منابع پذیرش حرکت جهان و پویایی انسان

فارسی 335 نمایش |

علت اساسی پذیرش جهان هستی و پویایی انسان در مجرای علوم و فلسفه ها، دو منبع بنیادین دارد:

1-منبع درونی ذاتی

منبع درون ذاتی عبارت است از: احساس نوعی استمرار ملموس که همگان در حال اعتدال روانی در درون خود آن را در می یابند. این احساس، به گونه ای است که هم دارای جنبه ی فیزیولوژیکی است و هم دارای جنبه ی روانی محض. بنابراین، استمرار حرکت و تحول صورت گرفته در درون، موضوعی را که ممکن است برای یک لحظه ی کوتاه در ذهن منعکس شده باشد، حتی برای یک لحظه هم به حال سکون رها نمی کند. به همین جهت است که می توانیم بگوییم: اگر فرض شود همه ی اجزاء و روابط جهان هستی ساکن بوده باشند، باز منبع درونی ما با حرکت مستمری که در ذات خود دارد، قطار اجزاء و روابط آن اشیاء-اعم از متحرک و ساکن، درختان و تپه ها و نیز ساختمان هایی که از مقابل آن عبور می کند- در حال «حرکت» می بیند. در حقیقت، این منبع درونی ذاتی حرکت است که پاسخگوی جوشش نوگرایی مستمر حیات محسوب می شود و همین منبع است که نمی گذارد انسانی که دارای اعتدال روانی واقعی است، در هیچ یک از موقعیت های به دست آمده اش توقف ننماید؛هر چند آن موقعیت از نظر آرمانی در حد اعلا مهم بوده باشد. اما افراد انسانی در اشباع جوشش های این منبع، به گروه های بس متنوعی تقسیم می شوند که عبارتند از:

الف- افرادی که در سطوح پایین معرفت قرار داشته، با دلبستگی به لذات حسی و دلخوشی به مایحتاج زندگی، صرفا جهت گذران عمر، به جوشش مزبور پاسخ می گویند.

ب-گروهی که در سطوح بالای معرفت قرار داشته و هرگز اسیر جاذبه های ناپایدار و لذات سطحی برخاسته از آن نمی شوند،  بلکه با تکاپو در راه کشف معارف و موقعیت های پیشرفته تر، می کوشند منبع جوشان نوگرایی را تا حد امکان اشباع نمایند.

2-منبع برون ذاتی:

این منبع عبارت است از: واقعیت بیرون از ذات که در همه ی اجزاء و روابط جهان هستی با نمودهای مختلف خود دیده می شود،و یا در رتبه ی بعد با استدلال های عقلی اثبات می گردد. بدین جهت است که ذهن انسانی، هرچند هم که بخواهد با مفاهیم «حرکت» و «زمان» بازی کند-یعنی درجه ی مفاهیم را کم و زیاد نموده، پیش و پس بکند قدرت به هم زدن نظم جریانی را که عملا در طبیعت حکمفرماست، ندارد. لذا حرکت و تحول در جهان عینی بدون دخالت و تصرفات ذهن اثبات می شود. این واقعیت خارجی نظم مورد مشاهده در حرکت جهان عینی که در پهنه ی هستی عمومیت دارد، ایده آلیست را مجبور به پذیرش «واقعیت عینی»می نماید؛ بدین معنی که او هم می بیند ذهن و درک آدمی هر اندازه هم که قوی و به اصلاح بازیگر و متصرف در پدیده ها باشد، باز نمی تواند فصل پاییز یک سال را از فصل بهار همان سال طولانی تر کند. بنابراین مجموع این دو منبع اساسی حرکت را در چند بیت زیر از مولوی مورد ملاحظه قرار می دهیم:

هر نفس نو می شود دنیا و ما 
بی خبر از نو شدن اندر بقا

عمر همچون جوی نو نو می رسد  
مستمری می نماید در جسد

شاخ آتش را بجنبانی به ساز 
در نظر او می نماید بس دراز

این درازی، مدت از تیزی صنع  
می نماید سرعت انگیزی صنع

 

منـابـع

محمدتقی جعفری- حرکت و تحول از دیدگاه قرآن– صفحه ی 13الی15

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد