فلسفه و آثار حج در آیات و روایات

فارسی 5039 نمایش |

مراسم پرشکوه حج هم چون عبادات دیگر داراى برکات و آثار فراوانى در فرد و جامعه اسلامى است که اگر طبق برنامه صحیح انجام پذیرد و از آن بهره بردارى درستى شود مى تواند هر سال منشا تحول تازه اى در جوامع اسلامى گردد. خداوند در قرآن می فرماید:«و أذن فى الناس بالحج یأتوک رجالا و على کل ضامر یأتین من کل فج عمیق، لیشهدوا منفع لهم و یذکروا اسم الله فى أیام معلومت على ما رزقهم من بهیمة الأنعم فکلوا منها و أطعموا البائس الفقیر»؛ (حج/ آیه 28)، «و مردم را دعوت عمومى به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهاى لاغر از هر راه دور به سوى خانه خدا بیایند. تا شاهد منافع گوناگون خویش در این برنامه حیاتبخش باشند، و نام خدا را در ایام معینى بر چهار پایانى که به آنها روزى داده است هنگام قربانى کردن ببرند و هنگامى که قربانى کردید از گوشت آنها بخورید، و بینواى فقیر را نیز اطعام نمائید. این مناسک بزرگ در حقیقت داراى چهار بعد است که هر یک از دیگرى ریشه دارتر و پر سودتر است».
مهمترین فلسفه حج همان دگرگونى اخلاقى است که در انسانها به وجود مى آورد، مراسم احرام انسان را به کلى از تعینات مادى و امتیازات ظاهرى و لباسهاى رنگارنگ و زر و زیور بیرون مى برد، و با تحریم لذائذ و پرداختن به خودسازى که از وظائف محرم است او را از جهان ماده جدا کرده و در عالمى از نور و روحانیت و صفا فرو مى برد، و آنها را که در حال عادى بار سنگین امتیازات موهوم و درجه ها و مدالها را بر دوش خود احساس مى کنند یک مرتبه سبک بار و راحت و آسوده مى کند. سپس مراسم دیگر حج یکى پس از دیگرى انجام مى گیرد، مراسمى که علاقه هاى معنوى انسان را لحظه به لحظه با خدایش محکمتر و رابطه او را نزدیکتر و قویتر مى سازد، او را از گذشته تاریک و گناه آلودش بریده و به آینده اى روشن و پر از صفا و نور پیوند مى دهد.مخصوصا توجه به این حقیقت که مراسم حج در هر قدم یاد آور خاطرات ابراهیم (ع) بت شکن، و اسماعیل ذبیح الله، و مادرش هاجر است و مجاهدت ها و گذشت ها و ایثارگرى آنها را لحظه به لحظه در برابر چشمان انسان مجسم مى کند، و نیز توجه به اینکه سرزمین مکه عموما و مسجد الحرام و خانه کعبه و محل طواف خصوصا یاد آور خاطرات پیامبر (ص) اسلام و پیشوایان بزرگ و مجاهدتهاى مسلمانان صدر اول است این انقلاب اخلاقى عمیقتر مى گردد، به گونه اى که در هر گوشه اى از مسجد الحرام و سرزمین مکه انسان، چهره پیامبر (ص) و على (ع) و سایر پیشوایان بزرگ را مى بیند، و صداى آواى حماسه هاى آنها را مى شنود. آرى اینها همه دست به دست هم مى دهند و زمینه یک انقلاب اخلاقى را در دلهاى آماده فراهم مى سازند، به گونه اى توصیف ناشدنى ورق زندگانى انسان را بر مى گردانند و صفحه نوینى در حیات او آغاز مى کنند. بى جهت نیست که در روایات اسلامى مى خوانیم: کسى که حج را به طور کامل انجام دهد از گناهان خود بیرون مى آید همانند روزى که از مادر متولد شده. آرى حج براى مسلمانان یک تولد ثانوى است، تولدى که آغازگر یک زندگى نوین انسانى مى باشد. البته احتیاج به یاد آورى ندارد که این برکات و آثار و آنچه بعدا به آن اشاره خواهیم کرد نه براى کسانى است که از حج تنها به پوسته اى از آن قناعت کرده، و مغز آن را به دور افکنده اند و نه براى آنها که حج را وسیله تفریح و سیر و سیاحت و یا تظاهر و ریا و تهیه وسائل مادى شخصى قرار داده و هرگز به روح آن واقف نشده اند سهم آنها همان است که به آن رسیده اند!

به گفته بزرگان فقهاى اسلام مراسم حج در عین اینکه خالص ترین و عمیق ترین عبادات را عرضه مى کند، مؤثرترین وسیله براى پیش برد اهداف سیاسى اسلام است. روح عبادت، توجه به خدا و روح سیاست، توجه به خلق خدا است، این دو در حج آنچنان به هم آمیخته اند که تار و پود یکپارچه. حج عامل مؤثرى براى وحدت صفوف مسلمانان است. حج عامل مبارزه با تعصبات ملى و نژاد پرستى و محدود شدن در حصار مرزهاى جغرافیائى است. حج وسیله اى است براى شکستن سانسورها و از بین بردن خفقان هاى نظامهاى ظالمانه اى که در کشورهاى اسلامى حکمفرما مى شود. حج وسیله اى است براى انتقال اخبار سیاسى کشورهاى اسلامى از هر نقطه به نقطه دیگر و بالاخره حج، عامل مؤثرى است براى شکستن زنجیرهاى اسارت و استعمار و آزاد ساختن مسلمین. و به همین دلیل در آن ایام که حاکمان جبار همچون بنى امیه و بنى عباس بر سرزمینهاى مقدس اسلامى حکومت مى کردند و هر گونه تماس میان قشرهاى مسلمان را زیر نظر مى گرفتند تا هر حرکت آزادى بخش را سرکوب کنند، فرا رسیدن موسم حج دریچه اى بود به سوى آزادى و تماس قشرهاى جامعه بزرگ اسلامى با یکدیگر و طرح مسائل مختلف سیاسى. روى همین جهت امیر مؤمنان على (ع) به هنگامى که فلسفه فرائض و عبادات را مى شمرد در باره حج مى گوید: خداوند مراسم حج را براى تقویت آئین اسلام تشریع کرد. بى جهت نیست که یکى از سیاستمداران معروف بیگانه در گفتار پر معنى خود مى گوید: واى به حال مسلمانان! اگر معنى حج را نفهمند، و واى به حال دشمنانشان اگر معنى حج را درک کنند. و حتى در روایات اسلامى، حج به عنوان جهاد افراد ضعیف شمرده شده، جهادى که حتى پیر مردان و پیر زنان ناتوان با حضور در صحنه آن مى توانند شکوه و عظمت امت اسلامى را منعکس سازند، و با حلقه هاى تو در توى نمازگزاران گرد خانه خدا و سر دادن آواى وحدت و تکبیر، پشت دشمنان اسلام را بلرزانند.

ارتباط قشرهاى مسلمانان در ایام حج مى تواند به عنوان مؤثرترین عامل مبادله فرهنگى و انتقال فکرها در آید. مخصوصا با توجه به این نکته که اجتماع شکوهمند حج، نماینده طبیعى و واقعى همه قشرهاى مسلمانان جهان است (چرا که در انتخاب افراد براى رفتن به زیارت خانه خدا هیچ عامل مصنوعى مؤثر نیست و زوار کعبه از میان تمام گروهها، نژادها، زبانهائى که مسلمانان به آن تکلم مى کنند بر خاسته و در آنجا جمع مى شوند). به همین جهت در روایات اسلامى مى خوانیم: یکى از فوائد حج نشر اخبار و آثار رسول الله (ص) به تمام جهان اسلامى است. هشام بن حکم که از دوستان دانشمند امام صادق (ع) است مى گوید: از آن حضرت در باره فلسفه حج و طواف کعبه سؤال کردم، فرمود: «ان الله خلق الخلق... و امرهم بما یکون من امر الطاعة فى الدین و آله و سلم و و مصلحتم من امر دنیاهم فجعل فیه الاجتماع من الشرق و الغرب و لیتعارفوا و لینزع کل قوم من التجارات من بلد الى بلد...، و لتعرف آثار رسول الله صلى لا ینسى».
خداوند این بندگان را آفرید و فرمانهائى در طریق مصلحت دین و دنیا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را در آئین حج مقرر داشت تا مسلمانان به خوبى یکدیگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند، و هر گروهى سرمایه هاى تجارى را از شهرى به شهر دیگر منتقل کنند... و براى اینکه آثار پیامبر (ص) و اخبار او شناخته شود، مردم آنها را به خاطر آوردند و هرگز فراموش نکنند. به همین دلیل در دورانها خفقان بارى که خلفا و سلاطین جور اجازه نشر این احکام را به مسلمانان نمى دادند آنها با استفاده از این فرصت، مشکلات خود را حل مى کردند و با تماس گرفتن با ائمه هدى (ع) و علماى بزرگ دین پرده از چهره قوانین اسلام و سنت پیامبر (ص) بر مى داشتند. از سوى دیگر، حج مى تواند، مبدل به یک کنگره عظیم فرهنگى شود و اندیشمندان جهان اسلام در ایامى که در مکه هستند گرد هم آیند و افکار و ابتکارات خویش را به دیگران عرضه کنند. اصولا یکى از بدبختیهاى بزرگ این است که مرزهاى کشور اسلامى سبب جدائى فرهنگى آنها شود، مسلمانان هر کشور تنها به خود بیندیشند، که در این صورت جامعه واحد اسلامى پاره پاره و نابود مى گردد، آرى حج مى تواند جلو این سرنوشت شوم را بگیرد. و چه جالب مى فرماید: امام صادق (ع) در ذیل همان روایت هشام بن حکم: «و لو کان کل قوم انما یتکلمون على بلادهم و ما فیها هلکوا، و خربت البلاد، و سقطت الجلب و الارباح و عمیت الاخبار»؛ «اگر هر قوم و ملتى تنها از کشور و بلاد خویش سخن بگویند و تنها به مسائلى که در آن است بیندیشند همگى نابود مى گردند و کشورهایشان ویران مى شود، منافع آنها ساقط مى گردد و اخبار واقعى در پشت پرده قرار مى گیرد».
بر خلاف آن چه بعضى فکر مى کنند، استفاده از کنگره عظیم حج براى تقویت پایه هاى اقتصادى کشورهاى اسلامى نه تنها با روح حج منافات ندارد بلکه طبق روایات اسلامى یکى از فلسفه آن را تشکیل مى دهد چه مانعى دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پایه یک بازار مشترک اسلامى را بگذارند، و زمینه هاى مبادلاتى و تجارى را در میان خود به گونه اى فراهم سازند که نه منافعشان به جیب دشمنانشان بریزد، و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد، که این دنیا پرستى نیست، عین عبادت است و جهاد. و به همین دلیل در همان روایت هشام بن حکم از امام صادق (ع) ضمن بیان فلسفه هاى حج صریحا به این موضوع اشاره شده بود که یکى از اهداف حج، تقویت تجارت مسلمانان و تسهیل روابط اقتصادى است.

و در حدیث دیگرى از همان امام (ع) در تفسیر آیه «لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم»، ( بقره/ آیه 198)؛ مى خوانیم که فرمود: «منظور از این آیه کسب روزى است». همین معنى در ذیل حدیثى که از امام على بن موسى الرضا (ع) بطور مشروح در بیان فلسفه هاى حج وارد شده است آمده اشاره به اینکه آیه لیشهدوا منافع لهم هم منافع معنوى را شامل مى شود و هم منافع مادى را که از یک نظر همه معنوى است. کوتاه سخن اینکه این عبادت بزرگ اگر بطور صحیح و کامل مورد بهره بردارى قرار گیرد و زوار خانه خدا در آن ایام که در آن سرزمین مقدس حضور فعال دارند و دلهایشان آماده است از این فرصت بزرگ براى حل مشکلات گوناگون جامعه اسلامى با تشکیل کنگره هاى مختلف سیاسى و فرهنگى و اقتصادى استفاده کنند، این عبادت مى تواند از هر نظر مشکل گشا باشد، و شاید به همین دلیل است که امام صادق (ع) مى فرماید: «لا یزال الدین قائما ما قامت الکعبة»؛ «مادام که خانه کعبه بر پا است اسلام هم بر پا است».

و نیز على (ع) فرمود: خانه خدا را فراموش نکنید که اگر فراموش کنید هلاک خواهید شد «الله الله فى بیت ربکم لا تخلوه ما بقیتم فانه ان ترک لم تناظروا»، خدا را، در مورد خانه پروردگارتان، هرگز آن را خالى نگذارید که اگر آن را ترک گوئید مهلت الهى از شما برداشته مى شود. و نیز به خاطر اهمیت این موضوع است که فصلى در روایات اسلامى تحت این عنوان گشوده شده است که اگر یکسال مسلمانان بخواهند حج را تعطیل کنند بر حکومت اسلامى واجب است که با زور آنها را به مکه بفرستد.

منـابـع

مکارم شیرازی- تفسیر نمونه جلد 14- صفحه 84-76

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد