رابطه بین روح و جسم پس از مرگ
فارسی 5707 نمایش | در خیلی جاهای قرآن مسئله روح مطرح است. از جمله جایی که مردن را توفی تلقی می کند، می گوید ما تحویل گرفتیم و به تمام و کمال هم تحویل گرفتیم، نه اینکه بگوید شخصیت انسان عبارت است از روح و بدن، نیمی از آن را تحویل می گیریم، نیم دیگرش را رها می کنیم تا تکه تکه شود. اصلا آن تکه تکه شده را جزء شخصیت انسان حساب نمی کند. تعبیر "توفی" مکرر در قرآن آمده است. در یک جا می فرماید: «الله یتوفی الانفس حین موتها؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى کند» (زمر/42) در جای دیگر می فرماید: «قل یتوفیکم ملک الموت الذی وکل بکم؛ بگو فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را مى گیرد سپس شما را بسوى پروردگارتان بازمى گردانند» (سجده/11). در یک جا می فرماید: «ان الذین توفاهم الملائکه ظالمی انفسهم؛ کسانى که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى که به خویشتن ستم کرده بودند» (نساء/97). در جای دیگر نیز می فرماید: «و لو تری اذ یتوفی الذین کفروا الملائکه؛ و اگر ببینى کافران را هنگامى که فرشتگان (مرگ)، جانشان را مى گیرند و بر صورت و پشت آنها مى زنند و مى گویند بچشید عذاب سوزنده را (به حال آنان تأسف خواهى خورد)!» (انفال/50).
بنابراین در قرآن مسئله روح مطرح است و مردن از نظر قرآن فوت نیست، از باب اینکه شخصیت انسان تنها بدن و تشکیلات و ترکیبات بدنی نیست، و الا از نظر بدنی در اینکه مردن، فوت و متلاشی شدن و از دست رفتن است شکی نیست، ولی قرآن می گوید مردن مساوی است با تحویل گرفتن به تمام و کمال شخصیت انسان بدون اینکه ذره ای از آن مانده باشد. خداوند ارواح را به هنگام مرگ و خواب مى گیرد.
در قرآن اشاره می کند که: «الله یتوفى الأنفس حین موتها و التى لم تمت فى منامها فیمسک التى قضى علیها الموت و یرسل الأخرى إلى أجل مسمى إن فى ذلک لایت لقوم یتفکرون؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى کند، و ارواحى را که نمرده اند نیز به هنگام خواب مى گیرد، سپس ارواح کسانى را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگه میدارد، و ارواح دیگرى را (که باید زنده بمانند) باز مى گرداند تا سرآمد معینى، در این امر نشانه هاى روشنى است براى کسانى که تفکر مى کنند» (زمر،42)، براى اینکه روشن سازد همه چیز انسانها و از جمله حیات و مرگشان به دست خدا است مى گوید: خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى کند (الله یتوفى الانفس حین موتها). و ارواحى را که نمرده اند نیز به هنگام خواب مى گیرد (و التى لم تمت فى منامها).
و به این ترتیب خواب برادر مرگ است و شکل ضعیفى از آن، چرا که رابطه روح با جسم به هنگام خواب به حداقل مى رسد و بسیارى از پیوندهاى این دو قطع مى شود. بعد مى افزاید: ارواح کسانى را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگه مى دارد (به گونه اى که هرگز از خواب بیدار نمى شوند) و ارواح دیگرى را که فرمان ادامه حیاتشان داده، به بدنهایشان باز مى گرداند تا سرآمد معینى (فیمسک التى قضى علیها الموت و یرسل الاخرى الى اجل مسمى). آرى در این مسأله آیات و نشانه هاى روشنى است براى کسانى که تفکر مى کنند (ان فى ذلک لایات لقوم یتفکرون).
از این آیه امور زیر به خوبى استفاده مى شود:
1 - انسان ترکیبى است از روح و جسم، روح گوهرى است غیر مادى که ارتباط آن با جسم مایه نور و حیات آن است.
2- به هنگام مرگ خداوند این رابطه را قطع مى کند، و روح را به عالم ارواح مى برد و به هنگام خواب نیز این روح را مى گیرد، اما نه آنچنان که رابطه به کلى قطع شود، بنابراین روح نسبت به بدن داراى سه حالت است: ارتباط تام (حالت حیات و بیدارى) ارتباط ناقص (حالت خواب) قطع ارتباط به طور کامل (حالت مرگ).
3- خواب چهره ضعیفى از مرگ است، و مرگ نمونه کاملى از خواب!
4- خواب از دلائل استقلال و اصالت روح است، مخصوصا هنگامى که با رؤیا آنهم رؤیاهاى صادقه توأم باشد این معنى روشنتر مى شود.
5- بعضى از ارواح هنگامى که در عالم خواب رابطه آنها با جسم ضعیف مى شود گاه به قطع کامل این ارتباط مى انجامد به طورى که صاحبان آنها هرگز بیدار نمى شوند، و اما ارواح دیگر در حال خواب و بیدارى در نوسانند تا فرمان الهى فرا رسد.
6- توجه به این حقیقت که انسان همه شب به هنگام خواب در آستانه مرگ قرار مى گیرد درس عبرتى است که اگر در آن بیندیشد براى بیدارى او کافى است.
7- تمام این امور به دست قدرت خداوند انجام مى گیرد، و اگر در آیات دیگر سخن از قبض روح به دست ملک الموت و فرشتگان مرگ آمده، به عنوان این است که آنها فرمانبران حق و مجریان اوامر او هستند و تضادى میان این دو وجود ندارد.
به هر حال این که در پایان آیه مى فرماید: در این موضوع نشانه هاى روشنى است براى کسانى که اندیشه مى کنند منظور نشانه هائى از قدرت خداوند و مسأله مبدأ و معاد و ضعف و ناتوانى انسان در برابر اراده او است. و از این آیه حاکمیت الله بر وجود انسان و تدبیر او از طریق نظام مرگ و حیات و خواب و بیدارى مشخص می شود.
منـابـع
مرتضی مطهری-آشنایی با قرآن جلد 3- صفحه 116-117
تفسیر نمونه ج 19 ص 479-475
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها