آداب دانشجویی و استادی در فرهنگ اسلامی
فارسی 698 نمایش |درباره آداب تحصیل علم در حوزه فرهنگ اسلامی کتابهای چندی نوشته شده است. این کتابها از تعلیمات پیشوایان دین مایه گرفته است. از جمله:
آداب المتعلمین از: خواجه نصیرالدین طوسی
منیة المرید از: شیخ زین الدین شهید ثانی
خواجه نصیرلدین طوسی کتاب خویش را پس از ثنا و حمد و شکر خدا و درود بر پیامبر و امامان، چندی چنین آغاز می کند: بسیاری از جویندگان علم، با همه کوششی که می کنند، علمی به دست نمی آورند. و از دانش ثمره ای نمی یابند چون راه را به خطا می روند، و شرایط طلب علم را رعایت نمی کنند. هرکس راه را خطا برود به مقصد نمی رسد چون چنین است. من خواستم در این کتاب، باختصار، راه دانش طلبی را نشان دهم، بر پایه آنچه در کتابها خوانده ام و از استادان شنیده ام.
آنگاه در ضمن 12 فصل، تعلیمات اخلاقی و آداب طلب علم و تعلیم و تعلم را یاد می کند. موضوعات این فصلها چنین است:
فصل اول درباره ماهیت علم و فضیلت آن.
فصل دوم درباره نیت در طلب علم و اخلاص آن.
فصل سوم درباره دقت در انتخاب رشته و استاد و رفیق درس.
فصل چهارم درباره کوشش و پیگیری و همت داری.
فصل پنجم درباره هنگام آغاز کردن به دانش اندوزی.
فصل ششم درباره توکل داشتن و لزوم سبکبالی در علم طلبی.
فصل هفتم درباره مدت اشتغال به تحصیل دانایی.
فصل هشتم درباره لزوم مهربانی و خیرطلبی برای دیگران و پرهیز از حسد.
فصل نهم درباره لزوم استفاده ازهمه دقایق و لحظات عمر.
فصل دهم درباره لزوم ورع و پرهیزگاری در علم طلبی.
فصل یازدهم درباره اسباب تقویت نیروی حافظه و درک.
فصل دوازدهم درباره آداب متفرقه و رعایت سلامت بدن، چگونگی حصول روزی، پاکیزگی، بلند طبعی، رعایت آداب دینی.
خواجه نصیرالدین درخلال این دوازده فصل، بس حکمتهای عملی آورده است و بس آیینها و راه و رسمهای طالب علمان راستین را یاد داده است، از جمله در فصل هشتم می گوید: باید همت و نیت استاد این باشد که شاگرد در دوره خود او و زمان او عالم و استاد و معروف گردد.
اما عالم ربانی دیگر، کتاب عظیم او منیة المرید، شهید فضیلت و فقیه امت، دانای بزرگ و فرزند سترگ، شیخ شمس الدین شهید ثانی نیز در کتاب یاد شده آیینها و دستورهای بسیاری را یادکرده است. در اینجا برای یادآوری و خاطر نشان، برخی از آن همه را یاد می کنیم:
طلب علم کمال انسان، فضیلت طلب علم در کتاب و سنت، فضیلت علم در گفتار بزرگان، آداب استادی و شاگری، لزوم اخلاص نیت برای استاد و شاگرد، لزوم به کار بستن هر اندازه از علم که می آموزد، لزوم تطهیر نفس برای استاد و شاگرد، لزوم رجوع به کتب اخلاق برای تهذیب نفس، لزوم حسن خلق، لزوم عفت نفس و علو همت و بی اعتنایی به اهل قدرت، لزوم مواظبت برحفظ شعائر اسلام و اقامه احکام و اقدام به امر به معروف و نهی از منکر، لزوم کوشش و پشتکار به انواع گوناگون: خواندن بر استاد، خواندن نزد خود، یادداشت برداری، مباحثه، اندیشیدن، حفظ کردن، درس دادن به دیگران، نکوهش سوال علمی از دیگران برای مجاب ساختن آنان، خودداری نکردن در یاد دادن و یادگرفتن، پذیرفتن سخن حق و قول درست اگر چه از کوچکتران، تأمل کردن در سوال و پاکیزه ادا کردن آن، حضور در مجلس درس با طهارت و پوشیدن بهترین جامه ای که دارد برای احترام علم.
این همه آدابی بود که رعایت آنها برای استاد و شاگرد هر دو لازم است، اینک برخی از آداب استاد:
تا شایستگی تدریس در خود نیابد بدان نپردازد. دانش را خوار ندارد و اگر شاگردان وی از بزرگ زادگان بودند در برابر آنان علم را کوچک نسازد. به علم خویشتن، بیش از دیگران عمل کند. خوش خلق و فروتن باشد و خویشتن را در جای پیامبر بداند و آنگونه رفتاری داشته باشد. در آموختن دانش دریغ روا ندارد و اگر در مبتدیان قصورهایی دید به مدارا آنان را برآورد و کمال بخشد. کردارش مطابق گفتارش باشد. حقگو و رک و صریح باشد و از مجامله بپرهیزد. شاگردان خویش را بتدریج تربیت کند و آداب نیکو بیاموزد. آنان را به طلب علم ترغیب کند و دلگرم دارد. میان خود و شاگردان خود مساوات و برابری برقرار کند. شاگردان را از فساد اخلاق و تباهی باز دارد، و از معاشرتهای ناروا دور سازد، و اینهمه را به گونه ای عمل کند که تأثیر داشته باشد و رنجش نیاورد. خود را در برابر شاگردان بزرگ نگیرد و ناز نفروشد و تکبر نورزد. از چگونگی حال آنان جویا شود و سراغ آنان بگیرد و اگر بیمار شدند به دیدنشان برود و در غم زندگی شریکشان گردد و رنج و اندوه از دلشان فرو گیرد و درحق آنان دعای خیر بکند. آنچه می داند بیدریغ بیاموزد و در یاد دادن بخل نورزد و چیزی از علم و راه و رسم آموختن و شگردهای تبحر را از آنان پوشیده ندارد. از مناسبت گویهای مفید غفلت نکند و همواره قواعد کلی و کلید مطالب را که در همه جا سودمند توانند بود یاد دهد، از تشویق کوشندگان تن نزند تا دیگران را نیز بر سر شوق آورد. مسائل دقیقه را با شاگردان در میان نهد تا استعداد و علاقه آنان را بیازماید و برتری فاضلان را نشان دهد، لیکن کم استعدادان را به رنج درنیفکند مگر در موردی که در آن سودی بیند. اگر از میان شاگردان کسی سخنی درست گفت با انصاف بپذیرد.
شهید ثانی، همینگونه این آداب را بر می شمارد و درباره هر یک سخن می گوید تا می رسد به آداب درس، و آداب دانشجو و شاگرد در برابر استاد. و در سر درس. پس از شرح مفصل این آداب می پردازد به ذکر آداب فتوی دادن، و آداب مناظره و آفات آن. و سپس آداب نوشتن علم، و اهمیت به دست آوردن کتاب خوب، و آداب عاریه دادن و عاریه گرفتن کتاب، و ترتیب چیدن کتاب، و آداب نوشتن حاشیه بر کتاب، و مقابله کردن نسخه ها... و برخی از روشهای سجاوندی و نقطه گذاری( به اصطلاح امروز ) و... و در خاتمه کتاب، ترتیب علوم را در تحصیل ذکر می کند و مرتبه هریک را از نظر اهمیت می شناساند.
منـابـع
محمدرضا حکیمی- دانش مسلمین– از صفحه 339 تا 342
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها