منذر ابن جارود
فارسی 5130 نمایش |مندربن جارودبن.... معلی عبدی از فرمانداران امیرالمؤمنین علی (ع) و امرای جنگ جمل تا زمان واقعه کربلا در عاشورای سال 61 هجری قمری. او در زمان رسول خدا به دنیا آمد، البته پیغمبر را ندید و جزو صحابه نیست. پدرش "جارود" سال نهم یا دهم هجری نزد پیغمبر رفت و در حالی که نصرانی بود، همراه با جماعتی از «عبدالقیس» مسلمان شد و در جارود شهر بصره، ساکن شد. خاندان آنها شریف و بزرگوار در «عبدالقیس» و از بزرگان بصره بودند. منذر نیز به ظاهر مردی شریف ولی بسیار متکبر و مغرور بود. در زمان امیرالمؤمنین علی (ع) در جنگ جمل از امرای لشگر آن حضرت بود که ریاست عبدالقیس را برعهده داشت. حضرت او را به مأموریتی نزد معاویه فرستاد و بعدا او را فرماندار اصطخر فارس کرد. او ظاهرا در اموال خراج، خیانت نمود. گویند که مبلغ چهارصد هزار درهم را برداشت. حضرت علی (ع) نامه ای به او نوشت به این مضمون که: «نیکی پدرت مرا فریب داد و فکر می کردم که تو از راه او پیروی می کنی ولی متوجه شدم که تو خیانت کردی و به دنبال هوای نفس خود هستی و دنیای خود را با ویرانی آخرتت آباد می کنی و....!» او را به مدینه فرا خواند و عزل کرد و بعد به زندان انداخت و برایش جریمه مقرر کرد. وی بعدا با ضمانت و شفاعت "صعصعة بن صوحان" از زندان آزاد شد و مورد عفو حضرت قرار گرفت. ابن ابی الحدید، منذربن جارود را جزو موافقین با خوارج معرفی کرده، اگر چه در نقل برخی از تواریخ، بنابر تقاضای "منذر" و "احنف بن قیس" بعنوان بزرگان بصره، خوارج را از بصره بیرون کردند، لکن بعید نیست که منذر در زمان خلافت حضرت علی (ع) جزو هواخواهان خوارج بوده و بعدا مخالف آنها یا گروه خاصی از آنها شده است.
منذر در جای دیگر تاریخ
سال 60 هجری قمری، زمانی که امام سوم شیعیان؛ حضرت حسین بن علی (ع) قبل از قیام خود، هنگام خروج از مکه برای اشراف و بزرگان کوفه و بصره نامه نوشت و آنها را به یاری خود و اتمام حجت خود دعوت کرد از جمله افراد، منذربن جارود در بصره بود که حضرت توسط غلام خود، نامه را برای او فرستاد. او نیر نامه را همراه با فرستاده امام (ع)، نزد عبیدالله ابن زیاد که در آن موقع حاکم بصره بود برد، چون اولا به خیال خام خودش فکر می کرد که این نامه، دسیسه ای از سوی عبیدالله برای امتحان او باشد، ثانیا دخترش، همسر عبیدالله بود، لذا نامه را افشا و عبیدالله را مطلع کرد. عبیدالله فرستاده حضرت را دستگیر و او را به دار زد (اعدام کرد) و بعد از این واقعه، همراه عبیدالله به کوفه رفت. این جریانات نشان می دهد که منذر، نه فرماندار خوبی برای امام علی (ع) و نه یاور خوبی برای امام حسین (ع) بود؛ بلکه از ترس عبیدالله مطیع امر و فرمان او بود. عبیدالله بعدا او را به حکومت ثغر (نواحی مرزی هند) فرستاد و او در حدود سال 62 هجری قمری در همان جا درگذشت.
منـابـع
ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی- الغارات
شیخ عباس قمی- سفینة البحار
خیرالدین زرکلی- اعلام زرکلی
دانشنامه جهان اسلام به نقل از چند منبع
علی اکبر ذاکری- سیمای کارگزاران- ج اول
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها