تعابیر ویژه قرآن در مذمت دنیا

فارسی 1375 نمایش |

آنچه از نظر قرآن مذموم است، حب استقلالی دنیا و هدف قرار دادن آن است به طوری که فکر دنیا حاکم بر سایر افکار آدمی گردد و جمله ی فعالیت ها و جنبش های او را در مسیر نیل به شئون مادی بیفکند، تا آنجا که اصلا مجالی برای توجه به مرگ و عوالم پس از مرگ و ثواب و عقاب خدا در فضای جان انسان باقی نگذارد و لذا می فرماید: «ان الذین لا یرجون لقاءنا ورضوا بالحیاه الدنیا واطمانوا بها والذین هم عن آیاتنا غافلون* اولئک ماواهم النار بما کانوا یکسبون» (یونس/8-7«آنان که امید ملاقات ما را ندارند ]حیات پس از مرگ و کیفر و پاداش اعمال دنیوی در آن جهان باورشان نشده است[ و رضا به حیات دنیا داده و آن را به عنوان نهایت آرزو و کمال مطلوب[ پسندیده اند و بدان دل بسته و آرام گرفته اند و آنان که از آیات و نشانه های ما در غفلتند، اینان به سبب آنچه که] از این راه[ اندوخته اند ]از رذائل خلقیه و اعمال قبیحه[ جایگاهشان آتش است».

ملاحظه می شود در این آیه ی شریفه ی آنچه که از دنیا داران، مورد ذم و نکوهش قرار گرفته و عاقبت شوم آتشین به دنبالش ارائه گردیده است، امید نداشتن به لقای خدا و حیات پس از مرگ و رضا به دنیا دادن و قانع بر آن شدن و به جهات مادی آن دل بستن و آرام گرفتن است. چنانکه باز هم می فرماید: «ارضیتم بالحیاه الدنیا من الاخره فما متاع الحیاه الدنیا فی الاخرة الاقلیل» (توبه /38 «آیا به جای آخرت، دنیا را پسندیده ] و قانع به زندگی آن شده اید[ در صورتی که برخورداری از حیات دنیا در جنب آخرت جز اندکی نیست». «و فرحوا بالحیاة و ما الحیاة الدنیا فی الاخره الا متاع» (رعد/ 26 «دلخوش شده اند به زندگی دنیا در صورتی که نیست زندگی دنیا در جنب آخرت جز برخورداری اندک». در جای دیگر می فرماید: «المال و البنون زینة الحیاة والباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا» (کهف/46«ثروت و فرزندانشان، مایه ی آرایش زندگی دنیاست و اعمال شایسته ی باقی ]که پس از مرگ انسان نیز می ماند و نفعش جاودانه است[ از نظر پاداشی که نزد خدا دارد و هم برای اینکه مورد آرزو و دلبستگی انسان قرار گیرد بهتر است». در این آیه نیز «آخرت» که تجلی گاه باقیات صالحه  است به عنوان «امل» یعنی شایسته ی آرزوی انسان و پاداش فعالیت های وی نشان داده شده و دنیا فاقد این صلاحیت و ارزش معرفی  گردیده است. باز سخنی دیگر از قرآن: «فاعرض عن من تولی عن ذکرنا ولم ولم یرد الا الحیاه الدنیا * ذلک مبلغهم  من العلم» (نجم/30-29)، «اعراض کن از کسی که از ذکر ما روگردانیده و جز دنیا هدف و غایت و مقصدی ندارد، این است درجه ی نهایی علم و دانش آنان...»، و نیز در تعبیر دیگری می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم امولکم و لا اولادکم عن ذکر الله ومن یفعل ذلک فاولئک  هم الخاسرون» (منافقون/9«ای کسانی که ایمان آورده اید ]مراقب باشید[ اموال و اولاد شما، شما را از ذکر خدا باز ندارند و کسانی که چنین کنند ]موجبات سرگرمی خود را به وجود آورده و از یاد خدا غافل گردند[ پس اینان زیانکارانند». اینجا هم سخن از «الها» است و مشغول نمودن و آدمی را از هدف و مقصود اصلی (که تقرب به خداست) بازداشتن و راهزن خطرناک انسان بودن، چنان که در آیه ی دیگر می فرماید: «واعملوا انما اموالکم و اولادکم فتنه وان الله عنده اجر عظیم» (انفال/ 28«و بدانید همانا اموال و اولاد شما مایه ی افتتان و فریفتگی ]دل ها و وسیله ی امتحان شما[ است ]تا رشد و سفاهت یا کفر و ایمان شما نسبت به خدا و آخرت، بارز گردد[ و پاداش بزرگ در نزد خداست»، یعنی اجر عظیم اخروی نباید در راه متاع بسیار حقیر دنیوی فدا گردد. قرآن کریم آن دسته از خردمندان دل آگاه را که از شدت رشد عقل و روشن نگری فریب جلوگری های سراب وش دنیا را نخورده و روی دل از خدا و روز حساب برنمی گردانند، آنان را به عنوان «رجال» و مردانی که در دنیا و شئون مادی آن طوری سرگرم نمی شوند که از یاد خدا و آخرت غافل گردند، می ستاید که: «رجال لا تلهیهیم تجاره ولا بیع عن ذکر الله واقام الصلاة و ایتاء الزکاه یخافون یوما تتقلب فیه القلوب والابصار» (نور/37«مردانی ]پیوسته به تسبیح خدا مشغولند[ که نه تجارتی ]که حرفه ی مستمره ی اجتماعی است[ آنان را از یاد خدا و به پا داشتن نماز و دادن زکات باز می دارد و نه بیع و شری و دادو ستدی ]که گاهی پیش آمده و سودی می آورد، مشغولشان می سازد[ می ترسند از روزی که در آن، دل ها و دیده ها دگرگون می گردد ]دیدنی ها و فهمیدنی های آن روز سنخ خاصی می باشد، طبعا نیروی ادراکی حسی و معنوی هم به وضع مخصوصی تحول می یابد[».

«دنیا» وقتی این اوصاف و عناوین را به خود گرفت از نظر قرآن مذموم است. قرآن می گوید: «دنیا» نباید «ملهی» یعنی سرگرم کننده و بازدارنده از «هدف»  باشد که هدف از خلقت انسان، «قرب خدا» و نیل به سعادت جاودانه ی آخرت است. «دنیا» نباید تنها شیء دلپسند و قناعت شده ی به آن در نظر انسان باشد. «دنیا» نباید نهایت آرزو و تنها وسیله ی اطمینان خاطر و یگانه مایه ی آرامش قلب انسان گردد. «دنیا» نباید آنچنان دل را بفریبد و آدمی را مفتون خود سازد که یک قلم قرمز دور خدا و روز حساب و نماز و زکات و دیگر وظایف کشیده و جدا حال توجه به این حقایق اصیل حیاتی را از صحنه ی دل برطرف سازد. و گرنه در این صورت، دنیا از نظر واقع بینانه ی قرآن، جز «لهو و لعب» (عنکبوت /64) یعنی بازیچه و سرگرمی کودکانه و «سراب»‌ (نور/39) یعنی باطل حقیقت نما و همانند «گیاه شاداب موقت» به زردی گرا و پوسنده و برباد رونده چیز دیگری نخواهد بود.

منـابـع

سیدمحمد ضیاء آبادی – تفسیر سوره قیامت – از صفحه 479 تا 482

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد