مشرکان و کافران منکر، در آتش مخلدند
در کتاب «توحید» صدوق، از علی بن ابراهیم از پدرش از ابن ابی عمیر روایت می کند که: از موسی بن جعفر (ع) شنیدم که می فرمود: «لا یخلد الله فی النار إلا أهل الکفر والجحود و أهل الضلال والشرک؛ خداوند به طور جاویدان در آتش کسی را نگه نمی دارد مگر اهل کفر و انکار و شرک و ضلالت را»
شفاعت برای مومنین دارای گناهان کبیره
و آن مؤمنانی که از گناهان کبیره اجتناب ورزند، از گناهان صغیره آنها بازپرسی به عمل نمی آید؛ خداوند می فرماید: «إن تجتنبوا کبآئر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیـاتکم و ندخلکم مدخلا کریما؛ اگر شما از گناهان بزرگی که از آن نهی شده اید اجتناب کنید، ما از بدی های شما صرف نظر می کنیم! و شما را در محل و مدخل کریمانه و شایسته ای داخل خواهیم نمود!» (نساء/ 31)
ابن ابی عمیر می گوید: من گفتم: ای پسر رسول خدا! بنابراین، شفاعت برای چه طایفه ای از گناهکاران است؟! حضرت فرمود: پدرم از پدرانش از امیرالمؤمنین (ع) برای من بیان کرد که شنیدم رسول خدا (ص) می فرمود: «إنما شفاعتی، لاهل الکبآئر من أمتی؛ فأما المحسنون منهم فما علیهم من سبیل؛ اینست و غیر از این نیست که شفاعت من فقط برای مرتکبین گناهان کبیره از امت من است و اما نیکوکاران از ایشان، برای آنان هیچ گونه مؤاخذه ای نیست»
ابن أبی عمیر گوید: من گفتم ای پسر رسول خدا! چگونه شفاعت برای مرتکبین معاصی کبیره است در حالی که خدا می فرماید: «و لا یشفعون إلا لمن ارتضی و هم من خشیته مشفقون؛ شفاعت نمی کنند مگر برای آن که پسندیده باشد؛ و ایشان از خشیت خدا در ترس باشند» (انبیاء/ 28) و کسی که مرتکب گناه کبیره شود، پسندیده نیست.
نشانه های اصلی مومن
حضرت فرمود: ای ابا احمد! هیچ مؤمنی، گناهی انجام نمی دهد مگر آنکه آن گناه او را ناخوشایند می آید و برای آن نادم و پشیمان می شود و رسول خدا گفته است: «کفی بالندم توبة؛ همان ندامت تنها، توبه است» و نیز فرموده است: «من سرته حسنته و سآءته سیئته فهو مؤمن؛ کسی که کار خیرش خوشایند او باشد و کار بدش ناخوشایند او باشد، او مؤمن است». بنابراین کسی که گناهی کند و پشیمان نشود مؤمن نیست و شفاعت برای او نیست، او ظالم است و خدا می فرماید: «ما للظـ'لمین من حمیم و لا شفیع یطاع؛ از برای ظالمان هیچ دوست شفیق و مهربانی، و هیچ شفیع پذیرفته شده ای نیست» (غافر/ 18)
من گفتم: ای پسر رسول خدا! چگونه کسی که از گناهی که کرده پشیمان نشود مؤمن نیست؟! حضرت فرمود: ای ابا احمد! هیچ کس نیست که مرتکب گناه کبیره ای شود و بداند که به پاداش آن عذاب می شود مگر آنکه بر آنچه انجام داده است پشیمان می شود، و چون پشیمان و نادم شد توبه کرده است و در این صورت مستحق شفاعت می باشد؛ و اگر پشیمان و نادم نشد، بر آن گناه مُصر است و مصر بر گناه آمرزیده نمی شود، چون به عذاب و پاداش عملی که انجام داده است ایمان نیاورده است و اگر به عقوبت و پاداش، مؤمن باشد حتما پشیمان می شود؛ و رسول خدا (ص) فرموده است: «لا کبیرة مع الاستغفار، و لا صغیرة مع الاءصرار؛ در صورت استغفار و توبه هیچ گناه کبیره ای باقی نمی ماند؛ و در صورت اصرار هیچ گناه صغیره ای صغیره نیست».
و اما گفتار خداوند: «و لا یشفعون إلا لمن ارتضی؛ شفاعت نمی کنند مگر از کسی که از او راضی باشند» مراد آنست که دینش مورد رضایت و پسندیدگی باشد؛ و دین عبارت است از اقرار به پاداش نیکی ها و زشتی ها و کسی که خداوند دین او را بپسندد، بر گناهی که نموده است پشیمان می شود؛ چون به عاقبت و پاداش آن در روز قیامت معرفت پیدا کرده است.
در کتاب «عیون» از جمله نوشته های حضرت رضا (ع) برای مأمون اینست که: «إن الله لا یدخل النار مؤمنا و قد وعده الجنة؛ و لا یخرج من النار کافرا و قد أوعده النار والخلود فیها. و مذنبو أهل التوحید یدخلون النار و یخرجون منها، و الشفاعة جآئزة لهم؛ خداوند، مؤمن را داخل در آتش نمی کند، زیرا که به او وعده بهشت داده است و کافر را از آتش خارج نمی کند، زیرا که به او وعید آتش و خلود در آن را داده است و گناهکاران از اهل توحید، داخل در آتش می شوند و سپس از آن بیرون می آیند، و شفاعت درباره ایشان جائز است» (بحارالانوار)
در کتاب «صفات الشیعه»، صدوق از حضرت صادق (ع) روایت کرده است که گفتند: «من قال لا إله إلا الله مخلصا دخل الجنة؛ و إخلاصه أن یحجزه لا إله إلا الله عما حرم الله؛ هر کس از روی اخلاص، لا إله إلا الله بگوید داخل بهشت می شود و اخلاص آن اینست که این گفتار لا إله إلا الله او را از آنچه خدا حرام کرده است نگهداری کند و جلوگیری نماید» (بحارالانوار)
و نیز در همین کتاب، از ابوعبیدة حذاء روایت کرده است که گفت: «شنیدم که حضرت صادق (ع) می فرمود چون رسول خدا (ص) شهر مکه را فتح کرد، بر بالای کوه صفا ایستاد و سپس گفت ای بنی هاشم! من پیامبر خدا هستم به سوی شما و حقا من نسبت به شما مهربان و رئوف می باشم! نگوئید: محمد از ماست! سوگند به خداوند که موالیان من از شما و از غیر شما، به جز پرهیزگاران و متقیان نیستند! آگاه باشید! مبادا من شما را چنین بیابم که در روز قیامت در نزد من حاضر شوید و شما بر گردن های خود دنیا را حمل بکنید و مردم دیگر بیایند و آخرت را حمل بکنند! آگاه باشید که من گفتاری را بیان کردم که با آن فیما بین من و شما عذرم تمام است و فیما بین خداوند عز وجل و شما نیز عذرم تمام است؛ و برای من عمل من است و برای شما عمل شماست».