جستجو

رابطه حق با اخلاق در حقوق

حق با اخلاق رابطه بسیار نزدیکی دارد؛ به این معنا که هرچه انسان در فضایل اخلاقی بیشتر رشد کند حق جایگاه بهتری پیدا می کند. فرد و جامعه به اندازه اهمیت دادن به ارزشهای اخلاقی به حقوق یکدیگر پای بندی از خود نشان می دهند. امتیازات و حقوق فردی در جامعه ای که هنوز متخلق به اخلاق نشده اند، بسیار متزلزل است. به نظر می رسد که اخلاق در بسیاری از موارد، نقشی مهم تر از قانون در باب احیای حقوق افراد ایفا می کند، چون عامل بازدارنده درونی، ثبات و استقرار بیشتری نسبت به عوامل خارجی دارد.
می توان گفت که حق با اخلاق رابطه متقابل دارند، زیرا اگر فرد یا جامعه به اخلاق انسان گردن ننهند، حق معنای نسبی خواهد داشت نه مطلق، برای اینکه هر کسی مایل است حق را مطابق میل و خواسته خویش تعریف کند و حقوق دیگران را به نفع خود تصاحب نماید و آنجا که دیگران حقی را از او طالب باشند، به راحتی راضی نمی شود آن را از دست بدهد. انسان بدون فشار قانون و عوامل خارجی زمانی راضی به حق خویش و رعایت حقوق دیگران می شود که از سلامت نفس برخوردار بوده و خوی استکبار و خودخواهی در وجودش نباشد.
"امام سجاد (ع)" در "رساله حقوق" که سراسر آن را عطر سجایای اخلاقی خوشبو ساخته است می فرماید: «و حق اهل ملتک اضمار السلامه و الرحمه لهم و الرفق بمسیئهم و تالفهم و استصلاحهم و شکر محسنهم و کف الاذی عنهم و تحب لهم ما تحب لنفسک و تکره لهم ما تکره لنفسک؛ حق هم کیشان تو بر تو آن است که در باطن خویش خواستار سلامت آنان بوده و نسبت به ایشان مهربان باشی و با بدان آنها ملایمت و مدارا نمایی و با آنان انس بگیری و طالب اصلاحشان باشی و از خوبان ایشان سپاسگزار بوده و خویش را از آزار و اذیت رساندن به آنان بازداری و برای آنان دوست بداری آنچه برای خود دوست می داری و ناپسند شماری آنچه برای خود ناپسند می دانی». آن حضرت حقوق مسلمان بر مسلمان را در هفت بند خلاصه کرده که هیچ یک از آنها نیز بدون اتصاف به صفات اخلاقی مقدور کسی نیست.
سلامت نفس و اصلاح خویشتن، دوستی دیگران به میزان محبت و علاقه به خویش، احترام به پیران به منزله پدر، تکریم به جوانان به منزله برادران و شخصیت دادن به نوجوانان و کودکان به جای فرزندان، ارزش نهادن به پیرزنان به جای مادر، تامین خرسندی دیگران، یاری مظلومان، سیر کردن گرسنگان، تدارک پوشش برهنگان، عیادت معلولان و مریضان و رفع نیاز حاجتمندان، هر یک مولفه های مهم اخلاقی است که موجب استقرار و استمرار حق و دست یابی افراد به حقوق حقه خویش می گردد، هرچند وجود مقررات مدون تحت عنوان قانون را نمی توان نادیده انگاشت.
پس حق و اخلاق دو مقوله به هم پیوسته ای هستند که فقدان یکی موجب تزلزل دیگری می شود، چنان که احیای حق مستلزم وجود فضای اخلاقی در شخص و جامعه بوده و حق محوری و حق مداری باعث و برانگیزنده صفات نیک اخلاقی و تهذیب و طهارت نفسانی است.

منابع

  • آیت الله جوادی آملی- حق و تکلیف در اسلام- صفحه 47-49

کلید واژه ها

اخلاق انسان حق جامعه قانون

مطالب مرتبط

مفهوم نسبی بودن شرور نیازمندی های بشر و رابطه تحول نیازها با قوانین زندگی عدالت مقدمه ایثار و عواطف اجتماعی تزکیه نفس و آزادی معنوی، برنامه اصلی انبیاء حقوق اعضای خانواده نسبت به یکدیگر در اسلام نحوه تطبیق قوانین شرعی با نیازهای زمان شرایط اجرای قانون و عدالت

اطلاعات بیشتر

ابزار ها