چگونگی دریافت وحی توسط پیامبر
فارسی 2303 نمایش |قرآن آنجا که از وحی سخن می گوید هیچ سخنی از عقل به میان نمی آورد بلکه تنها سر و کارش با قلب پیامبر (ص) است. معنای این سخن این است که قرآن به نیروی عقل و با استدلال عقلانی برای پیامبر حاصل نشده، بلکه این قلب پیامبر بود که به حالتی رسیده غیر قابل تصور برای ما و در آن حالت استعداد درک و شهود آن حقایق متعالی را پیدا کرده است.
آیات سوره نجم و سوره تکویر کیفیت این ارتباط را تا حدودی بیان می کنند. در سوره نجم می خوانیم:
«و ما ینطق عن الهوی؛ سخنی که او -پیامبر- می گوید ناشی از از هوی و هوس نیست.»
«ان هو الا وحی یوحی؛ نیست مگر وحی ای که به او القا شده است.»
«علمه شدید القوی؛ تعلیم کرده او را موجودی سخت نیرومند.»
«ذو مرة فاستوی؛ همان ملک مقتدری که به خلقت کامل بر رسول جلوه کرد.»
«و هو بالافق الاعلی؛ و آن در عالی ترین افق ها بود.»
«ثم دنا فتدلی؛ وقتی نزدیک شد پس در آویخت.»
«فکان قاب قوسین أو أدنی؛ نزدیک شد به اندازه دو کمان و یا نزدیک تر.»
«فاوحی الی عبده ما اوحی؛ پس وحی کرد به بنده خود آنچه وحی کرد.»
«ما کذب الفؤاد ما رأی؛ دل آنچه را دید اشتباه نکرد.» (نجم/ 3-11)
قرآن همه اینها را برای این می گوید تا نشان دهد سطح این مسائل از حوزه عمل عقل بالاتر است. اینجا سخن از دیدن و اوج گرفتن است.
و یا در آیات 19 تا 24 سوره تکویر می خوانیم: قرآن سخن شخص پیامبر نیست. سخن فرستاده ایست بزرگوار. (یعنی این سخنان را خدای تبارک و تعالی به واسطه فرشته ای به پیامبر القاء کرد) فرستاده ای که موجودات بسیاری مطیع امر او هستند. او امین رب العالمین است. شما چون سخنان او را با عقل خود منطبق نمی بینید او را دیوانه می پندارید.
اما اشتباه می کنید. او دیوانه نیست. او آن فرستاده نیرومند را در افقی آشکار مشاهده کرد. این پیامبر آنچه را از غیب مشاهده کرد در خود نگاه نمی دارد و نسبت به دیگران بخل نمی ورزد.
اقبال لاهوری تعبیر لطیفی در این مورد دارد. می گوید: پیامبر آن کسی است که از حقایق لبریز و سرشار می شود و بعد برای سامان دادن زمانه و عوض کردن مسیر تاریخ آنچه را که به او رسیده است بیان می کند.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 1و2- صفحه 60-61
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها