شقاوت و مهر خوردن دل های دوزخیان به خداوند

فارسی 3558 نمایش |

یک سلسله آیات داریم که به طور واضح شقاوت و عدم ایمان و عدم علم و خیانت ها و جنایت های مرتکبین را از کفار و فساق و منافقان و متمردان و متجاوزان (که همه بدون شک از روی اختیار و اراده آنها بوده است) مستند به طبع خدا یعنی مهر کردن و مهر زدن پروردگار دل آنان را می نماید، و یا مستند به ختم کردن که آن هم به معنای مهر زدن است. در سوره بقره آیات 6 و 7 می فرماید: «إن الذین کفروا سوآء علیهم أنذرتهم أم لم تنذرهم لایؤمنون* ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی  أبصارهم غشاوة و لهم عذاب عظیم؛ نسبت به کسانی که کافر شده اند هیچ تفاوت ندارد، چه آنان را بترسانی و چه نترسانی آنان ایمان نمی آورند. خداوند بر دل های آنان و بر گوش آنان مهر زده است، و بر چشم های آنان حجاب و پرده ای است و آنان دارای عذابی بزرگ می باشند.»
در سوره یس، پس از آنکه می فرماید: «ای پیغمبر! تو از پیامبران مرسل می باشی، که بر صراط مستقیم فرستاده شده ای، که با این قرآن که از جانب خداوند عزیز و رحیم فرود آمده است انذار کنی و بترسانی قومی را که پدرانشان هم انذار و تحذیر شده اند.» می فرماید: «فهم غافلون* لقد حق القول علی أکثرهم فهم لا یؤمنون* إنا جعلنا فی أعناقهم أغلالا فهی إلی الاذقان فهم مقمحون* و جعلنا من بین أیدیهم سدا و من خلفهم سدا فأغشیناهم فهم لایبصرون* و سوآء علیهم أنذرتهم أم لم تنذرهم لا یؤمنون؛ پس آن ها غافل هستند. به تحقیق که گفتار ما بر بیشتر آنها محقق و ثابت شد، و بنابراین آن ها ایمان نمی آورند. ما گردن های آنان را تا زنخ هایشان به غل و زنجیر بسته ایم، و آنان سر بلند کرده شده و چشم بسته هستند! ما در برابر و روبروی آنها سدی قرار دادیم و در پشت سر آنها نیز سدی قرار دادیم، و ما پرده بر روی دیدگانشان انداختیم و بنابراین آنها نمی بینند. و برای آنها بدون تفاوت است که آنان را از عذاب خدا بترسانی و یا نترسانی؛ ایمان نمی آورند.» (یس/ 6 تا 10) و در آیه 16 سوره محمد (ص) می فرماید: «أولئک الذین طبع الله علی قلوبهم واتبعوا أهوآءهم؛ آنان کسانی هستند که خداوند بر دل های آنها مهر زده است، و آنان از آراء پوچ و واهی خود پیروی می کنند.»
در سوره نساء، درباره بنی اسراییل که نقض عهد و میثاق می کرده اند، و به آیات خدا کفر می ورزیده اند، و پیامبران را بدون هیچ دلیلی می کشته اند و می گفتند دلهای ما در غلاف از پذیرش است، می فرماید: «بل طبع الله علیها بکفرهم فلا یؤمنون إلا قلیلا؛ بلکه به سبب کفرشان، خداوند دل های آنان را مهر کرده است، و بنابراین ایمان نمی آورند مگر جماعت اندکی.» (نساء/ 155)
در سوره توبه، درباره مخالفین و متمردین که از دستورات پیامبر درباره جهاد در راه خدا سرپیچی می کردند، و متمکن از جهاد و نبرد هم بودند ولیکن دوست داشتند که با منافقان باشند، و بنابراین از رسول الله اذن و اجازه ترک جهاد به دواعی و بهانه های بیجا می خواستند، می فرماید: «رضوا بأن یکونوا مع الخوالف و طبع الله علی قلوبهم فهم لایعلمون؛ آنان خوشایندشان اینست که با طایفه مخالفین بوده باشند؛ و خداوند بر دل های آن ها مهر زده است، و بنابراین ایشان نمی دانند.» (توبه/ 93) و نیز در همین سوره وارد است: «و طبـع علی قلوبهم فهم لا یفقهون؛ و بر دل های آنان مهر خورده شد، و بنابراین آن ها نمی فهمند و ادراک نمی کنند.» (توبه/ 87)
در سوره یونس، پس از بیان داستان حضرت یونس (ع) و پس از آنکه می فرماید: «بعد از یونس نیز ما پیامبرانی را با ادله و بینه به سوی قومشان فرستادیم، و ابدا ایمان نمی آوردند به آنچه قبلا آن را تکذیب نموده بودند.» می فرماید: «کذالک نطبع علی قلوب المعتدین؛ ای پیامبر! این چنین است که ما بر دل های متجاوزان مهر می زنیم.» (یونس/ 74) و در سوره مؤمن می فرماید: «کذالک یطبع الله علی کل قلب متکبر جبار؛ ای پیامبر! این چنین است که خداوند مهر می کند بر تمام دل و اندیشه شخص متکبر و صاحب جبروت.» (غافر/ 35) و بسیاری دیگر از این آیات که بر همین نهج وارد شده است.

منـابـع

سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی 10- صفحه 264- 268

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد