حنظلة بن اسعد شبامی
فارسی 9856 نمایش |قاری شهید
از شیعیان سرشناس کوفه بود. نسبش به بنی شبام تیره ای از قبیله ی همدانیان می رسد، شبام جایی در شام است.
حنظله معلم و قاری قرآن بود و سخنوری توانا و جنگجویی شجاع. پسری به نام علی داشت که نامش در تاریخ آمده و برخی مورخان از جمله طبری در نقل حوادث تاریخی به او استناد کرده اند. حنظله در واقعه قیام امام حسین (ع) وقتی کاروان حسینی وارد سرزمین کربلا شد خدمت حسین بن علی (ع) رسید و به سپاه او پیوست.
امام قبل از شروع جنگ به دلیل لیاقت و کاردانیش او را برای احتجاج نزد عمر بن سعد فرستاد. او در روز عاشورا در بحبوحه ی جنگ، زمانی که بسیاری از یاران امام شهید شده بودند برای دفاع از امام خود مانند سپری پیشاپیش او ایستاد و صورت و سینه ی خود را هدف تیرها و نیزه ها و شمشیرها قرار داد و در همان حال با صدای بلند این آیات قرآن مجید را که آیاتی است شامل اندرزهای مؤمن آل فرعون به فرعونیان، خطاب به لشگر عمر سعد تلاوت می کرد:
«یا قوم انی اخاف علیکم مثل یوم الاحزاب* مثل داب قوم نوح و عاد و ثمود؛ ای قوم! من می ترسم سرنوشت شما مثل روز سرنوشت اقوام گذشته شود. مثل سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آن آمدند و عذابی که بر آنها رسید و خداوند بر بندگانش ستم روا نمی دارد.» (غافر/ 30- 31) «
ای مردم! من برای شما از روز قیامت می ترسم، روزی که مردم یکدیگر را صدا می زنند، روزی که از محشر به سوی جهنم رویگردانند ولی هیچ پناهگاهی نیست که شما را از عذاب خدا باز دارد. خداوند هر که را گمراه سازد هیچکس نمی تواند رهنمای او باشد.» (غافر/ 32- 33)
سپس گفت «ای مردم! حسین را نکشید که «فیسحتکم بعذاب و قد خاب من افتری؛ خداوند شما را به عذاب خود گرفتار می کند و هر که به خدا دروغ ببندد مأیوس خواهد شد و شکست خواهد خورد.» (طه/ 61)»
در این هنگام امام حسین (ع) فرمود «ای پسر اسعد! خدا تو را رحمت کند. این گروه سزاوار عذاب خدایند زیرا وقتی که تو آنها را دعوت به حق کردی، گوش ندادند و به تو ناسزا گفتند چه رسد به حالا! آنان چگونه بعد از کشتن یاران و برادران صالح تو به این دعوت و هدایت تن خواهند داد؟»
حنظله رو به امام کرد و گفت «آیا اجازه می دهی به میدان بروم و به برادرانم بپیوندم؟»
امام فرمود «رح الی خیر من الدنیا و مافیها و الی ملک لا یبلی؛ برو به سوی چیزی که برایت از دنیا و هرچه در آن است، بهتر است؛ برو به سوی عالمی که زوال ندارد.»
حنظله عرض کرد «السلام علیک یا اباعبدالله. صلی الله علیک و علی اهل بیتک و جمع الله بیننا و بینک فی جنته؛ سلام بر تو ای ابا عبدالله! درود خداوند بر تو و بر خاندان تو. خداوند ما را با شما در بهشت جمع گرداند.»
امام فرمود «آمین! آمین!» آن گاه حنظله به میدان رفت و شجاعانه جنگید تا لشگریان عمر سعد محاصره اش کردند و او را به شهادت رساندند.
توضیح
بعضی منابع تاریخی، شبامی یا شبامی را "شامی" و نام پدرش را سعد گفته اند که به نظر می آید هر دو اشتباه است.
منـابـع
حاج شیخ عباس قمی- منتهی الامال
حاج شیخ عباس قمی- نفس المهموم
محمد سماوی- ابصار العین
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها