تعبیری در سوره علق آیات 15 و 16 آمده است که می فرماید: «کلا لئن لم ینته لنسفعا بالناصیه* ناصیه کاذبه خاطئه؛ حاشا که اگر از کارش دست بر ندارد در قیامت موی پیشانی او را خواهیم گرفت (یه دوزخ) می کشانیمش، این پیشانی دروغگوی خطا کار».
پیشانی دروغگو، یعنی این سیمای دروغگو، سیمایی که مردم فکر می کنند که او چه آدم خوبی است اما این سیما دروغ می گوید. نمی فرماید زبانش دروغ می گوید بلکه می فرماید خود پیشانی اش دروغ می گوید. آیات 5 تا 7 سوره منافقون لحن اکیدی دارد. بعد از آن که تشت رسوایی منافقین از بام افتاد و معلوم شد که اینها خطا کرده اند، بعضی به آنها گفتند: بروید خدمت پیامبر اکرم (ص) و اظهار ندامت کنید و از ایشان بخواهید از خداوند برای شما طلب مغفرت کند. این سخن به آنها بر می خورد! «و اذا قیل لهم تعالوا یستغفر لکم رسول الله لووا رووسهم؛ وقتی به آنها گفته می شود بیایید تا پیغمبر برای شما استغفار کند سرشان را می پیچند که این حرف ها چیست که می زنید؟» «و رایتهم یصدون و هم مستکبرون؛ می بینی که آنها متکبرانه روی بر می تابند». اینها را می بینی در حالی که صد می کنند که هم ممکن است به معنای اعراض خودشان باشد و هم به معنای اعراض دادن مردم. خودشان روی بر می گردانند و یا مانع مردم هستند و آنها تکبر می ورزند. کسی که به پیغمبر ایمان داشته باشد، محال است در مقابل ایشان استکبار بورزد.
قرآن می فرماید ولی کار اینها از این حرف ها گذشته است. به آنها گفته اند بیایید پیغمبر برای شما استغفار کند. مگر این گناهان با این استغفارها آمرزیده می شود؟ «سواء علیهم استغفرت لهم ام لم تستغفر لهم لن یغفر الله لهم؛ فرقی نمی کند، چه تو برای اینها استغفار بکنی و چه نکنی خدا هرگز اینها را نخواهد آمرزید». «ان الله لایهدی القوم الفاسقین؛ خدا مردم فاسق و خارج را هدایت نمی کند». فسوق همان خروج است. آیه بعد گویی می خواهد بیان کند که چرا خداوند اینها را نمی آمرزد. قرآن یک گناه این منافقین را که اهانتی بود که به خدا، پیغمبر اکرم (ص)، اسلام و مومنین کردند گوشزد می کند: «هم الذین یقولون لاتنفقوا علی من عند رسول الله؛ اینها همان کسانی هستند که به یاران خودشان می گویند چرا به این مردمی که نزد پیغمبر هستند انفاق می کنید؟»
چرا به اصحاب مهاجر پیغمبر انفاق می کنید؟ کلمه "انفاق" را به کار برده اند.
قرآن در سوره حشر همین قصه را نقل می کند. قرآن کلمه "ایثار" را به کار می برد. ایثار یعنی از خود گذشتگی. اینها که کلمه "انفاق" را به کار می برند می خواهند مهاجرین را تحقیر کنند. گویی چنین می گویند که چرا مثلا به این گداها این قدر پول می دهید؟ البته این را در بین رفقای خودشان می گفتند که بعد، از طرف زید بن ارقم که در آن وقت بچه ای بود و در آنجا حاضر بود و آنها متوجه نبودند که ممکن است خبر بدهد قضیه فاش شد. «هم الذین یقولون لاتنفقوا علی من عند رسول الله حتی ینفضوا؛ اینها کسانی هستند که می گویند به مردمی که نزد پیغمبر هستند انفاق نکنید تا متفرق شوند.» قرآن می فرماید: «و لله خزائن السموات و الارض؛ و حال آن که خزاین آسمان ها و زمین از آن خداست». چه فکر کرده اید؟ شما خیال کرده اید که ریشه همه چیز، شندر غاز (کنایه از پول اندک. غاز کوچکترین واحد پول در عهد قاجاریه است. ده غاز معادل یک شاهی بود،) پولی است که مردم می دهند؟ خیلی به اصطلاح اقتصادی و مادی فکر کرده اید. مسئله، مسئله ایمان است، مسئله اتکای به خداست و مسئله نصرت الهی است. اگر مردمی استحقاق این را پیدا کنند که خدا بخواهد آن مردم را پیروز کند، همه آن وسائل را فراهم می کند، مال و ثروت هم برایشان فراهم می کند. خزائن آسمان ها و زمین مال خداست، برای خدا کار مشکلی نیست که بخواهد وسیله ای را فراهم کند. «و لکن المنافقین لایفقهون؛ ولی منافقین این چیزها را نمی فهمند.»