علامه محمد اقبال لاهوری
English فارسی 15346 نمایش |علامه محمد اقبال لاهوری متولد 22 فوریه 1873 میلادی (به روایاتی 1875، 1894 میلادی) در شهر سیالکوت از ایالت پنجاب هند و متوفی به سال 1317 هـ. ش (20 صفر 1357، 21 آوریل 1938 میلادی)، تحصیلات خود را ابتدا، به رسم معمول زمان، با آموختن قرآن کریم در مکتب خانه شروع کرد. پس از اتمام دوره مکتبخانه وارد کالج آسیایی اسکاچ شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آنجا گذرانید. در همین ایام سرودن شعر را آغاز کرد. بعد از پایان این دوره، در رشته فلسفه در دانشگاه لاهور ثبت نام کرد و از محضر سر تامس آرنولد بهره برد. دوره فوق لیسانس این رشته را با احراز رتبه اول در دانشگاه پنجاب به پایان رساند، موفق به دریافت یک قطعه مدال علمی گردید، و در رشته های تاریخ، فلسفه، و علوم به استادی برگزیده شد. در همین حال، فراگیری زبان فارسی و عربی را نیز وجهه همت خویش قرار داد.
اقبال، که در عرصه شعر و ادب در شبه قاره از نوادر به شمار میرود، سروده های خود را در خدمت بیداری و آگاهی توده ها و دمیدن روح آزادی در ملل اسلامی و بیدار ساختن آنان از خواب گران قرار داد. ناله یتیم اولین اثر وی بود که آن را در سال 1899 میلادی در جلسه سالیانه انجمن حمایت الاسلام در لاهور خواند. سال بعد در همین انجمن منظومه دیگری را با عنوان خطاب یتیم به هلال عید فطر قرائت کرد که باعث شهرت وی شد. علاوه بر این در 1901 میلادی نخستین کتاب خود را در زمینه اقتصاد به زبان اردو تألیف کرد. سپس به توصیه سر تامس آرنولد برای ادامه تحصیلات عازم اروپا شد، و سه سال در آنجا به مطالعه و تحصیل پرداخت. در دانشگاه کمبریج در رشته فلسفه پذیرفته شد و در آنجا با پروفسور مک تیگارت، از طرفداران سرشناس هگل، پروفسور ادوارد براون و پروفسور رینولد نیکلسون، از مستشرقان به نام، آشنا شد.
پس از اخذ درجه فلسفه اخلاق از کمبریج وارد دانشگاه مونیخ در آلمان شد و رساله دکترای خود را با عنوان «سیر فلسفه در ایران» تدوین نمود، و مدتی نیز به جای پروفسور آرنولد در دانشگاه لندن به تدریس زبان و ادبیات عرب پرداخت. اقبال از میان متفکران غرب به آثار لاک، کانت، هگل، گوته، تولستوی، و از شرقیان به اشعار مولوی دلبستگی خاصی داشت. در ایام تحصیل در اروپا تحولات عمده ای در وی پدیدار شد؛ قبل از هر چیز، علاقه مندی بیش از حدش به زبان و ادبیات فارسی بود به گونه ای که بعدها زبان فارسی را برای بیان آراء و افکار خود برگزید. دیوان شعر وی به طور عمده به این زبان تدوین گشته است. پس از آن، اقبال به تدریج از یک شاعر وطنی به شاعری اسلامی ـ جهانی تحول یافت، تا جایی که به اعتقاد بسیاری از متفکران، وی یکی از نخستین منادیان اتحاد بین کشورهای اسلامی به شمار میرود. در خصوص آگاهی از روند تحولات فکری وی، مطالعه کتاب بانگ درآ مفید تواند بود. در اوت 1908 میلادی به وطن بازگشت و ریاست بخش فلسفه دانشکده دولتی لاهور را عهده دار شد و در عین حال به امر وکالت نیز می پرداخت.
وی با توجه به آشنایی عمیقی که از مفاسد جوامع غربی پیدا کرده بود، به انتقاد شدید از شرقیان فرنگ رفته ای می پرداخت که خود را در برابر غرب باخته، دچار از خودبیگانگی گشته، «خویشتن خویش» را فراموش کرده، دچار «بیخودی» شده، شیفته و مجذوب جلوه های ظاهر تمدن غرب گردیده اند، بی آنکه در تبعات و عوارض آن اندیشه نمایند. اقبال در سالهای نخست بازگشت به هند، اسرار خودی و رموز بیخودی را منتشر کرد. این منظومه ها را به دست رینولد نیکلسون، استاد فلسفه وی، رسید. نیکلسون که از قبل استعداد وی را میشناخت با دقت به بررسی و مطالعه آنها پرداخت و سپس به ترجمه این منظومه به زبان انگلیسی اقدام نمود. بدین ترتیب اقبال پیش از آنکه در هندوستان شناخته شود، در انگلستان به شهرت و اعتبار رسید. درباره شخصیت و عظمت اندیشه های اقبال سخن بسیار میتوان گفت که نه در حوصله این گفتار و نه در توان این قلم میگنجد؛ تنها به بیتی از محمود شبستری به عنوان صدق مدعا کفایت میشود:
معانی هرگز اندر حرف ناید*** که بحر بیکران در ظرف ناید
منـابـع
تبیان
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها