نقش صدقه و انفاق در افزایش و کوتاهی عمر

فارسی 5507 نمایش |

خداوند برای تربیت و پرورش جان انسانها دو برنامه تشریعی و تکوینی دارد و در هر دو برنامه شدائد و سختیها را گنجانیده است. در برنامه تشریعی، عبادات را فرض کرده و در برنامه تکوینی، مصائب را در سر راه بشر قرار داده است. روزه، حج، جهاد، انفاق، نماز، شدائدی است که با تکلیف ایجاد گردیده و صبر و استقامت در انجام آنها موجب تکمیل نفوس و پرورش استعدادهای عالی انسانی است. گرسنگی، ترس، تلفات مالی و جانی شدائدی است که در تکوین پدید آورده شده است و به طور قهری انسان را در بر می گیرد. خداوند در قرآن می فرماید: «و الله خلقکم من تراب ثم من نطفة ثم جعلکم أزوجا و ما تحمل من أنثى و لا تضع إلا بعلمه و ما یعمر من معمر و لا ینقص من عمره إلا فى کتب إن ذلک على الله یسیر؛ خداوند شما را از خاکی آفرید، سپس از نطفه ای، آن گاه شما را زوج ها گردانید، و هیچ زنی باردار نمی شود و بار نمی نهد مگر با علم او، و هیچ کهنسالی عمر طولانی نمی کند و یا از عمرش کاسته نمی شود، مگر آن که در کتابی (مسطور) است. بی شک، این (کار) بر خدا آسان است» (فاطر/ 11).
در این آیات به بخشی از آیات انفسى و آفاقى که دلیل بر قدرت خدا از یکسو، و علم او از سوى دیگر، و مساله امکان معاد از سوى سوم اشاره شده است: نخست به آفرینش انسان در مراحل مختلف اشاره کرده مى گوید: خداوند شما را از خاک آفرید. سپس از نطفه. بعد از آن شما را به صورت همسران یکدیگر در آورد «ثم جعلکم ازواجا». این سه مرحله از مراحل آفرینش انسان است خاک، و نطفه، و مرحله زوجیت. سپس وارد چهارمین و پنجمین مرحله حیات انسان شده، موضوع باردارى مادران و وضع حمل آنها را پیش کشیده، مى گوید: هیچ جنس ماده اى باردار نمى شود و وضع حمل نمى کند مگر به علم پروردگار. بعد به مرحله ششم و هفتم این برنامه شگرف در حلقه دیگر پرداخته و به مراحل مختلف عمر و فزونى و کاستى آن بر اثر عوامل مختلف اشاره کرده، مى گوید: هیچ انسانى عمر طولانى نمى کند، و هیچ کس از عمرش کاسته نمى گردد مگر اینکه در کتاب علم خداوند ثبت است و از قوانین و برنامه هائى تبعیت مى کند که حاکم بر آنها علم و قدرت اوست «و ما یعمر من معمر و لا ینقص من عمره الا فى کتاب».
چه عواملى در ادامه حیات انسان مؤثر است؟ چه عواملى با ادامه حیات او مى جنگد؟ و خلاصه چه عواملى باید دست به دست هم بدهد تا انسان بتواند یکصد سال یا کمتر و بیشتر به حیات خود ادامه دهد؟ و سرانجام چه عواملى موجب تفاوت عمر انسانها مى گردد؟ همه اینها نیز محاسبات دقیق و پیچیده اى دارد که جز خداوند از آن آگاه نیست، و آن چه ما امروز در این زمینه ها مى دانیم در برابر آنچه نمى دانیم بسیار کم و بى ارزش است. معمر از ماده عمر در اصل از عمارت به معنى آبادى گرفته شده است، و اینکه به مدت حیات انسان عمر گفته مى شود به خاطر آنست که آبادى و عمارت بدن او در این مدت است. واژه معمر به معنى کسى است که عمر طولانى دارد. و سرانجام آیه را با این جمله پایان مى دهد: «ان ذلک على الله یسیر؛ همه این ها بر خداوند آسان است». آفرینش این موجود عجیب از خاک و آغاز خلقت یک انسان کامل از آب نطفه و همچنین مسائل مربوط به جنسیت و زوجیت، و باردارى، و وضع حمل و افزایش و کاستى عمر، چه از نظر قدرت، و چه از نظر علم و محاسبه همه براى او سهل و ساده است و این ها گوشه اى از آیات انفسى هستند که از یکسو ما را به مبدء عالم هستى مربوط و آشنا مى کنند و از سوى دیگر دلائل زنده اى بر مساله امکان معاد محسوب مى شوند.

عوامل معنوى طول عمر و کوتاهى آن
به تناسب بحثى که در آیات فوق درباره افزایش و کاستى عمر به فرمان پروردگار آمده، جمعى از مفسران به پیروى از روایاتى که در این زمینه وارد شده، بحثهائى در زمینه طول عمر و کوتاهى آن کرده اند. البته یک سلسله عوامل طبیعى در افزایش یا کوتاهى عمر دخالت دارند که بسیارى از آنها براى بشر تاکنون شناخته شده است، همانند تغذیه صحیح دور از افراط و تفریط، کار و حرکت مداوم، پرهیز از هر گونه مواد مخدر و اعتیادهاى خطرناک و مشروبات الکلى، دورى از هیجانات مداوم، و داشتن ایمان قوى که بتواند انسان را در ناملایمات زندگى آرامش و قدرت بخشد. ولى علاوه بر اینها عواملى وجود دارد که ارتباط ظاهرى آن با مساله طول عمر بر ما چندان روشن نیست اما در روایات اسلامى دقیقا روى آن تاکید شده است مانند:
الف- پیامبر اکرم (ص) مى فرماید: «ان الصدقة و صلة الرحم تعمران الدیار، و تزیدان فى الاعمار!؛ انفاق در راه خدا و صله رحم خانه ها را آباد، و عمرها را طولانى مى کند!».
ب- در حدیث دیگرى از همان بزرگوار آمده است: «من سره ان یبسط فى رزقه و ینسى له فى اجله فلیصل رحمه؛ کسى که دوست دارد رزقش افزون، و اجلش بتاخیر افتد صله رحم بجا آورد».
ج- در مورد بعضى از معاصى مانند زنا مخصوصا وارد شده است که از عمر انسان مى کاهد از جمله در حدیث معروف پیامبر که مى فرماید: «یا معشر المسلمین ایاکم و الزنا فان فیه ست خصال: ثلاث فى الدنیا، و ثلاث فى الاخره، اما التى فى الدنیا فانه یذهب بالبهاء، و یورث الفقر، و ینقص العمر؛ اى مسلمانان از زنا بپرهیزید که شش پیامد سوء دارد: سه چیز در دنیا، و سه چیز در آخرت، اما آن سه که در دنیا است بهاء و نورانیت را از انسان مى برد، فقر و تنگدستى ببار مى آورد، و از عمر انسان مى کاهد».
د- امام باقر (ع) مى فرماید: «البر و صدقة السر ینفیان الفقر و یزیدان فى العمر و یدفعان عن سبعین میتة سوء؛ نیکوکارى و انفاق پنهانى فقر را بر طرف ساخته، عمر را افزون مى کند و از هفتاد گونه مرگ و میر بد جلوگیرى به عمل مى آورد. درباره بعضى از گناهان دیگر مانند ظلم بلکه مطلق گناهان نیز در احادیث اشاراتى آمده است. بعضى از مفسران که نتوانسته اند میان اجل حتمى و اجل معلق فرق بگذارند به این گونه احادیث حمله کرده و آن را مخالف نصوص قرآنى دانسته اند که حد عمر انسان را ثابت و لا یتغیر مى داند. توضیح اینکه: بدون شک انسان داراى دو گونه سرآمد و اجل است: سرآمد و اجل حتمى که پایان استعداد جسم انسان براى بقاء است و با فرا رسیدن آن هر چیز به فرمان الهى پایان مى گیرد. سرآمد و اجل معلق که با دگرگونى شرائط دگرگون مى شود، فى المثل انسانى دست به انتحار و خودکشى مى زند در حالى که اگر این گناه کبیره را انجام نمى داد سالها زنده مى ماند، و یا بر اثر روى آوردن به مشروبات الکلى و مواد مخدر و شهوترانى بى حد و حساب توانائى جسمى خود را در مدت کوتاهى از دست مى دهد، در حالى که اگر این امور نبود سالیان بسیارى مى توانست عمر کند.
اینها امورى است که براى همه قابل درک و تجربه است و احدى نمى تواند آن را انکار کند. در زمینه حوادث ناخواسته نیز امورى وجود دارد که مربوط به اجل معلق است که آن نیز قابل انکار نمى باشد. بنابراین اگر در روایات فراوانى آمده است که انفاق در راه خدا یا صله رحم عمر را طولانى و بلاها را بر طرف مى سازد در حقیقت ناظر به همین عوامل است و هر گاه ما این دو نوع اجل و سرآمد عمر را از هم تفکیک نکنیم درک بسیارى از مسائل در رابطه با قضا و قدر و تاثیر جهاد و تلاش و کوشش در زندگى انسانها لاینحل خواهد ماند.
این بحث را ضمن یک مثال ساده مى توان روشن ساخت و آن اینکه: انسان یک دستگاه اتومبیل نو تهیه مى کند که طبق پیش بینى هاى مختلفى که در ساختمان آن به کار رفته مى تواند مثلا بیست سال عمر کند، اما مشروط به اینکه به آن دقیقا برسند و مراقبتهاى لازم را به عمل آورند، در این صورت اجل حتمى این اتومبیل همان بیست سال است که از آن فراتر نمى رود. ولى اگر مراقبتهاى لازم انجام نشود و آن را به دست افراد ناآگاه و لاابالى بسپارند و بیش از قدرت و ظرفیت از آن کار بکشند و در جاده هاى پر سنگلاخ همه روزه آن را به کار گیرند ممکن است عمر بیست ساله آن به نصف، یا به عشر تنزل پیدا کند این همان اجل معلق آن است.

منـابـع

مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 198-199،

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 18- صفحه 210-200

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد