ابوهریره، ناشر فرهنگ یهود در میان مسلمانان
فارسی 1142 نمایش |از جمله مسلمانانی که وسیله نشر فرهنگ بنی اسرائیل بین مسلمانان گردیده اند، ابوهریره، از صحابه پیامبر می باشد. «ابوهریره، کنیه این صحابی است. در نام وی اختلاف است و تا سی اسم برای او نقل کرده اند و نسبتش به قبیله «دوس» از اعراب یمن می رسد. او تا سی سالگی را در آنجا گذرانیده است. پس از فتح خیبر به مدینه آمده و تا وفات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، سه سال صحبت آن حضرت را درک نموده است. در مدینه نیز، در صفه مسجد پیامبر- که مسکن فقرای مسلمانان بود- سکنا داشته است. پس از آنکه معاویه «بسر» را فرستاد، و از شام تا یمن سی هزار مسلمان را کشت، «بسر»، ابوهریره را والی و حاکم مدینه کرد. در زمان خلافت معاویه نیز، ابوهریره زمانی چند- حاکم مدینه بوده است. این مدت، زمان مناسبی برای نشر روایت های ابوهریره می باشد. برخی از اصحاب، خواندن و نوشتن را آموخته و بعضی نیز آن را فرا نگرفته بودند. ابوهریره از دسته ای بود که سواد خواندن نیاموخته بودند. وی از شاگردان نامدار کعب الاحبار بوده است. کعب درباره وی گوید: «ندیدم کسی را که تورات نخوانده، از ابوهریره به تورات آشناتر باشد» یعنی بعد از اخبار یهود که تورات را خوانده اند داناتر از ابوهریره به تورات ندیدم.
ابن کثیر روایت می کند که گفته اند: "کان أبوهریره یدلس؛ أی یروی ما سمعه من کعب و ما سمعه من رسول الله و لا یمیز هذا من هذا"، «ابوهریره در روایت کردن تدلیس می کرد. بدین صورت که آنچه را از کعب شنیده بود و آنچه را از پیامبر شنیده بود همه را برای مردم روایت می کرد، و روایت کعب را از روایت پیامبر جدا نمی ساخت و معلوم نمی کرد.» و نیز نقل می کند که گفته اند: "کان أصحابنا یدعون من حدیث أبی هریره"، «همکاران ما (دانشمندان ) بعضی روایت های ابوهریره را ترک می کردند.» و نیز می گوید: "ما کانوا یأخذون بکل حدیث أبی هریره"، «همه حدیث های ابوهریره را نمی پذیرفتند.» دردناک تر از هر دردی این است که ابو هریره دو روایت مخالف یکدیگر از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده، چنان که تفصیل آن در صحیح بخاری آمده است و مختصر آن داستان چنین است:
« ابوهریره گوید پیامبر فرمود: «واگیری در بیماری نیست.» در آن حال یک مرد اعرابی به آن حضرت عرضه داشت پس چه شده که شترانی در صحرا مانند آهو ( یعنی خوش سیما) می باشند، و چون یک شتر مبتلا به بیماری خوره میانشان می رود، همه را مبتلا به بیماری خوره می کند؟ حضرت در جوابش فرمود: «پس واگیری اولین شتر بیمار از کجا شده است؟»
بخاری پس از این روایت، روایت دیگری را بدین شرح نقل نموده است: ابوهریره گفت پیامبر فرمود: «بیمار نزد سالم نرود.» پسر عموی ابوهریره ( ابوسلمه) به وی گفت: آیا از پیامبر روایت نکردی که فرمود: «واگیری در بیماری نیست؟!» ابوهریره در جواب این اعتراض به زبان اهل حبشه سخنانی به او گفت! پسر عموی ابوهریره در اینجا از ابوهریره دفاع کرده و می گوید: «در غیر از این مورد ندیدم ابوهریره روایتی را فراموش کند.» مقصود ابو سلمه این است که فقط همین یک بار بوده که ابوهریره روایت اول را فراموش کرده و نقیض آن را روایت کرده است! عموزاده ابوهریره، از ابوهریره چنین دفاع کرده، لیکن مشهور است کسی که مانند ابوهریره ( دروغگو) است، فراموش کار می شود!
اعتراف ناگوار ابوهریره
ابوهریره خود اعتراف نموده احادیثی از پیامبر روایت کرده که آن حدیث ها را از پیامبر نشنیده است چنان که «احمدبن حنبل» امام حنابله، در مسند خود روایت کرده است: «ابوهریره حدیثی را روایت کرد. حاضران به او گفتند: این را که نقل کردی، از پیامبر است، یا از کیسه خودت می باشد؟ ابوهریره گفت: این را که نقل کردم از کیسه خودم می باشد.»
بخاری در صحیح خود داسنان را چنین نقل می کند: «به ابوهریره گفتند: این حدیث را از پیامبر شنیده ای؟ ابو هریره گفت: نه، این حدیث از کیسه خودم می باشد!» و باز هم احمد در مسندش نقل می کند: «ابوهریره حدیثی روایت کرد به این عنوان که آن را از پیامبر شنیده است لیکن در آخر حدیث گفت: این حدیث از کیسه خود من است!»
منـابـع
سید مرتضی عسکری- نقش ائمه (ع) در احیای دین- از صفحه 276 تا 279
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها