نمونه ای از اقدامات و ابتکارات مسلمانان (2)
فارسی 1471 نمایش |12- حداقل زمان (قرنها پیش از نیوتن)
سهم وی (ابن الهیثم)، در مسئله انکسار نور مهمتر است، او قرنها پیش از نیوتن، مستطیل سرعتها را بر سطح منکسر کننده تطبیق داده و به اصل «حداقل زمان» معتقد بوده است. برای اندازه گیری زاویه انکسار، با قرار دادن استوانه مدرجی در آب تجربه های دقیقی انجام داده است. با آنکه از تابع جیبی آگاه بود، چنان ترجیح می داد که با وتر کار کند. به عبارت دیگر، به احتمال قوی وی قانون سنل را در مورد زاویه های کوچک که در آنها خود زاویه را می توان به جای جیب آن قرار داد، کشف کرده بوده است. ابن هیثم، همچنین در انکسار نور در استوانه ها و کره های شیشه ای تحقیقاتی کرده و در فکر آن بوده است که درشتنمایی عدسیهای مسطح- محدب را اندازه بگیرد.
13- تکنولوژی اسلامی، دستگاههای مکانیکی (علم الحیل)
شهرهای اسلامی، برخلاف امپراطوری رم، خود را از مابقی جهان شرق منزوی نکرده بودند. اسلام محل التقای دانش آسیایی و اروپایی بود. بالنتیجه اختراعات کاملا جدیدی صورت گرفت که برای تکنولوژی یونانی و رومی ناشناخته و یا دسترس ناپذیر بود.... این اختراعات، به نوبت خود، مبنای ترقیات بیشتری را تکمیل دادند، که موجبات ] اولیه [ تحرک غرب و تحقق انقلاب عظیم فنی و علمی قرون 17 و18 را در این دیار فراهم آوردند. مسلمانان چیز دیگری را هم که ارسطو با همه نبوغش از آن پاک بی بهره بود بدست آوردند و آن علم ریاضیات و مکانیک بود. فرزند ان موسی بن شاکر، نویسندگان «کتاب الحیل» بودند. این کتاب یکی از مراجع عمده (شناختن و ساختن دستگاههای) «مکانیکی» بشمار است، پیش از تکامل اخیر این رشته و پدید آمدن این آلات و ابراز....
14- جفرافیا، جغرافیای انسانی
آثار و تحقیقات مسلمین در جغرافیا از جهات مختلف اهمیت دارد: وصف طرق و مسالک، بیان طول و عرض طبیعی بلاد، شرح منازل و بنادر، علاقه خاص به جغرافیای انسانی. و از اینجاست که آثار مسلمین در جغرافیا متنوع و آموزنده است، و می نگریم که در جغرافیا وسعت عرصه تحقیقات مسلمین خیلی بیشتر از یونانی هاست. سفر و حرکت و سیر در نظر آنان بسی اهمیت داشته است، و از همین روست که می بینیم پنج قرن قبل از مارکوپولو، یک سیاح مسلمان، سلیمان تاجر، از چین دیدن کرده است و وصف مشهودات او در روایت ابو زید سیراقی باقی است. از علاقه زیاد مسلمین به جغرافیا و دانستن خواص شهرها موضوعی نیز که جالب است، علاقه به وصف غریب است و این علاقه تا حدی است که حتی سرگذشت افسانه آمیز ملاحان را ذکر کرده اند. نیز باید دانست که اطلاعات جغرافیایی مسلمین به حدود قلمرو خلافت محدود می شد. و نه تنها از راه دریا تا چین و هند و کره و حتی ژاپن سفر کردند، بلکه از راه زمین نیز آسیای مرکزی و حتی چین را دیدند و شناختند. از تحقیقات ابوریحان بیرونی، تعیین دقیق عرضهای بلاد بود، و تعیین طولهای آنها... در «کتاب تقویم البلدان» (تألیف عماد الدین ابوالفدای حموی) به دهها مسئله دقیق در مورد عرض و طول بلاد و ذکر اسامی آنها می رسیم. در جغرافیای انسانی نیز بسیار علاقه نشان دادند و تحقیق کردند. «تحقیق ماللهند» بیرونی نمونه کامل تحقیقات مسلمین است در زمینه جغرافیای انسانی و فولکور. مسلمین به وسیله بازرگانان و سیاحان و حاجیان و سپس به وسیله دانشمندان و محققان جغرافیایی به شناختن جهان و تدوین مسائل جغرافیایی توفیق یافتند. و حتی معلومات جغرفیایی آنان از راه سیسیل به دست اروپاییان رسید. هنگامی که خواننده ای بخواهد شگفتی دانش جغرافیا را، در قرن یازدهم ] میلادی- پنجم هجری [ بنگرد، نباید آن را در اروپا که در آن روزگار غرق توحش بود بجوید، بلکه باید مقصود خویش را در نزد عرب (مسلمین) طلب کند.
15- نقشة جهان
نقشه های او ] یعنی شریف ابوعبدالله ادریسی مراکشی، م – 560، مولف «نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق»، در شناختن نقشه جهانی، مدتی دراز مرجع اروپاییان بوده است...... جهان نمایی از نقره ساخت و کتابی در جغرافیا (همان نزهة المشتاق) تألیف کرد. این کتاب مفصل ترین شروح قرون وسطایی عالم است.
16- وزن مخصوص
تحقیقات مسلمین در زمینه طبیعیات نیز، هم وسیع است و هم پرمایه. ارشمیدس قوانین وزن مخصوص را کشف کرد، ولی علمای اسلام در آن تعمق کردند و به استخراج وزن مخصوص بسیاری از اجسام جامد و مایع نایل آمدند. نتایجی که علمای اسلام بدان دست یافتند، به آنچه علم جدید دریافته بسیار نزدیک است. ابوریحان به تحقیق در جرم مخصوص و تعیین بسیار دقیق اجرام مخصوص 18سنگ گرانبها و فلز دست یافت.
17- حرکت نقطه اوج خورشید
زرقالی، نخستین منجم رصدگر برجسته اسپانیایی، دلیل صریح حرکت نقطه خورشید را نسبت به ثوابت بیان کرد و این اکتشاف از افتخارات اوست.
18- زمینه های نقض هیئت بطلمیوس
پس از زرقالی، نجوم اندلسی، رنگ ضد بطلمیوسی پیدا کرد، بدین معنی که بدگویی و خرده گیری از نظریه فلکهای تدویر آغاز شد. در قرن ششم / دوازدهم. جابربن افلح که در مغرب زمین او را به نام Geber می شناختند و غالبا با جابربن حیان اشتباهش می کردند، به خرده گیری از منظومه سیاره ای بطلمیوس پرداخت. دو فیلسوف، ابن باجه و ابن طفیل (که در مغرب زمین به نام Abubacer معروف است) نیز به انتقاد از بطلمیموس پرداختند. ابن طفیل را واضح نظریه ای می دانند که شرح و بسط کامل آن، کار شاگرد او، البتروجی ( به لاتینی Alpatrgius ) از قرن هفتم / سیزدهم است. این نظریه یک منظومه سنجیده و پرداخته از افلاک متحدالمرکز است که آن را «نظریه حرکت مارپیچی» نیز نامیده اند. خرده گیریهای بتروجی و منجمان پیش از وی از منظومه بطلمیوسی، بدست منجمان دوره رنسانس وسیله موثری برای مخالفت با نجوم کهنسال بطلمیوسی، بود... در شرق نیز، همراه با تألیف آثاری بر مبنای منظومه بطلمیوسی، عدم رضایتی از این منظومه اظهار می شد... نصیرالدین طوسی.. رئیس منجمان مراغه، سخت از منظومه بطلمیوسی خرده می گرفت، چنانکه در کتاب خود: «التذکره النصیریه فی الهیئه» آشکارا ناخرسندی خویش را از نظریه بطلمیوسی، درباره حرکت سیارات نشان داده است.
19- «جفت طوسی»
طوسی منظومه سیاره ای جدیدی طرح ریخت که شاگردش، قطب الدین شیرازی آن را کاملتر کرد. در این منظومه برخلاف منظومه بطلمیوسی، زمین درست در مرکز عالم قرار داده شده بود، و بنابراین پیش از طرح بطلمیوسی با طبیعت کروی افلاک سازگاری داشت. طوسی، برای توضیح دادن حرکت ظاهری سیارات، دو کره تصور بود که یکی در داخل دیگری دوران می کرد، و به همین جهت است که مورخ آمریکایی ریاضیات اسلامی ا. س. کندی، که به این طرح سیاره ای متوجه شده، آن را «جفت طوسی» نامیده است، چه مجموع دو حامل متحرک را نشان می دهد. طوسی قصد آن داشت که جزئیات این طرح را برای همه سیارات محاسبه کند ولی ظاهرا به اتمام کار خود توفیق نیافت. شاگرد وی، قطب الدین، صورت دیگری از این طرح را برای عطارد تصور کرد، و منجم دمشقی قرن هشتم/ چهاردهم، ابن الشاطر، در کتاب خود، نهایة السوول فی تصحیح الاصول، طرحی بر همین مبنی برای حرکت ماه پیشنهاد کرد. ابن الشاطر، با توجه به طرح طوسی، از فلک خارج مرکز چشم پوشید، و فلک تدویر دومی در منظومه های شمسی و قمری وارد کرد. نظریه ای که دو قرن پس از آن توسط کوپر نیکوس، درباره قمر پیشنهاد شد، همان نظریه ابن الشاطر است و چنان می نماید که کوپر نیکوس، شاید از طریق ترجمه های بوزنتی از پیشرفتهای اخیر نجوم اسلامی آگاهی داشته است. اصول همه انچه را که در طرح کوپر نیکوس تازگی دارد، می توان در مکتب طوسی و شاگردان او پیدا کرد. درباره نظر هیئت بطلمیوسی، و اشاره به عظمت شگفت آور ابعاد عالم، و تفسیر درست «سماوات السبع» و شناخت «جهان سماوات» رجوع کنید به «کتاب الهیئه والاسلام» -تألیف فیلسوف و علامه فقید- سید هبة الدین شهرستانی عراقی، و ترجمه فارسی آن: «اسلام و هیئت». در این کتاب معلومات و اطلاعات گرابنهایی آمده است، بویژه در ضمن روایاتی چند از ائمه طاهرین، حقایقی ژرف درباره شناختن ابعاد وسیع و عظیم کائنات حسی و توسعه و حرکت شگفت آفرین اجزاء عالم، گرد آوری شده است.
20- کلف خورشید
مسلمین نخستین بار کلف خورشید را مورد بررسی قرار دادند. اولین کسی که این کلف را دید و درباره آن نوشت ابن رشد بود.
21- ماهیت اجرام فلکی
در میان مسائل مختلف نجوم، آنها که بیشتر مورد توجه منجمان مسلمان بود، عبارت است از بحث در ماهیت اجرام فلکی، حرکت سیارات و فاصله و بزرگی آنها که با محاسبات مبتنی بر طرحهای ریاضی که با آنها کار می کردند بستگی داشت. البته به نجوم توصیفی نیز علاقه مند بودند و این مطلب از زیجهایی که پرداخته و رصدهای جدیدی که کرده بودند به خوبی آشکار می شود.
22- نمودهای جوی
زمینه سومی از نورشناخت که ابن هیثم اکتشافات مهمی در آن کرده بود، نمودهای جوی است. وی اندازه انکسار جوی را با اندازه گیری فاصله کوکبی تا قطب در هنگام آن از افق، و اندازه گیری همین فاصله در آن هنگام که به سمت الراس می رسد، معین کرده بود. نمودهای شفق و فلق و تغییرات ظاهری در بزرگی ماه و خورشید در افق نیز مورد توجه او بوده است و به سوالهای این مورد با تجزیه و تحلیل دقیقی پاسخ گفته است. ثابت کرده است که هنگامی که خورشید به درجه زیر افق برسد، شفق پایان می پذیرد. به رنگینکمان نیز توجه داشته، و با آنکه انکسار را در مورد آن تطبیق نکرده، از راه انعکاس بسیار بهتر از بطلمیموس به توجیه آن پرداخته است... قطب الدین شیرازی.. نخستین بار رنگین کمان را به صورت کیفی توصیف کرد و گفت در پیدایش آن انعکاس و انکسار هر دو دخالت دارد.
تألیفات ابن هیثم به خوبی در مغرب زمین شناخته شد، و مخصوصا «کتاب فی المناظر» وی در همه محققان در این زمینه موثر افتاد. این کتاب به نام «گنجینه نور شناخت» ( Opticae Thesaurus ) به لاتینی ترجمه شد و در قرن دهم / شانزدهم به چاپ رسید و تأثیر آن را می توان در تحقیقات نورشناختی کپلر مشاهده کرد.
منـابـع
محمدرضا حکیمی- دانش مسلمین– از صفحه 154 تا 160
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها