بررسی ساختگی بودن شخصیت قعقاع بن عمرو، صحابی ساختگی پیامبر(ص)

فارسی 4811 نمایش |

در ده ها کتاب معروف و مشهور تاریخ و فرهنگ اسلامی نام «قعقاع بن عمرو» و شرح حال وی جزء اصحاب رسول خدا  آمده است. از جمله کتابهائی که امروزه در دسترس ما میباشد استیعاب تألیف ابوعمر است که شرح حال ویژه ای برای قعقاع نوشته است. او مینویسد: قعقاع، برادر عاصم فرزند عمرو تمیمی است که هردوی آنها در نبرد قادسیه جنگی که در آن رستم فرخزاد، سپهبد ایران فرماندهی کل قوا را بعهده داشته است- از خود شجاعتها، و دلاوریهای بی مانند و قابل تحسین نشان داده اند، و موقعیت و منزلتی پسندیده و شایسته احترام کسب کرده اند. پس از مولف استیعاب، ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق از قعقاع بن عمرو چنین آغاز سخن میکند: قعقاع صحبت رسول خدا را درک کرده! یکی از دلاوران مورد توجه، و شعرای نام آور عرب است. در نبرد یرموک و فتح دمشق حضور داشته، و در بیشتر جنگهای عراق با ایرانیان شرکت  نموده، و رشادتهای قابل تحسین از خود نشان داده و جنگهای نمایانی کرده است. قعقاع را از ابتدای سده دوم هجری تاکنون چنین توصیف و تعریف کرده اند: قعقاع در نبردهای اسلامی همواره مرد دادرس و فریادرس بوده، او فاتح خانقین و همدان و حلوان است. این قعقاع با چنین خصوصیاتی کیست؟

نسب قعقاع

سیف، قعقاع را چنین خیال کرده است: قعقاع فرزند عمرو، پسر مالک تمیمی است کنیه اش ابن حنظلیه، دائیهایش از تیره بارق، و همسرش، هنیده  دختر عامر هلالیه از هلال نخع است.

قعقاع در شماره اصحاب پیمبر

طبری و ابن عساکر هردو میگویند که سیف چنین آورده است: قعقاع از اصحاب رسول خدا بوده است. ابن حجر شعری را که سیف از قول قعقاع نقل میکند چنین اورده است: «من شاهد تابندگی و در خشندگی تهامه بودم، در آن روز که خالد بن ولید سوار بر اسب عیار، رهبری سواران را بعهده  گرفته بود، من در سپاه سیف الله، شمشیر محمد بودم که به شیوه آزادگان، و همگام با آنکه پیش از همه به اسلام گرویده بودند قدم برمیداشتم.

حدیثی از قعقاع

ابن حجر در شرح حال قعقاع در اصابه از طریق سیف از قول خود قعقاع چنین مینویسد: رسول خدا به من فرمود: «برای جهاد چه تهیه کرده ای؟» گفتم: فرمانبرداری از خدا و رسولش و اسبم را. آن حضرت فرمود: «همه همین است.» و نیز از طریق سیف از قول قعقاع مینویسد: من در وفات رسول خدا حاضر بودم، چون نماز ظهر را خواندیم، مردی به مسجد آمد و به بعضی از مردم گفت انصار اجتماع کرده اند تا سعد را به خلافت انتخاب کنند، و پیمان و وصیت رسول خدا را زیر پا بگذارند، مهاجرین با شنیدن این خبر نگران  شدند.... ابن حجر اضافه میکند که: ابن سکن گفته است که سیف بن عمر ضعیف است یعنی این گفتارش قابل اعتنا نیست. رازی دانشمند علم رجال نیز این داستان را بطور اختصار در شرح حال قعقاع آورده و اضافه میکند: سخنان سیف را دیگران قبول ندارند، بنابراین این حدیث بخودی خود مردود است و ما فقط آنرا برای شناسائی قعقاع آوردیم. ابن عبدالبر در شرح حال قعقاع، از رازی پیروی کرده و آنچه را که آورده و نظری که درباره سیف داده است همه را در کتاب خود نقل میکند. ابن اثیر و ذهبی نیز هردو در شرح حال قعقاع، این سخن را از ابن عبدالبر گرفته و نقل کرده اند با این تفاوت که نظریه رازی را در پایان آن نیاورده اند.

بررسی سند
نسب قعقاع را سیف از قول صعب بن عطیه، از پدرش بلال فرزند ابی بلال روایت میکند. نام صعب در نه مورد از روایتهای سیف آمده که ترجمه و شرح حال هفت تن از اصحاب پیامبر خدا را از آن روایتها گرفته اند. کنیه اش را که ابن الحنظلیه گفته اند، و اینکه او از اصحاب رسول خداست همه از سیف گرفته شده و در سند روایتهای آن نام محمد بن عبدالله فرزند سواد پسر نویره آمده است. نام عبدالله در سند 216 روایت از روایتهای سیف در کتاب تاریخ طبری آمده است. نام همسر قعقاع در روایت سیف از طریق محمد بن عبدالله  که نامش رفت و مهلب فرزند عقبه اسدی روایت شده. نام مهلب در سند 76 روایت سیف در تاریخ طبری برده شده است، اما در شعر  قعقاع، گفته نشده است که سیف آنرا از قول کدام راوی، روایت کرده تا درباره راوی آن به مطالعه بپردازیم. همچنین حدیثش از رسول خدا، در مورد آمادگی جنگی، و حضورش در مسجد در روز سقیفه و مطالب آن، هر دوی آنها مستقیما از قول قعقاع پهلوان افسانه ای نقل شده و سندی جز خود او ندارد. ما در تمام کتابهای حدیث، تاریخ، انساب و ادیب به جستجو پرداختیم تا شاید نامی از روایان فوق بدست آوریم ولی جستجوی ما بجائی نرسید، و چون نام آنها یعنی: صعب، محمد، مهلب و خود قعقاع، جز در سخنان سیف جائی دیگر دیده نمیشود طبق قاعده و قانون حدیث شناسی حکم کردیم که آنها وجود خارجی نداشته اند و همگی از ساخته های ذهن سیف و آفریده او میباشند.

نتیجه بررسی
تا اینجا، آنچه که درباره قعقاع آوردیم سخن سیف بود، و کسی دیگر چیزی درباره او نیاورده تا به مقارنه و مقایسه آن اقدام کنیم و سیف تنها سخنگوی این مطالب است و واسطه های سخن را- سند روایت ها- نیز مخلوق ذهن او یافتیم.

منـابـع

علامه سیدمرتضی عسکری- یکصد و پنجاه صحابی ساختگی– از صفحه 129 تا132

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد