شجره طوبی، درخت ولایت
فارسی 5495 نمایش |شجره طوبی از آن پاکیزگان
شجره طوبی درختی است که حقیقتش از طهارت و پاکی است. چون «طوبی» از ماده طاب یطیب طیبا مشتق است و معنایش پاک و طیب و پاکیزه خواهد بود.
«الذین ءامنوا و عملوا الصـ'لحـ'ت طوبی' لهم و حسن مـآب؛ آنانکه ایمان آوردند و أعمال صالحه بجای آوردند، پاکی و طهارت از آن آنان باد، و بازگشت نیکو.» (رعد/ 29) پس واقعیت طوبی، همان نزاهت و قداست است، و چون دارای فروع و شاخههائی است و طهارت و قداست به انواع و اشکالی متحقق میگردد، در آخرت نیز بصورت درختی است که دارای شاخه و فروع نیکو و با ثمر است. و چون اصل درخت طهارت و قداست، ولایت است که از آن هر خوبی و هر خیری مترشح میشود، و بدون ولایت که ناشی از محبت است هیچ چیز دارای ارزش نیست، فلهذا ریشه و اصل این درخت در خانه ولایت است.
این درخت که درخت ولایت است، از معدن ولایت رشد و نمو میکند، و شاخههای آن که طهارت و رحمت، و عافیت، و ایثار، و إنفاق، و عبودیت، و عبادت، و جهاد، و نماز، و روزه، و سائر افعال و صفات پسندیده است، همه از این تنه و ریشه منشعب میگردد، و هر شاخهای از این ریشه نیرو میگیرد و رشد پیدا میکند. و بنا بر همین اصل در «مجمع البیان» مرحوم طبرسی پس از آنکه از بزرگان مفسرین، نه معنی برای کلمه طوبی روایت میکند، معنای دهمین آنرا به معنای درختی گرفته است که ریشهاش در منزل رسول الله (ص) است، و در خانه هر مؤمنی شاخهای از شاخههای آنست. و گوید: این معنی را عبید بن عمیر و وهب و أبو هریره و شهر بن حوشب گفتهاند، و شهر بن حوشب مرفوعا از أبوسعید خدری از رسول الله روایت کرده است. و همین معنی از حضرت باقر (ع) مروی است.
ریشه درخت طوبی در خانه امیرالمؤمنین
و سپس گفته است: ثعلبی با اسناد خود از کلبی از أبو صالح از ابن عباس روایت کرده است که: «او گفته است: طوبی درختی است که ریشه آن در بهشت، در خانه علی (ع) است، و در خانه هر مؤمنی شاخهای از آن میباشد.
این روایت را حاکم أبوالقاسم حسکانی با إسناد خود از حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام از پدرش از پدرانش علیهمالسلام آورده است که: از رسول خدا (ص) درباره طوبی پرسیدند، فرمود: درختی است که ریشهاش در خانه من است، و شاخههایش بر اهل بهشت پخش شده است. مرتبه دیگری از رسولالله پرسیدند، فرمود: درختی است که ریشهاش در خانه علی (ع) است. و چون از علت اختلاف این دو پاسخ پرسیدند فرمود: خانه من و خانه علی در بهشت در مکان واحدی است.»
در «تفسیر علی بن إبراهیم» از پدرش از ابن محبوب از علی بن رئاب از ابوعبیده، از حضرت صادق (ع) روایت میکند که: «طوبی درختی است در بهشت، در خانه أمیرالمؤمنین (ع). و هیچیک از شیعیان او نیستند مگر آنکه در خانهاش یک شاخه از شاخههایش، و یا یک برگ از برگهایش میباشد که در زیر سایه آن، امتی از امتها میآرمند.»
شاخه های درخت طوبی در خانه های مؤمنین
و نیز در همین تفسیر از پدرش از ابن أبی عمیر از هشام بن سالم، از حضرت صادق (ع) در خبر معراج روایت کرده است که رسول الله گفتند: «سپس من از بیت المعمور خارج شدم، و در این حال دو نهر به اطاعت من درآمدند؛ یکی از آن دو نهر، کوثر نامیده شد و دیگری رحمت. من از نهر کوثر آشامیدم، و در نهر رحمت غسل کردم. و سپس این دو نهر به انقیاد من بودند تا من داخل بهشت شدم.
و چون داخل شدم، دیدم که در اطراف و حاشیههای آن، خانههای من و خانههای ازواج من است. و دیدم که خاک آن مانند مشک بود. و دیدم که یک کنیزکی خود را در نهرهای بهشت فرو میبرد و با آب شستشو میکند، گفتم: ای خانم تو از برای کیستی؟! گفت: من برای زید بن حارثه هستم. و چون صبح شد من این بشارت را به زید دادم.
و دیدم مرغانی را که به مانند و به شکل شتران خراسانی بودند. و دیدم انارهای بهشت را که به اندازه دلوهای بزرگ بودند. و دیدم یک درخت را که اگر پرندهای را بخواهند به گرداگرد تنه آن به پرواز درآورند، از شدت عظمت و بزرگی آن درخت، هفتصد سال بیشتر طول میکشد. و در بهشت منزلی نبود، مگر آنکه شاخهای از آن درخت در آن بود. من گفتم: ای جبرائیل! این درخت چیست؟! گفت: این درخت طوبی است که خدا میفرماید: «طوبی' لهم و حسن مـاب». (تفسیر قمی)»
و در «خصال» صدوق با سند خود از حضرت باقر (ع) از حضرت أمیرالمؤمنین (ع) روایت میکند که فرمودند: «طوبی درختی است در بهشت که ریشه آن در خانه رسول الله است، و هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه در خانه او شاخهای از شاخههایش میباشد. و آن مؤمن هر چه بر دلش بگذراند و بدان میل کند، آن شاخه آنرا برای او میآورد. و اگر یک مرد سوار، با کمال اهتمام و جدیت، در سایه آن درخت صد سال سیر کند، از آن سایه بیرون نمی رود؛ و اگر کلاغی از تنه و بن آن درخت، به طرف بالای آن به پرواز درآید، به آخرین نقطه أعلای آن نمی رسد مگر آنکه از پیری بدنش سپید گردد. آگاه باشید! و در مثل چنین نعمتهایی رغبت کنید ـ الخبر.»
شجره طوبی، مهریه حضرت زهرا (س)
در «تفسیر عیاشی» از حضرت باقر (ع) از پدرش از پدرانش علیهم السلام روایت کرده است که فرمود: «روزی از روزها که رسول خدا (ص) نشسته بود، ام ایمن وارد شد و در زیر چادر و روپوش خود چیزی داشت. رسول الله فرمود: ای ام ایمن! در زیر روپوش و عبای خود چه داری؟! ام ایمن گفت: ای رسول خدا! فلانه دختر فلانه را تزویج کردند، و بر او نثار کردند، و من مقداری از نثار او را برداشتم. و پس از این ام ایمن گریه کرد. رسول الله فرمود: چرا گریه میکنی؟! ام ایمن گفت: فاطمه را تو تزویج کردی و چیزی بر او نثار نکردی!؟ رسول الله فرمود: گریه مکن! سوگند به آن کسی که مرا به حق پیامبر بشیر و نذیر قرار داده است، که بر تزویج فاطمه جبرئیل و میکائیل و اسرافیل در میان هزاران نفر از فرشتگان حضور داشتند، و خداوند به درخت طوبی امر کرد تا از زینتها و جواهرات و لباسهای سندس و استبرق خود، و از در و زمرد و یاقوت و عطر خود بر آنها نثار کرد، و آن فرشتگان بقدری از آن نثارها برداشتند که ندانستند با آن چکار کنند! و خداوند طوبی را به عنوان مهریه فاطمه به فاطمه بخشید؛ و طوبی در خانه علی بن أبیطالب است.
و نیز در «تفسیر عیاشی» از أبان بن تغلب وارد است که: رویه و دأب رسول الله چنین بود که فاطمه را بسیار میبوسید؛ و عائشه بر این امر رسول خدا را عتاب کرد و گفت: ای رسول خدا! تو زیاد فاطمه را میبوسی!
رسول الله فرمود: ویلک! چون مرا به آسمان معراج دادند، جبرئیل مرا از درخت طوبی مرور داد، و از میوه آن به من داد و من خوردم، و خداوند آن را در پشت من تبدیل به نطفه گردانید؛ و چون به زمین فرود آمدم، با خدیجه مواقعه نمودم و به فاطمه آبستن شد. و من هیچگاه فاطمه را نمیبوسم مگر آنکه بوی درخت طوبی را از او استشمام میکنم.
منـابـع
سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی 10- صفحه 142-148
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها