برهان وحدت، یکی از دلایل وقوع معاد از دیدگاه قرآن
فارسی 2726 نمایش |از ویژگیهای زندگی دنیا وجود اختلاف آراء و افکار است، حتی پیروان یک مذهب غالبا به شاخه های متعددی با عقائد مختلف تقسیم شده اند. گاه این اختلاف آراء و عقائد از اجماع بزرگ به درون یک خانه و خانواده کشیده می شود، و هر یک از اعضای خانواده پیرو عقیده مکتبی هستند. بدون شک هر انسانی از وجود این اختلاف در این جهان رنج می برد و همه آرزو می کنند این اختلافات روزی برچیده شود. مسلما خدائی که انسان را برای تکامل و هدایت آفریده به مقتضای مقام ربوبیتش انسانها را از نیل به چنین خواسته ای محروم نخواهد کرد، و چون این هدف در دنیا به دلائلی که بعد اشاره خواهد شد انجام نمی گیرد، و شواهد موجود نیز بر این معنی گواهی می دهد، حتما جای رفع اختلافات و رسیدن به وحدت، سرای دیگری است.
قرآن تأکید زیادی روی این مطلب نموده است، بیش از ده آیه از قرآن اشاره به این موضوع می کند که محل هرگونه اختلاف سرای دیگر است، و خداوند قطعا این کار را انجام می دهد. با این اشاره به قرآن، باز می گردیم و به آیات زیر گوش جان می سپاریم: (توجه داشته باشید از آیاتی که مضمونهای مشابهی دارند یک آیه در متن انتخاب شده است.)
1- واقسموا بالله جهد ایمانهم لایبعث الله من یموت بلی وعدا علیه حقا ولکن اکثر الناس لا یعلمون – لیبین لهم الذی بختلفون فیه (نحل/ 38 و 39)
2- ثم الی ربکم مرجعکم فینبئکم بما کنتم تختلفون (انعام/164)
3- ان ربک یقضی بینهم یوم القیامه فیما کانوا فیه یختلفون( یونس/ 93)
4- الله یحکم بینکم یوم القیامه فیما کنتم فیه یختلفون (حج/ 69)
5- ان الذین آمنوا والذین هادوا والصابئین وانصاری والمجوس والذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیامه ان الله علی کل شی شهید (حج/17)
ترجمه:
1- آنها موکدا سوگند یاد کردند که خدا آنها را می میراند و هرگز مبعوث نمی کند آری این وعده قطعی خدا است (که همه مردگان را به زندگی باز می گرداند) ولی اکثر مردم نمی دانند – هدف این است که آنچه را در آن اختلاف داشتند برای آنها روشن سازد.
2- سپس بازگشت شما به سوی پروردگارتان است و شما را به آنچه در آن اختلاف داشتید خبر خواهد داد.
3- پروردگار تو در روز قیامت میان آنها در آنچه اختلاف کردند داوری خواهد کرد.
4- خداوند میان شما در آنچه اختلاف داشتید داوری می کند.
5- کسانی که ایمان آورده اند و یهود و صابئان و نصاری و مجوس و مشرکان، خداوند در میان آنها روز قیامت داوری می کند و حق را از باطل جدا می سازد، خداوند بر هر چیز گواه است (و از همه چیزآگاه ).
تفسیر و جمع بندی:
این اختلاف کی پایان می گیرد؟
در نخستین آیه ابتدا سوگند منکران رستاخیز را در مورد نفی سرای دیگر نقل کرده، می فرماید: «آنها با تأکید قسم یاد کردند که خداوند مردگان را هرگز مبعوث نخواهد کرد» (و اقسموا بالله جهد ایمانهم لایبعث الله من یموت) بعد چنین به آنها پاسخ می گوید: «آری (حتما همه را به زندگی جدید باز می گرداند) این وعده قطعی خدا است، ولی اکثر مردم نمی دانند» (بلی وعدا علیه حقا ولکن اکثر الناس لا یعلمون)، سپس به ذکر هدف رستاخیز و مبعوث شدن مردگان پرداخته می فرماید: «هدف این است که آنچه را درآن اختلاف داشتند برای آنها روشن سازد» (لیبین لهم الذی بختلفون فیه)، و به این ترتیب «یکی از اهداف معاد، نفی اختلافات و بازگشت به وحدت است» چرا که طبیعت این دنیا که توأم با انواع حجابها است اجازه نمی دهد اختلافات برچیده شود، ولی در آن روز که روز کشف غطاء، و کنار رفتن پرده ها، و آشکار شدن سرائر و اسرار درون می باشد، همه چیز تبیین می گردد، و اختلاف برچیده می شود. مومنان در ایمانشان راسختر می شوند، و به مقام عین الیقین می رسند، کافران و پیروان مکاتب باطل اعتراف به خطای خود کرده به سوی حق باز می گردند.
دومین آیه همین معنی را در لباس دیگری عرضه می کند و بعد از نفی معبودهای مشرکان، و اینکه هر کس در گرو اعمال خویش است، و گناه کسی را بر دیگری نمی نویسند، می فرماید: «سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است و همه را از آنچه در آن اختلاف داشتید خبر خواهد داد» (ثم الی ربکم مرجعکم فینبئکم بما کنتم تختلفون). در آیه نخست سخن از تبیین اختلاف بود، و در این آیه سخن از انباء ( خبر دادن و آگاه ساختن) است، و در واقع دومی علت اولی است، چرا که اخبار الهی در قیامت سرچشمه تبیین حقایق است، یا اینکه «تبیین» مربوط به دیدنیها و «انباء» مربوط به شنیدنیها است.
در سومین آیه مسأله داوری خداوند در اختلافات مردم در قیامت مطرح است، می فرماید: «پروردگار تو روز قیامت، میان آنها در آنچه پیوسته اختلاف داشتند، داوری خواهد کرد» (ان ربک یقضی بینهم یوم القیامه فیما کانوا فیه یختلفون). بدیهی است هنگامی که خداوند در آن روز رسما میان آنها داوری کند، اختلاف برچیده خواهد شد و حقایق آشکار خواهد گشت. این آیه اشاره به اختلافهای بنی اسرائیل است، یا اختلافی که بعد از نزول قرآن و ظهور اسلام در میان آنها پیدا شد که گروهی با توجه به نشانه هائی که از اسلام و پیغمبر اکرم(ص) داشتند آن را پذیرفتند، و گروهی به خاطر حفظ منافع شخصی از پذیرش آن سرباز زدند. یا اشاره به اختلافاتی است که در عصر موسی بن عمران (ع) بعد از نجات از چنگال فرعونیان و مشاهده این اعجاز بزرگ، یا به هنگام رفتن موسی به کوه طور و ظهور گوساله سامری، در میان آنها حاصل شد. گرچه بسیاری از مفسران احتمال اول را ترجیح داده اند ولی آیات قبل از این آیه احتمال دوم را ترجیح می دهد، جمع میان هرسه تفسیر هم ممکن است. به هرحال به گفته بعضی از مفسران معروف این گونه اختلاف در دار دنیا قابل زوال نیست، تنها در آخرت است که خداوند داوری می کند و حق را از باطل و راستگو را از کافر جدا می سازد.
در چهارمین آیه، تعبیر به حکم آمده است و بعد از آنکه اشاره به گوشه ای از اختلافات بنی اسرائیل می کند، می فرماید: پروردگار تو، روز قیامت در میان شما در آنچه اختلاف داشتید حکم خواهد کرد. ( الله یحکم بینکم یوم القیامه فیما کنتم فیه یختلفون). در اینکه اختلاف یهود در چه بود؟ از آغاز آیه استفاده می شود که آنها در باره روز شنبه که روز تعطیل آنها بود اختلاف داشتند (اختلاف در اینکه صید در آن روز حرام است یا حلال؟ با اینکه پیامبرشان بر آنها تحریم کرده بودند، و یا اختلاف در ترجیح آن روز برجمع و مانند آن). اصولا بنی اسرائیل به گواهی تاریخشان همیشه کانونی از اختلاف و پراکندگی بودند به عکس امروز که به خاطر حوادثی که اصل موجودیت آنها را تهدید می دهد دست به دست هم داده و مخصوصا برضد مسلمانان جهان متحد شده اند.
در پنجمین و آخرین آیه، آنچه در آیات قبل آمده بود به صورت کلی تر و تحت عنوان دیگر، مطرح شده است، اشاره به اختلافات وسیع و گسترده مومنان و اصناف مختلف کفار کرده، می فرماید: «کسانی که ایمان آورده اند (مسلمانان) و یهود و صابئان (ستاره پرستان) و نصاری و مجوس و مشرکان، خداوند در میان آنها روز قیامت جدائی می افکند (حق را از باطل جدا می سازد)، خداوند برهر چیز گواه است» (و از همه چیز آگاه است ) (ان الذین آمنوا والذین هادوا والصابئین وانصاری والمجوس والذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیامه ان الله علی کل شی شهید).
قابل توجه اینکه یکی از نامهای معروف قیامت «یوم الفصل» است، قرآن می گوید: "إن یوم الفصل کان میقاتا" «یوم الفصل وعده گاه (همگان ) است» (نبأ /17)، در آیات متعدد دیگری از قرآن نیز همین تعبیر درباره روز قیامت آمده است. «فصل» در اصل به معنی جدائی دو چیز از یکدیگر است و روز قیامت از این جهت یوم الفصل نامیده شده که حق از باطل در آن روز حدا می گردد، و هرگونه اختلاف به وسیله داوری خداوند برچیده می شود و صفوف نیکان و پاکان از بدان و آلودگان جدا می گردد، به گفته مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» صورت اهل حق سفید و نورانی و چهره اهل باطل سیاه و ظلمانی خواهد بود.
آیا با چنین نشانه های روشنی باز هم جائی برای اختلاف و نزاع در مسأله حق و باطل باقی می ماند. در این آیه به شش گروه از پیروان ادیان معروف که در عصر نزول قرآن وجود داشته و در واقع مذاهب عمده را تشکیل می داده اند اشاره شده است می فرماید: مومنان (مسلمین) یهود، صابئین (پیروان یحیی که بر اثر انحرافاتی بعضی آنها را ستاره پرستان نامیده اند )، نصاری (مسیحیان) و مجوس (زرتشتیان) و مشرکان و بت پرستان، سپس می فرماید خداوند در قیامت میان آنها جدائی خواهد افکند و اهل حق را به روشنی از اهل باطل جدا می سازد. اگر امروز برای جدا ساختن اهل حق از اهل باطل نیاز به دلیل و منطق و استدلال است آن روز مطلقا نیازی به این امور نیست، بلکه به مصداق آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است حتی احتیاج به توضیح ندارد، و رنگ رخسارها خبر از سر درونها می دهد!
توضیحات:
در آیات پنجگانه بالا با ذکر پنج عنوان مختلف: «انباء»- «تبیین» - «حکم» - «قضاء » و «فصل» این حقیقت به روشنترین وجهی بیان شده است که روز قیامت روز پایان گرفتن اختلاف، روز روشن شدن حقائق، جدائی حق از باطل، و روز حکم و داوری نهائی است. چگونه چنین نباشد درحالی که قیامت یوم البروز و یوم الظهور است "و برزوا لله الواحد القهار" (ابراهیم/48)، روز برطرف شدن حجابها و کشف غطاء است "فکشفنا عنک غظائک فبصرک الیوم حدید" (ق/22).
در واقع طبیعت عالم دنیا که یک عالم ظلمانی یا نیمه ظلمانی است اجازه نمی دهد که حقائق به طور کامل آشکار و آفتابی گردد، و درست به شب می ماند که انسان هر قدر تلاش و کوشش کند که با چراغ به حقائق دسترسی پیدا نماید باز چهره قسمتی از حقائق نمایان نمی گرد، اما قیامت همانند موقع طلوع آفتاب است، که با درخشش آن همه چیز آفتابی و برملا می شود. به هنگام شب گروهی ممکن است راه را پیدا کنند ولی گروه دیگری در بیراهه بمانند و نیز ممکن است کسانی که حق را یافته اند هر کدام توصیف محدودی از آن بنمایند، مانند مثال معروفی که می گوید گروهی در تاریکی شب برای شناسائی فیل به سراغ آن رفتند، هر یک عضوی از آن را لمس کردند و بعد که بیرون آمدند توصیفهای متناقضی از آن داشتند، آن کس که دستش به پای فیل رسیده بود می گفت فیل همچون یک ستون است، و دیگری که دستش به خرطوم رسیده بود آن را لوله بزرگی تشبیه می کرد، و سومی که سینه فیل را لمس کرده بود آن را همانند سقفی می دانستند، ولی هنگامی که فیل در روشنائی قرار گرفت اختلافات به کلی برطرف شد، و همه فهمیدند توصیفهای آنها محدود بوده است!
انسان این آمادگی را دارد که از امواج اختلاف درآید و در عالم یقین و وحدت گام بگذارد، و خداوندی که او را برای تکامل آفریده است مسلما از این فیض محروم نخواهد کرد. اختلاف یکی از موانع راه تکامل است، اختلاف مزاحم آرامش است، و اختلاف گاه سبب سرایت شک به ریشه اعتقادات انسان است، بنابراین باید در انتظار روزی بود که این موجودات مزاحم برچیده شوند. البته انبیاء و اوصیاء به کمک کتب آسمانی حقائق را تا آنجا که طبیعت زندگی اجازه می داد روشن ساختند، ولی آنها همچون چراغهایی بودند فرا راه انسان در شب ظلمانی دنیا، لذا چیزی نمی گذشت که باز اختلاف جای وحدت را می گرفت، چنانکه قرآن می گوید: "و ما انزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه" «ما قرآن را نازل نکردیم مگر برای اینکه تبیین کنی برای آنها آنچه را آنها در آن اختلاف داشتند» (نحل/64) و در جای دیگر می گوید: "فما اختلفوا الا من بعد ما جائهم العلم" «آنها اختلاف نکردند مگر بعد از آن که علم و آگاهی به سراغشان آمد»(جاثیه /17). این نشان می دهد که با تمام تلاش و کوشش انبیاء و برطرف شدن نسبی اختلافات باز هم اختلاف به طور کامل برطرف نشد. اصولا هوا و هوسها، حب و بغضها که در این دنیا بر بسیاری از مردم حاکم است خود بزرگترین حجاب است، و تا آنها کنار نروند گامی به سوی وحدت برداشته نخواهد شد. اما در قیامت همه این حجابها می سوزد و نابود می شود، لذا حقایق بدون حجاب آشکار می گردد.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن (معاد در قرآن مجید)- جلد 5- از صفحه 267 تا 275
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها