وضعیت فکری جامعه و تدوین کتب روایی توسط مسلمانان در دوره غیبت صغری
فارسی 3731 نمایش |در وضعیت فکری غیبت صغری، تنها به یادآوری دو نکته اشاره می کنیم:
* پیدایش مکتب اشعری
در نیمه اول قرن دوم هجری دو مکتب و جریان فکری در جهان اسلام پیدا شد. در یک جریان فکری، عقل بی ارزش بود و در فهم مسائل و معارف اسلامی به ظواهر آیات و روایات بسنده می شد، حتی اگر برخلاف حکم عقل باشد، این گروه بدون غور و دقت عقلی، به ظاهر آیه و حدیث تمسک می کردند و به آن معتقد و پایبند می شدند. آنان آیه «یدالله فوق ایدیهم» (دست خدا بالای دست های آنها است) بدون این که دقتی در معنای واژه «ید» بکنند، گفتند: خدا هم دست دارد، در حالی که این آیه قدرت خداوندی را بیان می دارد. خداوند جسم نیست تا دست، اعضا و جوراح داشته باشد. این گروه را «اهل حدیث» می گفتند.
گروه دیگری در برابر این گروه ایستادند که به عقل، بهای زیادی می دادند. آنان در زمان خلافت «مأمون عباسی» قدرت زیادی یافتند و بر گروه «اهل حدیث» پیروز شدند. به این گروه دوم «معتزله» یا «مذهب اعتزال» می گفتند که در دوره قبل از غیبت صغری بین این دو مذهب و مکتب فکری؛ یعنی «اهل حدیث» و «اعتزال» درگیرهای زیادی رخ می داد. گاهی با حمایت برخی از حکام عباسی «مذهب اعتزال» پیروز می شد و گاهی وضع تغییر می کرد و خلیفه دیگری حاکم می شد و او از مکتب «اهل حدیث» حمایت می کرد و «اعتزال» شکست می خورد. در دوره قبل از غیبت این وضع ادامه داشت تا این که در نیمه اول قرن چهارم، «ابوالحسن اشعری» ظهور نمود. او که تا 40 سالگی پیرو «مکتب اعتزال» بود، از «اعتزال» روی گردان شد و بر شالوده های مکتب «اهل حدیث» مکتب جدیدی بنا نهاد که این مکتب جدید به نام بنیانگذارش «ابوالحسن اشعری»، (مکتب اشعری» یا «اشاعره») معروف شد. شکل گیری این مکتب با حمایت «مقتدر» خلیفه عباسی بود که در دوره 25 ساله زمامداری اش بین سال های (295 تا 320هـ) با «مکتب اعتزال» به ستیز برخاست و از «اهل حدیث» و «اشاعره» حمایت کرد. از این تاریخ به بعد «اعتزال» به صورت یک مکتب فکری مغلوب و از بین رفته در آمد و «مکتب اشعری» بی رقیب ماند.
* تدوین کتب روایی
در قرن اول به دستور خلیفه دوم، «عمر»، نویسندگی و تدوین کتاب درباره تاریخ و حدیث اسلامی ممنوع شده بود. در تمامی قرن اول این سیاست ادامه داشت. در آغاز قرن دوم، «عمر بن عبدالعزیز» خلیفه اموی این قانون را لغو نمود و به حاکم مدینه «ابوبکر بن حزم» نامه ای نوشت مبنی بر این که علما برای ثبت و ضبط احادیث و حوادث تاریخ اسلام بکوشند و آنها را بنویسند. در نیمه اول قرن دوم این سیاست جدید رواج پیدا نکرد. در عصر اول عباسیان به ویژه در زمان «مأمون»، نهضت نویسندگی و تدوین کتب رواج یافت و کتاب های فراوانی در این دوره نوشته شد. در دوره غیبت صغری این کار ادامه پیدا کرد و کتاب های بیشتری نوشته شد. 4 کتاب از 6 کتاب مهم اهل سنت معروف به «صحاح سنه» در این عصر نوشته شد که عبارتند از:
1- «سن ابن ماجه» توسط «محمدبن یزید ابن ماجه قزوینی» (207 -273یا 275هـ)
2-«سن ابی داود» توسط «ابوداود، سلیمان بن اشعث سجستانی»، متوفای (275هـ)
3- «الجامع الصحیح»، معروف به «سنن ترمزی»، توسط «محمدبن عیسی بن سوره ترمزی» (209 -297هـ)
4-«سنن نسایی» توسط «احمدبن شعیب نسایی» (214 یا 215-303 هـ).
افزون بر این کتاب ها ده ها، بلکه صدها کتاب پرارزش در همین دوره تدوین شد که از جمله می توان کتاب های زیر را نام برد:
«فتوح البلدان» و «انساب الاشراف» توسط «بلاذری»، متوفای (289هـ).
«اخبار الطول» توسط «دینوری»، متوفای (282 هـ).
«تاریخ یعقوبی» توسط «احمد ابن واضح یعقوبی»، متوفای (284 هـ).
«تاریخ طبری» و «تفسیر طبری» توسط «ابن جریرطبری» متوفای(310 هـ).
«الفتوح» توسط «احمدبن اعثم کوفی»، متوفای (314 هـ).
الکافی ( اصول، فروع و روضه) توسط «محمدبن یعقوب کلینی»، متوفای (329 هـ).
«بصائرالدرجات» توسط «محمدبن حسن بن صفار»، متوفای( 290 هـ).
«المحاسن» توسط «ابوعبدالله، احمدبن محمد خالد برقی»، متوفای (274 یا 280 هـ).
منـابـع
پورسید آقایی، جباری، عاشوری و حکیم- تاریخ عصر غیبت– از صفحه 252 تا 254
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها