زقوم یکی از خوراکهای جهنمیان
فارسی 1166 نمایش |خداوند متعال در آیات 51- 52 سوره واقعه چنین فرموده است: «ثــم إنــکم أیهــا الضالون المکذون* لا کلون من شجر من زقوم»، «سپس شما ای کسانی که گمراهانید! ای تکذیب کنندگان قیامت! ای کسانی که از راه هدایت گم گشته اید و می گویید قیامت کجاست! پس سزای شما هر آینه خوردگانید از درخت زقوم.»
زقوم، درختی ترسناک و بد بو در جهنم
بنا به روایتی که از حضرت باقر العلوم علیه السلام رسیده حضرت می فرماید: «زقوم، درختی است خیلی مهیب و عفن یعنی هم وحشتناک است و هم بد بو، به قسمی که از لاشه مردار، بدبوتر است و از لحاظ طعم، در تلخی از حنظل تلخ تر است و از حیث حرارت، از آب جوش گرمتر و میواش از آز آتش است.» پس از آن که پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلم راجع به درخت زقوم خبر داد، مشرکین از روی مسخره گفتند: «جهنم را با درخت چکار؟ اگر دوزخ پر از آتش است، پس چگونه در آتش درخت می روید؟ آتش که درخت را می سوزاند و از بین می برد!» لذا خدای عالم در سوره صافات پاسخشان را فرموده است: «أنها شجره تجــرج فی أصــل الــــجحیم» (آیه 64)، «إنا جعلــــنها فتـــنه للظـــلمین» (آیه 63)، «درخت زقوم از بیخ آتش دوزخ بیرون می آید، زقوم را سبب ابتلا و امتحان برای ستمگران قرار دادیم تا انکار آنان سبب شدت عذابشان شود.» مگر مثل درخت دنیوی است که با آتش نسازد و آتش آن را بسوزاند، خودش درختی آتشین است. از این گذشته، وقتی حساب قدرت خداوند در کار بیاید، همه چیز آسان است. چه مانعی دارد که خداوند درختی را در آتش نگه دارد چنانکه نمونه ای از آن را در دنیا برایتان قرار داد به این شرح:
سمندر؛ حیوانی در اوج شگفتی
در همین دنیا خدای تعالی حیوانی را در میان آتش نگه می دارد. در کتاب حیات الحیوان «سمندل» و برخی دیگر «سمندر» و بعضی دیگر «سندل» گویند، نوشته اند: «حیوانی است پرنده در نواحی چین و هند که خصایص شگفتی دارد. اولا: خوراکش یک نوع گیاهی است به نام بیش، در حالی که هنوز سبز است آن می خورد ولی اهالی چین وقتی خشک شد آن را می خورند. و اگر این گیاه را از چین بیرون ببرند، کسی تحمل خوردن آن را ندارد و از بین می رود. سمندل، شیفته آتش است مثل مرغابی و آب. هر وقت کثیف می شود وسط آتش می رود و استحمام می کند. شگفتتر آن که در آتش تخمگذاری می کند و بچه اش در آتش متولد می شود.» نوشته اند: از کرک سمندر دستمالی می سازند که خیلی قیمتی است و آتش آن را نمی سوزاند و هر وقت کثیف شود، آن را در آتش می اندازند، سفید و پاک می شود. خدایی که در دنیا اینگونه قدرت نمایی می کند، آیا قادر نیست درخت در وسط آتش قرار دهد و نگهدارد «و حال آن که شما نشاه اولی ودار دنیا را دیدید، پس چگونه چرا متذکر نمی شوید؟» (سوره واقعه/ آیه 62).
فشار گرسنگی، عذابی بدتر
زقوم جهنم، میوه ای است که پس از خوردن، در دل به جوش می آید. گرسنگی چه خبر است و چه فشار ی دارد که برای راحتی از آن ناچار است از این میوه تلخ و بد بو و داغ بخورد. در دعا می خوانید: «پروردگارا ! از زقوم و ضریع به ما نخوران.» «ضریع» هم یک قسم طعام جهنمی است، میوه ای است تلخ و سوزنده و گندیده. خوراک زقوم اختیاری نیست که تا دید تلخ است مثل دنیا آن را رها کند. به قدری درد گرسنگی فشار می آورد که خودش به ناچار آن را می خورد. همانطوری که در دنیا خدای نکرده اگر مبتلا به پاره ای امراض صعب العلاج گردد، حاضر است دست یا پایش را ببرند و تلخترین دوا را بخورد و سختترین معالجات را تحمل نماید. در روایت دارد که: «نزد مالک جهنم می آیند و از فشار گرسنگی شکایت می کنند، مالک آنها را به زقوم حواله می دهد. آنان نیز از فشار گرسنگی آنقدر از زقوم می خورند که شکمهایشان پر می شود. «فما لــــنون مــــنها البــــطون» (سوره واقعه/ آیه 53).
منـابـع
شهید آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب (ره)- سرای دیگر – از صفحه 237 تا 239 و صفحه 241 تا 242
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها