جستجو

تأثیر صوت زیبا در ابلاغ پیام اسلام

در دعا انسان با خدا حرف می‏زند. از این جهت که‏ باید گفت که سخن و لفظ، تأثیری ندارد؛ ولی دعاهای ما در عالیترین حد فصاحت و زیبائی است. چرا؟ برای اینکه آن زیبائی دعا باید کمکی باشد برای اینکه‏ محتوای دعا را به قلب انسان برساند. چرا مستحب است مؤذن صیت یعنی‏ خوش صدا باشد؟ این در متن فقه اسلامی آمده است. الله اکبر که معنایش‏ فرق نمی‏کند که خوش صدا بگوید یا بدصدا، اشهد ان لا اله الا الله که معنایش‏ فرق نمی‏کند که یک خوش صدا بگوید یا یک بدصدا، ولی انسان وقتی‏ الله اکبر را از یک خوش صدا می‏شنود جور دیگری بر قلبش اثر می‏گذارد تا از یک بدصدا.
سعدی داستانی ذکر می‏کند: مؤذن بدصدایی بود در فلان شهر. داشت‏ با صدای بدی اذان می‏گفت. یک وقت دید یک یهودی برایش هدیه ‏ای آورد، گفت این هدیه ناقابل را قبول می‏کنی؟ گفت چرا؟ گفت یک خدمت بزرگی‏ به من کردی. موذن پرسید: چه خدمتی؟ من که خدمتی به شما نکرده ‏ام. گفت من دختری‏ دارم که مدتی بود تمایل به اسلام داشت، از وقتی که تو اذان می‏گویی و الله اکبر را از تو می‏شنود، دیگر از اسلام بیزار شده است. حال این هدیه را آورده ‏ام برای اینکه تو خدمتی به من کردی و نگذاشتی این دختر مسلمان بشود.
بوعلی سینا سخن بسیار عالی و لطیفی دارد در کتاب خود مقامات العارفین راجع به اینکه‏ تجمع روحی به چه وسیله برای انسان پیدا می‏شود. عواملی را ذکر می‏کند، از آن جمله می‏گوید: «الکلام الواعظ من قائل زکی؛ سخن واعظی که در درجه اول‏ پاک باشد، اولا خود واعظ باید پاکدل باشد». بعد می‏گوید: «بعبارة بلیغة و نغمة رخیمة؛ آهنگ صدای آن واعظ باید آهنگ خوبی باشد تا بهتر بر دل مستمع‏ اثر بگذارد. سخن واعظ باید بلیغ باشد تا بر روح مستمع اثر بگذارد». خود قیافه واعظ در میزان تأثیر سخن او مؤثر است. اینها وسیله است، خصوصیات است، کیفیات است، وسائلی است که پیام را می‏خواهد به‏ اطراف و اکناف، به افراد و اشخاص برساند.
خود قرآن کریم خواندن چطور؟ البته قرآن مثل‏ اذان نیست. برای اذان یک نفر بالای مأذنه می‏رود و اذان می‏گوید و گفته ‏اند مؤذن باید صیت باشد، ولی قرآن را همه می‏خوانند. همه کسانی که‏ می‏خوانند، موظفند آن را هر چه می‏توانند زیبا بخوانند. این، هم در روح‏ قاری بهتر اثر می‏گذارد و هم در روح شنونده. در قرآن می فرماید: «و رتل القرآن ترتیلا؛ و قرآن را شمرده و با تامل بخوان». (مزمل/ 4) این مسئله ترتیل در قرآن یعنی چه؟ یعنی وقتی که کلمات را می‏خوانی‏ آنقدر تند نخوان که چسبیده به یکدیگر باشد، آنقدر هم بین آنها فاصله‏ نینداز که این کلمه از آن کلمه بی‏خبر باشد. طوری این کلمات را بخوان که‏ حالت القائی داشته باشد. جوری بخوان که گوئی خودت داری با خودت حرف‏ می‏زنی.
اقبال لاهوری می‏گوید سخنی پدرم به من گفت که در سرنوشت من فوق‏ العاده‏ اثر بخشید. روزی در اطاق خود نشسته و مشغول خواندن قرآن بودم. پدرم آمد از جلوی اطاق من بگذرد، رو کرد به من و گفت: محمد! قرآن را آنچنان بخوان که گوئی بر خودت نازل شده است. از آن وقت من هر وقت به‏ آیات قرآن مراجعه می‏کنم و آنها را مطالعه می‏کنم، چنین فرض می‏کنم که‏ این خدای من است که با من که محمد اقبال هستم دارد حرف می‏زند. در حدیث داریم: «تغنوا بالقرآن؛ قرآن را با صدایی خوش بخوانید». (بحارالانوار، ج 92، ص 191 و جامع الاخبار، فصل 23، ص 57) که چندین حدیث دیگر بدین‏ مضمون داریم. قدر مسلم، مقصود این است که قرآن را با آهنگهای بسیار زیبا بخوانید، البته آن آهنگهایی که مناسب لهو و لعب و شهوت آمیز و شهوت آلود است، بالضروره حرام و نامشروع است، ولی هر آهنگی متناسب‏ با حالتی برای انسان است.
این خودش یک مطلبی است و باید هم چنین باشد. و یکی از معجزات قرآن، آهنگ پذیری آن است، آن هم آهنگهای معنوی و روحی‏ نه آهنگهای شهوانی. چرا قرائت های قاریان بزرگ این قدر در تمام کشورهای اسلامی توسعه پیدا کرده‏ است؟ برای اینکه آن ها با صدا و آهنگ عالی و با دانستن انواع‏ قرائتها و آهنگها و شناختن اینکه هر سوره ‏ای را با چه آهنگی باید خواند می‏خوانند. در حدیث، درباره بسیاری از ائمه معصومین (ع)، از جمله راجع به امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) داریم که اینها وقتی قرآن می‏خواندند آن را با صدا و آهنگ بلند و دلپذیر می‏خواندند بطوری که صدایشان به درون‏ کوچه می‏رسید و هر کسی که از آن کوچه می‏گذشت، همانجا می‏ایستاد به طوری‏ که در مدتی که امام در خانه خودش قرآن را با آهنگ لطیف و زیبا قرائت‏ می‏کرد پشت در خانه جمعیت جمع می‏شد و راه بند می‏آمد.
حتی نوشته ‏اند آبکشها (در قدیم معمول بود که اشخاص مشک به دوش می‏گرفتند و می‏رفتند از چاهها آب می‏کشیدند و به منازل می‏بردند. در مدینه فقط چاه بود و نهر نبود. هنوز هم نهر نیست) که زیاد هم بودند در حالی که مشک به دوششان بود، وقتی‏ می‏آمدند از جلوی منزل امام عبور کنند، با شنیدن صدای امام، پاهایشان‏ قدرت رفتن را از دست می‏داد و با همان بار سنگین مشک پر از آب بر دوش‏ می‏ایستادند که صدای قرآن را بشنوند تا وقتی که قرآن امام تمام می‏شد. همه‏ اینها چه را می‏رساند؟ استفاده کردن از وسائل مشروع برای رساندن پیام‏ الهی. چرا امام قرآن را با آهنگ بسیار زیبا و لطیف می‏خواند؟ او می‏خواست‏ به همین وسیله تبلیغ کرده باشد، می‏خواست قرآن را به این وسیله به مردم‏ برساند.

منابع

  • مرتضی مطهری- حماسه حسینی 1- صفحه 225-220

کلید واژه ها

اسلام تبلیغ قرآن زیبایی تربیت تاریخ اسلام فلاسفه انسان

مطالب مرتبط

رأفت، محبت و مهربانی در سیره معصومین (ع) اهمیت مشورت در اسلام اهمیت هجرت در فرهنگ اسلامی اصل مسئولیت مشترک در اسلام مبارزه اسلام با موانع رشد عقلی سرچشمه نفاق و منافقان در اسلام برتری اسلام در توحید

اطلاعات بیشتر

نقش فصاحت و بلاغت قرآن و نهج البلاغه در تبلیغ اسلام

ابزار ها