم تو چه میگویند؟! من عرض کردم این آیه را: «یـاعبادی الذین أسرفوا علی' أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله؛ ای بندگان من که در عمرهای خود اسراف کردهاید، از رحمت خدا نومید نباشید (که خداوند جمیع گناهان را میآمرزد!)» (زمر/ 53) حضرت فرمودند: «لکنا أهل البیت لا نقول ذلک؛ لیکن ما اهلبیت این را نمیگوئیم!». من عرض کردم: پس شما در این باره چه میگوئید؟! حضرت فرمودند: «نقول: و لسوف یعطیک ربک فترضی'. الشفاعة، والله الشفاعة، والله الشفاعة! (تفسیر فرات بن ابراهیم، ص215 و بحار ج8، ص57)
حالا ببینیم به چه علت آیه «و لسوف یعطیک ربک فترضی؛ و زود باشد که پروردگارت (آنقدر) عطایت کند که راضی شوی» (ضحی/ 5)، امید بخشترین آیات است و آیه یـاعبادی الذین أسرفوا علی' أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله، چنین نیست؟ و به چه سبب با آنکه نهی از قنوط و نا امیدی از رحمت خدا، در بسیاری از آیات به شهادت مورد و موضوع بیان، نهی از قنوط و نا امیدی از رحمت تکوینیة خداست؛ چون آیه: «و من یقنط من رحمة ربه إلا الضآلون» (حجر/ 56) حکایت از گفتار ابراهیم (ع) است که: «و چه کسی از رحمت خدا نا امید میباشد مگر طایفه گمراهان؟» و چون آیه: «إنه و لا یایـس من روح الله إلا القوم الکـ'فرون» (یوسف/ 87) حکایت از گفتار یعقوب (ع) است که: «حقا از رحمت خدا مأیوس نمیگردد مگر طایفه کافران»
ولیکن در آیه مورد بحث: «قل یـاعبادی الذین أسرفوا علی' أنفسهم لاتقنطوا من رحمة الله إن الله یغفر الذنوب جمیعا إنه و هو الغفور الرحیم* وأنیبو´ا إلی' ربکم وأسلموا له و من قبل أنیأتیکم العذاب ثم لاتنصرون* واتبعو´ا أحسن مآ أنزل إلیکم من ربکم من قبل أن یأتیکم العذاب بغتة وأنتم لاتشعرون؛ بگو ای بندگان من که بر جانهای خود اسراف کردهاید، از رحمت خداوند نا امید نباشید! چون که حقا خداوند همه گناهان را میآمرزد و حقا او تنها آمرزنده و مهربان است. و بازگشت کنید به سوی پروردگارتان و تسلیم شوید در برابر او قبل از اینکه عذاب شما را در بر گیرد و شما یاری کرده نشوید! و پیروی کنید از بهترین چیزی که از جانب پروردگارتان نازل شده است قبل از اینکه به شما عذاب خدا ناگهان برسد و شما غافل باشید و نفهمید!» (زمر/ 53-55)
نهی از قنوط و نا امیدی از رحمت تشریعیه است و مراد از نهی، نهی از نا امیدی غفران خدا و شمول رحمت او در برابر گناهان و معصیتهایی که بندگان به جای آوردهاند میباشد، به قرینه جمله: ''أسرفوا علی' أنفسهم''، که ظاهر است در آنکه قنوط و نا امیدی از جهت معصیت است و با وجود آنکه در این آیه خداوند سبحانه و تعالی مغفرت خود را به جمیع گناهان بدون استثناء تعمیم داده است، چرا این آیه ارجی آیه و ثمر بخشترین نهال امید در کانون دل بندگان معصیت کار خدا نبوده باشد؟ سرش اینست که در آیه نهی از قنوط پس از آنکه خداوند وعده غفران و آمرزش جمیع گناهان را میدهد، در دنبال آن، امر به توبه و اسلام و پیروی از عمل صالح را میکند و بنابراین آیه دلالت میکند که بنده گناهکار اسراف کننده بر نفس خود و بر جان خود سزاوار نیست از رحمت خدا نا امید باشد، تا وقتی که توبه و اسلام و عمل صالح در اختیار و در دسترس اوست. پس این رحمت خداوندی، رحمت مطلقه نیست؛ رحمت مقیده است، که خداوند بندگان خود را امر فرموده است که بدان تمسک جویند و با توبه و اسلام و اتباع از عمل صالح موجبات غفران خود را پایهسازی کنند.
و اما در آیه اعطای پروردگار به حدی که رضا حاصل شود، این رضا، رحمت مطلقه و رحمت عامه است که خداوند به پیغمبرش که رحمة للعالمین است به طور مطلق و بدون قید و شرط عنایت فرموده است؛ و این وعده ایست که نفس رسول الله بدان شاد و مسرور شد و موجب گوارایی و طیب خاطر آن حضرت گشت و شرح این داستان آن است که این آیه در مقام امتنان است و وعدهای را به رسول الله (ص) داده است که به هیچ یک از مخلوقات نظیر و شبیه آن را نداده است؛ و میبینیم که در اینجا هم اعطای خداوند مطلق است و هم رضای رسول الله مطلق است.
اما از نظر اعطاء: خداوند شبیه آن را به بعضی از بندگان خود در بهشت عنایت فرموده است: آنجا که گوید: «لهم ما یشآءون عند ربـهم؛ برای بهشتیان در نزد پروردگارشان هر چیزی است که بخواهند و اراده شان به آن تعلق گیرد» (شوری/ 22) و نیز گوید: «لهم ما یشآءون فیها و لدینا مزید؛ برای بهشتیان در بهشت هر چیزی است که بخواهند و در نزد ما علاوه بر آن زیاد بهائی است» (ق/ 35) و این آیه میفهماند که در آنجا برای بهشتیان، چیزهایی خداوند آفریده است که مافوق مشیت و خواسته آنهاست. چون خواسته انسان و مشیت او به چیزی تعلق میگیرد که به دل او خطور کند، از سعادت و امور خیریه و علیهذا از این آیه استفاده میشود که در آنجا چیزهایی است که بر قلب هیچ آدمی خطور نمیکند و بالاتر از حیطه اندیشه و فکر انسان است؛ «فلا تعلم نفس مآ أخفی لهم من قرة أعین؛ پس هیچ کس نمی داند چه چیزی از روشنی چشم به پاداش آنچه انجام می دادند برایشان نهفته شده است» (سجده/ 17) و اگر بنا باشد که خداوند به مؤمنینی که عمل صالح انجام دادهاند، چنین چیزهایی که مافوق اندازه و تقدیر است عنایت کند، پس آنچه به رسول خود آن هم در مقام امتنان عنایت میکند، از اینها بزرگتر و عظیمتر و واسعتر خواهد بود؛ این شأن عطای حضرت حق است جل و عز.
منـابـع
سید محمد حسین حسینی طهرانی- معادشناسی جلد 9- صفحه 389-393
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها