تفاوتها بین اعوذ و لوذ

فارسی 379 نمایش |

«عوذ و لوذ» هر دو در لغت  به معنای اعتصام و تحصن و التجا و پناهنده  شدن و چسبیدن به کسی است که به فریاد رسد و درد را دوا و حاجت را روا و مشکل را حل نمایند، ولی به حسب استعمال، آنچه به نظر می رسد این است که «اعوذ» وقتی استعمال می شود که ارکان خمسه استعاذه جمع باشد، یعنی:

1- حقیقت استعاذه.

2- مستعیذ.

3- مستعاذبه.

4- مستعاذ منه.

5- مستعاذ لاجله موجود باشد.

«اول: «حقیقت استعاذه» عبارت است از التفات عبد به اینکه در معرض آفات دنیوی و اخروی و محرومیت از خیرات دنیوی و اخروی است و یقین به اینکه خود عاجز است از دفع کوچکترین آفتی از خود یا جلب کمترین خیری به سوی خود و علم به اینکه خداست که قادر بر دفع هر ضرری و جلب هر خیری است نه غیر او و کریم و جواد و رحیم است و از این سه علم انکسار و خضوع در قلب حاصل می شود و از پروردگارش می خواهد او را از آفات حفظ فرماید و بر او خیرات و برکات را افاضه فرماید، پس به زبان می گوید «اعوذ بالله». و بالجمله مادامی که بند ذلت و احتیاج خود را و عزت و غنای پروردگار را نفهمد، حقیقت استعاذ در او نیست.

«دوم: مستعید» کسی است که حقیقت استعاذ در او پیدا شده و به لسان حال و قال به پروردگار خود پناهنده می شود و تضرع می نماید.

«سوم: مستعاذ به» پس آن پروردگار عالم است جل شأنه؛ یا وسایط و وسایلی که خودش  قرار داده برای فریاد رسی عباد، یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام  که اسماء الله  الحسنی و کلمات الله التامات العلیا می باشند.

«چهارم: مستعاذ منه» عبارت است از شیطان یا نفس اماره یا هر صاحب شری که شخص مستعیذ از او به تنگ آمده و عاجز شده، بیچاره وار به پروردگارش پناهنده می شود.

«پنجم: مستعاذ لاجله» یعنی چیزی که به واسطه اوست پیدا شدن حقیقت استعاذ مثل دفع شر شیطان یا هر صاحب شری.

و اما الوذ: لوذ در جایی استعمال می شود که ارکان اربعه التجا جمع شود:

1- التجا.

2- ملتجی.

3- ملتجی  الیه.

4- ملتجی لا جله.

پس از بیانی که در جقیقت استعاذ گفته شد حقیقت التجا معلوم می شود و اما «ملتجی»، شخص گرفتار است، «ملتجی الیه» پروردگار جل شأنه و «ملتجی لاجله» چیزی است که منشأ پیدایش حالت التجا است از قبیل معصیتی که کرده و متذکر عقوبت آن می شود یا تذکر شدتی از شداید دنیوی یا اخروی یا محرومیت از خیرات دنیا و آخرت که شخص برای دفع آن شدت و عقوبت یا علاج محرومیت به پروردگار خود ملتجی می شود. و به عبارت  دیگر، هرگاه صاحب شر و ضرر رساننده فرار کرد به سوی خدایش «اعوذ» می گوید و هرگاه از نفس شر و ضرر یا محرومیت خود را بیچاره دید و به سوی  پروردگارش  پناهنده شد، می گوید: "الوذ بک و لا الوذ بسواک"

منـابـع

آیت الله شهید عبدالحسین دستغیب- 82 پرسش- از صفحه 164 تا 166

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها