جستجو

طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن ششم

1- حافظ ابوحامد محمد بن محمد طوسی غزالی؛ مشهور به (حجة الاسلام) متوفای 505، شرح حال و ستایش او در کتب تاریخ و تذکره رجال موجود است، سبکی در جلد 4 طبقاتش ص 101- 182 شرح حال او را ثبت نموده، و دکتر احمد رفاعی مصری یک کتاب جداگانه در سه مجلد اختصاص به شرح احوال نامبرده داده، و این تألیف از مزایا و محسنات عصر حاضر به شمار می آید، بنابراین طالبین شرح تفصیلی احوالات نامبرده به این دو کتاب (طبقات سبکی- و کتاب دکتر رفاعی) مراجعه نمایند.
2- حافظ ابوالغنایم محمد بن علی کوفی نرسی؛ (در سال 424 متولد و در 510 وفات یافته)، او محدث کوفه بوده- ذهبی در جلد 4 تذکره اش ص 57 شرح حال او را ثبت و از ابن طاهر حکایت نموده که: «نرسی حافظی بوده با اتقان و مورد وثوق، همانند او را نیافتیم، پیوسته شب زنده دار و متهجد بود.»
3- حافظ یحیی بن عبدالوهاب ابوزکریا اصفهانی؛ مشهور به (ابن منده) متوفای 512، ابن خلکان در جلد 2 تاریخش ص 366 گوید: «نامبرده از حفاظ مشهور و بنام و یکی از مبرزین اصحاب حدیث بوده، مردیست جلیل القدر، دارای فضل بسیار و روایات بی شمار، ثقه و دارای حفظ و احادیث بسیار و موصوف به صدق و صاحب تصانیف زیاد بوده است.»
4- حافظ حسین بن مسعود ابومحمد فراء بغوی- شافعی؛ متوفای 516، ذهبی در جلد 4 تذکره اش ص 54 شرح حال او را ثبت و درباره او گفته: «امام حافظ، مجتهد، زنده کننده سنت، نامبرده از علماء ربانی و دلداده به عبادت و متصف به قناعت به چیز کم.» و ابن کثیر در جلد 12 تاریخش ص 193 گوید: «نامبرده صاحب تفسیر و «شرح السنة و التهذیب» در فقه، و کتاب «جمع بین صحیحین» و «مصابیح» در احادیث صحیح و حسن و غیر ذلک می باشد، در علوم نامبرده تسلط و تخصص یافته و در آنها علامه زمان خود بوده و متصف به دین داری و ورع و زهد و عبادت و صلاحیت است.»
5- ابوالقاسم هبة الله بن محمد بن عبدالواحد شیبانی؛ (در سال 525 در سن 94 سالگی وفات یافته)؛ ابن کثیر در تاریخش صفحه 203 گوید: «نامبرده راوی مسند از ابی علی ابن المذهب از ابی بکر بن مالک از عبدالله بن احمد از پدرش می باشد.» و ابن جوزی و عده ای از محدثین از او روایت نموده اند، عالمی بوده ثقه و دارای دقت نظر و صحت سماع، حدیث مناشده رحبه به طریق او و به لفظ عبدالرحمن خواهد آمد.
6- ابن زاغونی علی بن عبدالله بن نصر بن سری زاغونی؛ متوفای 527، ابن کثیر در جلد 12 تاریخش ص 205 گوید: «پیشوائی است به نام، احادیث را قرائت کرده، و آنها را استماع نموده، و اشتغال به فقه و نحو و لغت داشته و در اصول و فقه دارای مصنفات بسیاری است، در وعظ و خطابه دستی داشته، مردم در تشییع جنازه او جمع شدند و جمعیت قابل ملاحظه بودند، حدیث مناشده مردی عراقی بر جابر انصاری به اسناد صحیح از او روایت شده است.»
7- ابوالحسن رزین بن معاویه عبدری- اندلسی؛ متوفای 535، ذهبی در «عبر» شرح حال او را ثبت نموده، نامبرده در کتاب خود «الجمع بین الصحاح السته» از ابی سریحه- یا- زید بن ارقم روایت نموده که رسول خدا (ص) فرمود «من کنت مولاه، فعلی مولاه.»
8- ابوالقاسم جارالله محمود بن عمر زمخشری؛ متوفای 538، ابن خلکان در جلد 2 تاریخش صفحه 197 شرح حال او را نگاشته و درباره او گوید: «امام کبیر در تفسیر و حدیث و نحو و علم بیان، نامبرده پیشوای بلامعارض زمان خود بوده که برای بهره گیری از فنون او بار سفر می بستند و به سوی او می شتافتند.»
یافعی در «مرات» نگاشته که: «نامبرده در تفسیر و حدیث و نحو و لغت و بیان دارای اتقان و در فنون خود پیشوای زمان خود بوده، دارای تصنیف های بسیار و بی نظیر است که مورد ستایش قرار گرفته.» سیوطی در «بغیة الوعاة» ص 388 از او یاد کرده گوید: «زمخشری دامنه علمش وسیع و دارای فضل بسیار و منتهای هوش و ذکاوت و خوش قریحه و متقن در هر علم بوده، نامبرده معتزلی بوده قوی و توانای در مذهبش، و بدان تظاهر میکرده و حنفی بوده است، سپس اساتید و تألیفات او را نام برده، شرح حال او در «الفوایدالبهیه» ص 209 موجود است که در کتاب مزبور نیز مورد ستایش قرار گرفته و تألیفات او تعداد شده.» ابن کثیر در جلد 12 تاریخش ص 219 از او یاد کرده، حدیث او در استدلال و احتجاج دارمیه بر معاویة بن ابی سفیان نقل از کتاب زمخشری «ربیع الابرار» در نزد مؤلف «الغدیر» موجود است، در آن گوید: «شب غدیر در نزد شیعه مورد تعظیم است و در آن شب، با تهجد و عبادت بیدارند و شب مزبور شبی است که رسول خدا (ص) (در روز آن) در غدیر خم بر جهاز شتران خطبه خواند و در خطبه خود فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه.»
9- حافظ قاضی عیاض بن موسی یحصبی- سبتی؛ متوفای 544، بسیاری از صاحبان تذکره و تاریخ شرح حال او را ثبت نموده اند، ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 428 گوید: «نامبرده در حدیث و علوم مربوط به آن و در نحو و در لغت و کلام عرب و وقایع ایامشان و در انساب آنان پیشوا و زبده عصر و زمان خود بوده، و تصنیفات سودمندی نموده.» سپس تألیفات او را نام برده و نمونه از شعر او را ذکر کرده، نامبرده حدیث غدیر را در کتاب مشهور خود «الشفاء» روایت نموده است.
10- ابوالفتح محمد بن ابی القاسم عبدالکریم شهرستانی- شافعی؛ متکلم بر روش اشعری متوفای 548، ابن خلکان گوید: «پیشوائی مبرز و فقیهی متکلم بوده.» سبکی در جلد 4 طبقاتش ص 78 شرح حال او را ثبت و او و کتابش «الملل و النحل» را ستوده، نامبرده حدیث غدیر را در «الملل و النحل» ذکر نموده، لفظ او در حدیث تهنیت آمده است.
11- ابوالفتح محمد بن علی بن ابراهیم نطنزی؛ در سال 480 متولد شده (تاریخ وفات او به دست نیامده)، سمعانی در «انساب» او را ذکر نموده گوید: «نامبرده از علمائی که در خراسان و عراقند در فنون لغت و ادب و قیام به صنعت شعر افضل است، نامبرده در سال 521 به مرو آمد و بر ما وارد شد و من قسمت متناسبی از ادب را بر او قرائت نمودم و از او بهره مند شدم و از دریای علوم و فنون او کفی برگرفتم، سپس او را در همدان ملاقات نمودم، بعدا من در بغداد اقامت داشتم و چندین مرتبه به آنجا آمد و بر ما ورود نمود و هیچگاه او را ملاقات ننمودم مگر آنکه از کلمات و اشعار او نوشتم و از انوار دانش او اقتباس کردم، سپس نام مشایخ و استادان او را ذکر کرده است.»
12- حافظ ابوسعد عبدالکریم بن احمد سمعانی- شافعی؛ (در سال 506 متولد و در 562/ 3 وفات یافته)، صاحب کتابهای «الانساب» و «فضائل الصحابة» ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 326 شرح حال او را ثبت و نامبرده را ستوده، ذهبی در جلد 4 تذکره اش ص 111 گوید که: «او عالمی است ثقه و حافظ و حجت، دامنه سیر او از حیث عدل و دین وسیع بوده، مردی بوده خوش سیرت و نیکو معاشرت و دارای محفوظات بسیار.» ابن نجار گوید: «از شخص آگاهی شنیدم که: تعداد مشایخ و اساتید سمعانی به هفت هزار نفر بالغ می شد! و این چیزی است که احدی به آن نرسیده است.»
13- ابوبکر یحیی بن سعدون بن تمام الازدی قرطبی؛ ملقب به (سابق الدین)، در سال 486/ 7 متولد و در 567 وفات یافته، صاحب تفسیر کبیر. ابن اثیر در جلد 11 «کامل» ص 152 گوید: «نامبرده در قرائت و نحو و غیر آن از علوم پیشوا بوده، و در زهد و عبادت به مقامی رسید که مردم بسیاری از بلاد از وجود او منتفع می شدند، بخصوص اهل موصل، زیرا نامبرده در آنجا اقامت گزید و همانجا وفات یافت.» یاقوت در دو کتاب خود شرح حال او را ثبت نموده، در جلد 7 «مجمع البلدان» ص 54 گوید: «بسیاری از شیوخ و استادان ما بر او قرائت نمودند، او مردی بود، ادیب، فاضل، آموزنده قرائت، عارف به نحو و لغت، بسیاری از کتب ادب را درک کرده و از اساتید شنیده.» و در جلد 20 «مجمع الادباء» ص 14 گوید: «استادی است فاضل و عارف به نحو و وجوه قرائات، و نامبرده ثقه و دارای دقت نظر و متصف به صدق و دین بوده و خیر وجود او بسیار بوده، حدیث او از تفسیرش در باب نزول آیه "سأل سائل" پیرامون قضیه غدیر آمده است.»
14- موفق بن احمد ابوالمؤید اخطب خطباء خوارزمی؛ متوفای 568، نامبرده یکی از شعرای غدیر است، حدیث غدیر را در «مناقب» و در «مقتل» خود به طرق بسیار روایت کرده است.
15- عمر بن محمد بن خضر اردبیلی؛ معروف به: ملا- حدیث غدیر را در «وسیلة المتعبدین» به لفظ براء بن عازب روایت نموده، در حدیث تهنیت خواهد آمد.
16- حافظ علی بن حسن بن هبة الله ابوالقاسم دمشقی- شافعی؛ ملقب به: ثقة الدین- مشهور به: ابن عساکر- متوفای 571، صاحب تاریخ کبیر- دایر و مشهور است- ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 363 شرح حال او را ثبت کرده و ابن اثیر در جلد 11 «کامل» ص 177 و ابن کثیر در جلد 12 تاریخش ص 294 او را ستوده اند و در تاریخ اخیر الذکر گوید: «نامبرده یکی از بزرگان حفاظ حدیث است و کسی است که از حیث سماع حدیث و جمع و تصنیف و اطلاع و حفظ نسبت به اسناد و متن احادیث و اتقان نسبت به اسلوب حدیث و فنون آن مورد توجه و اقبال علاقمندان به این رشته بوده، نامبرده تاریخ شام را در هشتاد مجلد تصنیف نموده.» سپس (ابن کثیر) در ستایش نسبت به او و تألیفاتش مبالغه و اطناب نموده، و رساترین و کامل ترین شرح حال او شرحی است که سبکی در جلد 4 طبقاتش ص 273- 277 ذکر کرده و او را و موثق بودن او را بسیار ستوده و اتقان او و تألیفات او را تقدیر نموده، و چنانکه ابن کثیر بیان داشته، نامبرده احادیث بسیاری درباره این داستان مهم «غدیر» در تاریخش آورده، و حدیث او در نزول آیه تبلیغ و آیه اکمال درباره علی (ع) نیز روایت شده است.
17- حافظ محمد بن أبی بکر عمر بن أبی عیسی احمد ابو موسی مدینی اصفهانی؛ شافعی (در سال 501 متولد و در 581 وفات یافته)، ابن خلکان در جلد 2 تاریخش ص 161 شرح حال او را ثبت و گفته: «نامبرده در حفظ و شناسائی، پیشوای زمان خود بوده و در حدیث و علوم دارای تألیفات سودمندیست.» سپس به ذکر تألیفات او پرداخته، و سبکی در جلد 4 طبقاتش ص 90 و ذهبی در جلد 4 تذکره اش ص 128 او را ذکر نموده اند و ذهبی درباره او چنین نگاشته: «حافظ- شیخ الاسلام- بزرگ، تقدم و پیشدستی در جمع و بررسی حدیث با بلندی اسناد به او منتهی گشته» و ابن الزینبی گوید: «ابوموسی چندان زیست و زندگی کرد تا یگانه عصر خود شد و از حیث اسناد و حفظ، استاد زمان خود گردید.» سمعانی گوید: «من از او حدیث استماع نمودم و از احادیث من نوشت و او ثقه و متصف به صدق است.» عبدالقادر گوید: «برای نامبرده مسموعات حدیث در اصفهان به حدی حاصل گشت که برای احدی در زمان او حاصل نگشت و مضافا بر این مزیت که مخصوص او است مراتب حفظ و اتقان او است، نامبرده دارای تصانیفی است که در آن بر پیشینیان با وصف ثقه بودن و نیروی عفت برتری و زیادتی یافته است.»
18- حافظ محمد بن موسی بن عثمان ابوبکر حازمی؛ (نسبت به جد او حازم است) همدانی- شافعی (در سال 548 متولد و در 584 وفات یافته)، سبکی در جلد 4 طبقاتش ص 189 شرح حال او را ثبت و او را پیشوای با اتقان و برجسته خوانده، و از ابن الزینبی نقل شده که: «نامبرده از حیث حفظ حدیث و اسانید و رجال آن با اوصافی که در او است از قبیل زهد و التزام به عبادت و ریاضت و ذکر، بهترین مردم زمان خود بوده، در علم حدیث مصنفاتی دارد.» و ابن نجار گوید: «نامبرده از پیشوایان حفاظ عالمین به فقه حدیث و معانی و رجال آن بوده و مورد اعتماد و وثوق و حجت بزرگواری بوده، متصف بزهد و ورع و ملازم با خلوت و مباشر امر تصنیف و نشر علم بوده، چنانکه در جلد 2 تاریخ ابن خلکان ص 223 و جلد 3 «معجم البلدان» ص 466 مذکور است نامبرده به خطبه پیغمبر (ص) در غدیر خم تصریح نموده است.»
19- حافظ عبدالرحمن بن علی بن محمد- ابوالفرج ابن جوزی- بکری؛ (به مناسبت نسبت او به جدش ابی بکر صدیق) بغدادی- حنبلی- متوفای 597، ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 301 گفته: «نامبرده علامه عصر و پیشوای زمان خود در حدیث و فن وعظ بوده، در فنون عدیده تصنیف کرده و در عده ای از کتب تذکره و تاریخ شرح حال او ذکر شده، حدیث مناشده در رحبه را به لفظ زاذان از طریق احمد روایت نموده است.»
20- فقیه- اسعد بن ابی الفضایل محمود بن خلف عجلی- ابوالفتوح؛ (به او- ابو الفتح- نیز گفته میشود)- شافعی- اصفهانی (در سن 85 سالگی در سال 600 وفات یافته)، ابن اثیر در جلد 12 «کامل» ص 83 گوید: «نامبرده پیشوای فاضلی بوده» و ابن کثیر در جلد 13 تاریخش ص 40 گوید: «استماع حدیث نموده و در فقه تسلط و احاطه یافته و کتاب تصنیف نموده، از مزایای زهد و عبادت بهره مند بوده» سبکی در جلد 5 طبقاتش ص 50 شرح حال او را ثبت و بسیار او را ستوده و تألیفاتش را تعداد کرده، ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 71 از او نام برده و نسبت به او ستایش نموده، حدیث منسوب به نامبرده در کتابش «الموجز» در فضایل خلفاء چهار گانه آمده است.

منابع

  • علامه امینی- الغدیر- جلد 1بخش ‏اول صفحه 184

کلید واژه ها

اسلام ولایت امام علی (ع) حدیث راویان حدیث تاریخ

مطالب مرتبط

امیرالمؤمنین علیه السلام؛ ذوالقرنین امت اسلام در نظر روایات طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن سیزدهم طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن هفتم طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن هشتم طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن یازدهم کیفر دشمنی با امام علی علیه السلام و ولایت ایشان تأثیر تعالیم قرآن و حدیث در تدوین مفاهیم فلسفه اسلامی (علم کلام)

اطلاعات بیشتر

طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن چهارم (نسائی و دیگران) طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن چهارم (مسعودی و دیگران) طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن پنجم طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن هفتم طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن هشتم

ابزار ها