معنا و مفهوم مراقبه در ادبیات عرفانی

فارسی 4256 نمایش |

حقیقت ‏سیر و سلوک الى الله، چیزى جز بندگى کردن نیست و مراحل مختلفى که براى سیر و سلوک تصور می ‏شود و یا بزرگان گفته‏ اند، چیزى بیش از معرفى مقاطعى از درجات بندگى نیست، بندگى از این‏جا شروع می ‏شود که انسان تصمیم می گیرد از خداى متعال اطاعت کند و اراده خود را در اراده خداوند فانى نماید و استقلال اراده را از خویش بگیرد. اولین مرحله بندگى، در مقام عمل این است که انسان تقوا را به دست آورد. به این طریق که همه واجباتى را که متوجه او هست انجام دهد و همه محرمات را ترک کند. در مقام سیر و سلوک، مراحلى وجود دارد که همه سالکان در آن شریک‏ند، یعنى امورى در موفقیت انسان براى گذراندن این مراحل وجود دارد که اگر به آن‏ها توجه داشته باشد و از آن‏ها استفاده کند، در تحقق بخشیدن به شرایط بندگى، موفق ‏تر است. این امور عبارتند از «مشارطه‏»، «مراقبه‏» و «محاسبه‏».
انسان صبح که از خواب برمی ‏خیزد، باید اندکى تامل کند که خداوند متعال، امروز حیات جدیدى به من عطا فرموده و سرمایه جدیدى در اختیارم گذاشته است. ممکن بود که به هنگام خواب، از دنیا بروم. «الله یتوفى الانفس حین موتها والتى لم تمت فى منامها؛ هنگام خواب، خداوند همه روح‏ها را قبض می کند، اما کسانى که هنوز اجلشان فرا نرسیده است، روحشان را دوباره بر می گرداند.» (زمر/ 42) باید توجه داشت ‏به این‏که بیدار شدن از خواب، نعمتى است از سوى خدا و سرمایه جدیدى است که در اختیار او گذاشته است که با این سرمایه می ‏تواند سعادت دنیا و آخرت را براى خود کسب کند و یا خسارت و شقاوت دنیا و آخرت را به دست آورد. پس از آن‏که در این باره تامل کرد، باید با نفس خود شرط کند که اصطلاحا به آن «مشارطه‏» می گویند.
به اعتبار همین شرط کردن و قرارداد بستن است که در طول آن روز از همه گناهان پرهیز می ‏کند و تمام واجبات را به جا می آورد. گویى نفس انسان، مانند شریکى است که در مقابل او قرار گرفته است. سرمایه‏ اى را به او می ‏سپارد که با آن تجارت کند و با او شرط می کند که باید با این سرمایه، سود به دست آورى و خسارت به بار نیاورى! این قرارداد با نفس تاثیرى روانى به دنبال دارد که انسان بتواند در طول روز، توجه بیش‏ترى به انجام وظایف خود داشته باشد و دچار غفلت نشود. پس از «مشارطه‏»، نوبت ‏به «مراقبه‏» می ‏رسد. مراقبه نیز اصطلاحى است که از روایات و ادعیه به دست می آید. در مناجات شعبانیه آمده است: «فاکون لک عارفا و عن سواک منحرفا و منک خائفا مراقبا؛ تا تو را بشناسم و از غیر تو روی بگردانم و از تو بترسم و حریمت را پاس بدارم.» وقتى که با خود شرط کرد و تصمیم گرفت که از گناه اجتناب کند و کارهاى واجب را انجام دهد و در طول روز، همواره مراقب نفس خود باشد، مانند صاحب کارى است که مواظب کارگرش هست تا کارها را درست انجام دهد. همه ما باید در طول روز، بر نفس خود، نظارت داشته باشیم تا مبادا لغزشى پیش آید و از جاده اطاعت و عبادت خدا انحراف پیدا کند.
