آخرت در اشعار حافظ
من این مقام به دنیا و آخرت ندهم *** اگرچه در پی ام افتند هر دم انجمنی
«حافظ»
آخرت روز بازپسین و گاه رسیدگی به اعمال خرد و بزرگ و بد و خوب در محضر حق و دریافت پاداش و کیفر آن اعمال است. نظر خواجه در سرایش بیت و غزل مورد بحث در این غزل از جمله بیت مطلع آن:
دو یار زیرک و از باده ی کهن دومنی *** فراغتی و کتابی و گوشه چمنی
خواجه بر طبق رویه عارفان نعمت های پروردگار را با الفاظی ظاهری اما برداشتی عارفانه از جان آن الفاظ در اشعار خود به شنوندگان می رساند. در بیت مورد بحث نیز اگرچه شاعر برخی پدیداری های آفریده دست قادر یک تا را با دنیا و آخرت برابر نمی کند اما در این حال نظر بر جان آن پدیداری ها دارد که هر یک خود جهانی از معانی را به دنبال می کشند و ضمنا خود هر یک آفریده مبدأ لایزالند. شیخ محمود شبستری (سعدالدین محمود بن عبدالکریم عارف متوفی به سال 720 هـ. ق صاحب مثنوی گلشن راز) در این باره گوید:
هر آن چیزی که در عالم عیان است *** چو عکسی ز آفتاب آن جهان است...
تجلی، گه جمال و گه جلال است *** رخ و زلف آن معانی را مثال است...
هر آن معنی که شد از ذوق پیدا *** کجا تعبیر لفظی یابد او را...
و «مغربی» شاعر عارف پیرامون اشعار خود در این مورد:
اگر بینی در این دیوان اشعار *** خرابات و خراباتی و خمار
بت و زنار و تسبیح و چلیپا *** مغ و ترسا و گبر و دیر و مینا
شراب و شاهد و شمع و شبستان *** خروش بربط و آواز مستان
می و میخانه و رند و خرابات *** حریف و ساقی و نرد و مناجات...
ز مسجد سوی میخانه دویدن *** در آن جا مدتی چند آرمیدن...
گل و گلزار و سرو و باغ و لاله *** حدیث شبنم و باران و ژاله
خط و خال و قد و بالا و ابرو *** عذار و عارض و رخسار و گیسو...
مشو زنهار از این گفتار در تاب *** برو مقصود از آن گفتار دریاب
مپیچ اندر سر و پای عبارات *** اگر هستی ز ارباب اشارات
نظر را نغز کن تا نغز بینی *** گذر از پوست کن تا مغز بینی...
چو هر یک را از این الفاظ جانی ست *** به زیر هر یک از اینها جهانی ست
و هاتف اصفهانی در این باب:
هاتف ارباب معرفت که گهی *** مست خوانندشان و گه هشیار
از دف و چنگ و مطرب و ساقی *** وز می و جام و ساقی و زنار
قصد ایشان نهفته اسراری ست *** که به ایما کنند گه اظهار
برخی اشاره های قرآن به آخرت
«و بالاخرة هم یوقنون؛ و ایشان به روز بازپسین یقین دارند.» (بقره/ 4)
«و منهم من یقول ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة و قنا عذاب النار؛ و از ایشان کسی است که می گوید خدایا ما را در دنیا و آخرت خوبی ده و ما را از عذاب آتش نگه دار.» (بقره/ 201)
«لهم البشری فی الحیاة الدنیا و فی الاخرة؛ در زندگی دنیا و آخرت مر ایشان را بشارت است.» (یونس/ 10)
بحثی پیرامون کلمه آخرت
آیه 201 از سوره بقره و آیه قبل و بعد آن پیرامون ذکر اعمال حج و ادعیه ضمن این اعمال است. در این آیات خداوند آنان را که فقط نصیب دنیایی طلب می کنند بی بهره می فرماید و اما آنان را که بهره دنیا و آخرت طلب می کنند صاحب نصیب از آن چه کسب کرده اند قلمداد می فرماید. در میزان (ج 1 ص87) پیرامون آیه 4 از سوره بقره آمده است:
«قبلا اعتقاد راسخ به توحید و نبوت را به کلمه ایمان تعبیر آورده و در این جمله اعتقاد راسخ به خصوص به آخرت را به ایقان تعبیر کرده و این بدان جهت است که به لازمه یقین که عبارت است از فراموش نکردن آخرت نیز اشاره کرده باشد.»
در آیات قبل از آیه 64 سوره یونس نیز خداوند پس از ذکر این حقیقت که مؤمنان ترس و اندوهی ندارند، این صفات را نتیجه گرویدن ایشان (به حق و حقیقت) و پرهیزکاری آن ها می داند و آیه 64 این گروه از بندگان خدا را در زندگی دنیوی و آخرت بشارت (به پاداش نیکو) می دهد
از مجموعه فرمایشات الهی چنین نتیجه می گیریم که در دنیا برای دریافت پاداش دنیوی و آماده سازی خویش برای حضور در محضر الهی در روز بازپسین می بایست تلاش نمود و از نعماتی که پروردگار برای بندگان آفریده به گونه ای سالم و بانشاط بهره جست که فرمود: «و ان لیس لا انسان الا ماسعی؛ و آن که مر انسان را جز آن چه کوشش نمود نمی باشد.» (نجم/ 39)