حسن بن علی معروف به وشاء (شهرت او به وشاء از آن جهت که پارچه های ابریشمین و گلدار می فروخت)، از اکابر اصحاب امام هشتم (ع) و از چهره های درخشان راویان و محدثان موثق شیعه.
لقبش: ابومحمد.
پدرش: علی بن زیاد.
جدش: الیاس بن عمرو صیرفی خزاز که از مشایخ اصحاب امام ششم حضرت صادق (ع) و در واقع "وشاء" نوه دختری "الیاس" است. و از همین رو گاهی به حسن خزاز یا صیرفی موصوف شده است.
وی به ادعای خودش از نژاد عرب بود و در کوفه سکونت داشت و از قبیله بجلی. علمای رجال نام او را در کتب خود آورده و تجلیل و تکریمش نموده و گفته اند که او از اصحاب خاص حضرت رضا (ع) بود و در خراسان هم خدمت آن امام (ع) رسیده و مسائلی پرسیده است. اگر قصوری از او سر زده و در توقفش به امام هفتم (ع) بوده که با رجوع به امام هشتم حضرت رضا (ع) و قبول امامت آن حضرت پس از مدت کوتاهی تدارک کرده و از صحابه آن امام گردیده است.
در همین مسئله مرحوم شیخ صدوق از پدرش با چند واسطه از خود وشاء نقل می کند که گفت: «من اول واقفی مذهب یعنی هفت امامی بودم و به امامت حضرت رضا (ع) یقین نداشتم تصمیم گرفتم که آن حضرت را از نزدیک ببینم و با طوماری از مسائل ایشان را امتحان کنم. پس صبح حرکت کردم تا به منزل آن حضرت رسیدم دیدم جمعیت زیادی آنجاست منتظر ماندم تا فرصت بیابم ناگهان غلامی از خانه بیرون آمد و پرسید "حسن بن علی وشاء پسر دختر الیاس بغدادی کیست؟"
جلو رفتم و گفتم: "آن کس من هستم."
گفت: "این نامه را بگیر اینست جواب مسائلی که با خود همراه داری."
نامه را گرفته و در کناری رفتم و دیدم پاسخ همه سؤالاتم در آن نوشته شده است. آنجا بود که به امامت آن حضرت باور آوردم و مذهب واقفی را ترک کردم و به مذهب حق پیوستم.»
این داستان را نیز ابن شهر آشوب در کتاب مناقبش هم نقل کرده است.
شیخ طوسی از قول احمد بن محمد عیسی قمی: «برای طلب حدیث از قم به کوفه رفتم. در مسجد کوفه حسن وشاء را ملاقات کردم و از او خواستم که کتاب علاء بن رزین و ابان بن عثمان را به من نشان دهد. بعد از دیدن از او خواستم تا اجازه دهد و این دو کتاب را روایت کنم. گفت: "رحمک الله؛ خدا تو را رحمت کند. چه عجله داری هر دو نسخه را برده و بنویس و بعد از آن از من استماع کن." احمد می گوید: "دنیا محل حوادث است و از این حوادث ایمن نیستم و به اجل خود اطمینان ندارم، می ترسم که از توفیق استماع احادیث این دو کتاب محروم بمانم." وشاء می گوید: "اگر من می دانستم که اهمیت مطلب حدیث از برای مثل تو بر این پایه می باشد هر آینه بسیار حدیث اخذ می کردم زیرا من در همین مسجد کوفه 900 نفر از مشایخ و بزرگان حدیث را دیده که همه آنها بدون واسطه از امام جعفر صادق (ع) روایت کردند و هر کدام می گفتند: حدثنی عن جعفر بن محمد (ع)."»
این روایت معلوم می کند که در قدیم اهل قم چقدر طالب حدیث بودند و این همه فاصله را طی می کردند تا احادیثی موثق از امامان معصوم به دست آورند و روایت نمی کردند مگر با اجازه یا سماع از مشایخ حدیث. وشاء از جدش الیاس روایت کرده و همچنین از حضرت رضا (ع) روایات زیادی از اصول و فروع نقل کرده از جمله آنها احادیثی در کتاب توحید مسند الرضا، کتاب امامت مسند الرضا، کتاب ایمان و کفر، کتاب طهارت، کتاب دعاء در کتاب تفسیر و... نقل ذکر شده است.
عده بسیاری از راویان هم از او روایت کرده اند. به گفته شیخ طوسی او کتابی تألیف کرده که احمد بن محمد بن عیسی از وی روایت می کند.
نظر بزرگان بر حسن وشاء
علامه حلی: او را از رجال مشهور شیعه می داند.
نجاشی: حسن بن علی وشاء بجلی کوفی مکنی به ابومحمد از برگزیدگان یاران امام رضا (ع) است. احمد بن ابی عبدالله برقی در کتاب رجالش او را از اصحاب امام هفتم ذکر کرده است.
شیخ طوسی: او را در فهرست مصنفان شیعه شمرده هرچند به قولی چیزهای ناپسندی نیز درباره او نقل نموده ولی ما در فهرست شیخ روایتی ندیدیم تا ناپسند جلوه دهد ممکن است در چاپ فهرست شیخ طوسی حذف و اسقاط یا دخل و تصرفی شده باشد.
ابن حجر عسقلانی: با اینکه او را در کتاب خود آورده و گفته که او از حماد بن عثمان و دیگران روایت کرده و عده ای از او روایت آورده اند. ولی گویا با عینکی مخصوص ادعایی ناپسندانه دارد.
روایتی از وشاء از جدش الیاس از امام جعفر صادق (ع)
چون جدم الیاس موقع مرگش فرا رسید گفت: «شاهد باشید و این هنگام وقت دروغگویی نیست همانا شنیدم از امام صادق (ع) که فرمود: به خدا سوگند بنده ای که خدا و رسول و امامان را دوست می دارد بعد از مرگش آتش به او نخواهد رسید.» و این سخن را چند بار تکرار کرد.