پس از مراقبه، «محاسبه‏» است. انسان به هنگام شب که می ‏خواهد بخوابد، باید لحظه ‏اى درباره رفتار روزانه‏ اش فکر کند و یک یک کارهایى را که از صبح تا آن زمان انجام داده است به یاد آورد و از نفس خود، حساب بکشد مانند صاحب سرمایه‏ اى که از عامل مضاربه یا شریکش حساب می کشد. باید به کار همه اعضا و جوارحش رسیدگى کند که آیا وظایفشان را به خوبى انجام داده ‏اند یا از آن تخلف کرده‏ اند؟ اگر همه در خط بندگى بوده ‏اند، خدا را شکر کند که چنین توفیقى به او داده است که یک روز را به اطاعت او بگذراند و اگر تخلف کرده و لغزشى داشته ‏اند، استغفار کند و تا دیر نشده است، آن را جبران نماید.
در روایات آمده است که وقتى از مؤمن خطایى سر می ‏زند، ملائکه ‏اى که مامور نوشتن اعمال او هستند، مدتى صبر می ‏کنند، اگر توبه کرد، چیزى نمی ‏نویسند و اگر توبه نکرد، آن‏گاه خطایش را ثبت می کنند. به هر حال، اگر لغزشى از او سرزده است، باید همان شب استغفار کند. اگر واجبى را ترک کرده است، قضایش را به جا آورد. اگر حق کسى را تضییع کرده است، آن را جبران کند و حسابش را تصفیه نماید.
این سه امر، یعنى تصمیم در آغاز روز، نظارت در طول روز و محاسبه آخر شب، در تمام مراحل سیر و سلوک وجود دارد، اما مراتب و شدت و ضعفشان فرق می ‏کند که به آن اشاره خواهیم کرد. پس اولین مرحله، مواظبت ‏بر انجام واجبات و ترک محرمات است. در این مرحله، لزومى ندارد که خیلى به مستحبات بپردازد. باید اهتمامش بر این باشد که واجبات را خوب انجام دهد و گناه و لغزشى از او سر نزند، البته این بدان معنا نیست که همه مستحبات را ترک کند، بلکه می ‏تواند مستحباتى که به آن‏ها عادت کرده و یا انجام‏شان راحت است، به جا آورد. مهمترین مساله در مرحله مراقبه، این است که انجام واجبات و ترک محرمات را درست رعایت کند تا ملکه تقوا برایش حاصل شده و دیگر انجام تکالیف واجب و همچنین ترک گناهان برایش عادت شود. این‏طور نباشد که براى ترک هر گناهى نیاز به تامل و تصمیم‏ گیرى باشد. روى این مرحله که البته همه مؤمنان می ‏بایست آن را پشت ‏سر بگذارد و مقدمه ‏اى است ‏براى سیر عرفانى، تاکید فراوان شده است، هم در روایات و هم در کلمات بزرگان علم اخلاق و عرفان. تا زمانى که انسان به گناه مبتلاست، هر سعى و کوششى در راه عبادت خداوند، چندان تاثیر براى او نخواهد داشت و درست مانند جیب سوراخى است که هر چه پول درون آن می ‏ریزند، از آن سوراخ بیرون می ‏ریزد. گناهان اعمال را از بین می ‏برند. اخلاق بد و رذیله، مثل حسد، کینه و سوء ظن، ایمان را ذوب می کنند. «ان الحسد یاکل الایمان کما تاکل النار الحطب؛ حسد ایمان را می سوزاند چنانکه آتش هیزم را.» (نهج البلاغه/ 87)
در روایات داریم کسانى که به گناه غیبت ‏یا بعضى گناهان دیگر مبتلا هستند، اگر گناهى از آن‏ها سر بزند، تا چهل روز عبادت آن‏ها قبول نمی ‏شود، البته اسقاط تکلیف می ‏شود و نباید آن را قضا کند، اما به مرحله قبول نمی رسد و تاثیرى که باید در روح داشته باشد، نخواهد داشت. رعایت تقوا و انجام واجبات و ترک محرمات، شرط موفقیت در مراحل بعدى سیر و سلوک نیز هست. پس از این‏که ملکه تقوا در این حد حاصل شد، نوبت ‏به مرتبه ‏اى بالاتر از مراتب مراقبه می ‏رسد. تاکنون سعى او بر این بود که واجبات را انجام دهد، اما در این مرتبه، سعى می کند که مشتبهات را ترک کند. مشتبهات کارهایى هستند که اسنان یقین به گناه بودن آن‏ها ندارد، ولى مشتبه به گناه هستند، یعنى در معرض آلوده ‏شدن به گناه است. ممکن است در آغاز، چون یقین ندارد، تکلیفى هم براى اجتناب از آن نداشته باشد، اما پس از انجام عمل متوجه می شود که کارهاى حرام انجام داده است. بنابراین، مرحله بعد، اجتناب از مشتبهات است و مرحله بعد، این ‏که مقدارى از مستحبات را هم انجام دهد و نیز بعضى از مکروهات را ترک کند.
در روایات شریفه تاکید شده، که اگر یک برنامه عبادى براى خود قرار دادیم، بر انجام آن مداومت داشته باشیم که در غیر این صورت، آن اثرى را که می بایست داشته باشد، نخواهد داشت. در اصول کافى روایات متعددى نقل شده که بر مداومت ‏بر عمل عبادى گرچه کم باشد، تاکید می کنند. روایاتى به این مضمون: «المداومتة على العمل القلیل خیر من العمل الکثیر؛ پایداری بر کار کم بهتر از کار زیاد است که دوام نداشته باشد.» خلاصه این‏که آنچه در سیر و سلوک، بر آن تاکید شده، این است که در ابتدا باید برنامه‏ هایى انتخاب شود که آسان و مداومت ‏باشد. این‏گونه نباشد که عملى را دو روز انجام دهد و روز بعد نتواند آن را ادامه دهد. باید آن عمل را به قدرى ادامه دهد که به صورت ملکه در آید. نشانه ملکه شدن هم این است که اگر اتفاقا آن عمل ترک شد، ناراحت ‏شود، از رسول اکرم (ص) نقل شده است که فرموده ‏اند: «عمل خیر براى مؤمن عادتى خاص می ‏آورد، به‏ گونه ‏اى که اگر یک روز آن عمل را انجام ندهد، ناراحت می ‏شود و گویا چیزى را گم کرده و یا مرتکب گناه شده است.»
تا این‏جا سخن درباره عمل بود که چه کارهایى را انجام و چه کارهایى را ترک کنیم. پس از این، نوبت ‏به مرحله‏ هاى بالاتر می ‏رسد که البته این مرحله نیز با مشارطه، مراقبه و محاسبه توام است. در این مرحله، بیش‏تر توجه انسان باید به قلب و نیات قلبى باشد. زمانى که روح و جسم انسان، در راه انجام واجبات و ترک محرمات تقویت ‏شدند، به گونه‏ اى که هیچ گاه از هیچ عضوى انحراف و لغزشى سر نزد و تقوا به صورت ملکه درآمد، در حقیقت، تازه سیر عرفانى از این‏جا شروع می ‏شود؛ زیرا آنچه که مربوط به عمل است، از انسان‏ هایى هم که در معرفت، بسیار ضعیفند، صادر می شود. آنچه که بیش‏تر جنبه عرفانى دارد، اعمال قلبى انسان است. شروع این مرحله به این است که انسان اعمال خود را به نیت ‏خالص، مزین کند. این را باید از واجبات شروع کند و تلاش کند که در هیچ یک از واجباتى که انجام می ‏دهد، شائبه ریا نباشد؛ نخواسته باشد به گوش دیگران برسد که او چنین عمل خوبى را انجام داده است. ریا به معناى خودنمایى است و سمعه آن است که گرچه عمل را دور از چشم دیگران انجام دهد، اما از این‏که به گوش آنان برسد، خشنود شود و خوشش بیاید باید از این آلودگی ‏ها پرهیز کند. باید تلاش کند واجبات را براى خدا انجام دهد و گناهان را نیز به خاطر خدا ترک کند نه به خاطر ترس از مردم.
خلاصه باید نیت ‏خود را در اعمال و ترک محرمات، خالص گرداند. البته این کارى است دشوار، اما شدنى. هر یک از مراحل سیر و سلوک، دشوارتر از مرحله قبل است، اما با الطافى که خداوند متعال نسبت ‏به بنده ‏اش دارد، آسان و گوارا خواهد شد. اگر انسان در مراحل اولیه، استقامت کند و از امتحان ‏ها سربلند بیرون بیاید، خداوند چنان سرور و لذتى به او عطا می کند که اگر یک روز، کار پسندیده‏ اى از او ترک شود، بسیار ناراحت و و دلگیر خواهد شد. براى این‏که انسان بتواند نیت‏ خود را خالص کند، باید مقدماتى را فراهم کند و توجهاتى داشته باشد زیرا نیت‏ خالص، چیزى نیست که هرگاه انسان بخواهد، بتواند فورا آن را به دست آورد. کسى که دوست دارد پیش مردم، محبوب باشد و همه به او احترام بگذارند، خواه ناخواه در نیتش شائبه ‏اى راه پیدا می کند. شخصى می تواند در کارها نیت‏ خالص داشته باشد که حب جاه نداشته باشد و براى این‏که از ریا و سمعه در امان بماند، باید تا آن‏حا که ممکن است، وظایفش را در خفا انجام دهد؛ البته در این‏جا لغزشگاه ‏هایى نیز هست. بعضى وقتى که می خواهند عبادتشان را در خفا انجام دهند، دیگر در نماز جماعت‏ حاضر نمی ‏شوند. دلیلشان هم این است که می خواهیم نمازمان را در خلوت بخوانیم تا ریا نشود.
این‏ها دام‏ هاى شیطان است‏ باید توجه داشت که دستورات شرع، دقیقا مراعات شود. باید در نماز جماعت و نماز جمعه شرکت کرد. یکى از دستورالعمل ‏هایى که در این مرحله، بسیار مفید و کارساز است، این است که سعى شود دل انسان، با خدا انس بگیرد. اگر ما کارى را براى ارضاى تمایلات نفسانی ‏مان انجام می ‏دهیم، به این دلیل است که به آن کار لذت‏ بخش مادى، علاقه و تمایل داریم یا وقتى که کارى را به خاطر دوستمان انجام می ‏دهیم، به این دلیل است که به او انس و علاقه داریم. وقتى انسان می ‏تواند کارى را براى این‏که خدا آن کار را دوست دارد، انجام دهد، که به جاى این محبت ‏ها، محبت‏ خدا را در دلش قرار دهد در مناجات شعبانیه می ‏خوانیم که: «الهى لم یکن لى حول فانتقل عن معصیتک الا فى وقت ایقظتنى لمحبتک‏؛ خدایا! من توانایى این‏که دست از گناه بردارم را نداشتم، مگر وقتى که تو دل مرا با محبت‏ خودت بیدار کردى.» آن وقت که پرتویى از محبت تو در دل من افتاد، اجتناب از گناه برایم آسان شد. اگر انسان بتواند عشق به خدا را در دلش زیاد کند، همه مشکلات و دشواری ها برایش آسان می شوند.
خداوند در قرآن می فرماید: «والله بما تعملون خبیر؛ و بدانید که خدا به تمام اعمال شما آگاه است.» (تغابن/ 8) شما خدایی دارید که «لا تأخذه سنه و لا نوم؛ غفلتی‏ و خوابی او را نمی‏ گیرد و به همه اعمال شما ناظر است.» (بقره/ 255) پس به اصطلاح "مراقب الله" داشته باشید، همیشه در حال مراقبه باشید، همیشه بدانید که‏ در حضور خداوند هستید و هر کاری که می ‏کنید و هر عملی که انجام می ‏دهید و هر فکری که می‏ کنید همه در حضور خداوند است و او به آنها آگاه است.

منـابـع

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- جلد 7 صفحه 146-144

فصلنامه معرفت- شماره 12

محمدتقی مصباح یزدی- اخلاق و عرفان اسلامى

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد