تفاوتها بین اعوذ و لوذ
فارسی 389 نمایش |«عوذ و لوذ» هر دو در لغت به معنای اعتصام و تحصن و التجا و پناهنده شدن و چسبیدن به کسی است که به فریاد رسد و درد را دوا و حاجت را روا و مشکل را حل نمایند، ولی به حسب استعمال، آنچه به نظر می رسد این است که «اعوذ» وقتی استعمال می شود که ارکان خمسه استعاذه جمع باشد، یعنی:
1- حقیقت استعاذه.
2- مستعیذ.
3- مستعاذبه.
4- مستعاذ منه.
5- مستعاذ لاجله موجود باشد.
«اول: «حقیقت استعاذه» عبارت است از التفات عبد به اینکه در معرض آفات دنیوی و اخروی و محرومیت از خیرات دنیوی و اخروی است و یقین به اینکه خود عاجز است از دفع کوچکترین آفتی از خود یا جلب کمترین خیری به سوی خود و علم به اینکه خداست که قادر بر دفع هر ضرری و جلب هر خیری است نه غیر او و کریم و جواد و رحیم است و از این سه علم انکسار و خضوع در قلب حاصل می شود و از پروردگارش می خواهد او را از آفات حفظ فرماید و بر او خیرات و برکات را افاضه فرماید، پس به زبان می گوید «اعوذ بالله». و بالجمله مادامی که بند ذلت و احتیاج خود را و عزت و غنای پروردگار را نفهمد، حقیقت استعاذ در او نیست.
«دوم: مستعید» کسی است که حقیقت استعاذ در او پیدا شده و به لسان حال و قال به پروردگار خود پناهنده می شود و تضرع می نماید.
«سوم: مستعاذ به» پس آن پروردگار عالم است جل شأنه؛ یا وسایط و وسایلی که خودش قرار داده برای فریاد رسی عباد، یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام که اسماء الله الحسنی و کلمات الله التامات العلیا می باشند.
«چهارم: مستعاذ منه» عبارت است از شیطان یا نفس اماره یا هر صاحب شری که شخص مستعیذ از او به تنگ آمده و عاجز شده، بیچاره وار به پروردگارش پناهنده می شود.
«پنجم: مستعاذ لاجله» یعنی چیزی که به واسطه اوست پیدا شدن حقیقت استعاذ مثل دفع شر شیطان یا هر صاحب شری.
و اما الوذ: لوذ در جایی استعمال می شود که ارکان اربعه التجا جمع شود:
1- التجا.
2- ملتجی.
3- ملتجی الیه.
4- ملتجی لا جله.
پس از بیانی که در جقیقت استعاذ گفته شد حقیقت التجا معلوم می شود و اما «ملتجی»، شخص گرفتار است، «ملتجی الیه» پروردگار جل شأنه و «ملتجی لاجله» چیزی است که منشأ پیدایش حالت التجا است از قبیل معصیتی که کرده و متذکر عقوبت آن می شود یا تذکر شدتی از شداید دنیوی یا اخروی یا محرومیت از خیرات دنیا و آخرت که شخص برای دفع آن شدت و عقوبت یا علاج محرومیت به پروردگار خود ملتجی می شود. و به عبارت دیگر، هرگاه صاحب شر و ضرر رساننده فرار کرد به سوی خدایش «اعوذ» می گوید و هرگاه از نفس شر و ضرر یا محرومیت خود را بیچاره دید و به سوی پروردگارش پناهنده شد، می گوید: "الوذ بک و لا الوذ بسواک"
منـابـع
آیت الله شهید عبدالحسین دستغیب- 82 پرسش- از صفحه 164 تا 166
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها