خداوند در آیه 28 سوره انفال میفرماید: «واعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنه و ان الله عنده اجر عظیم؛ بدانید که اموال و فرزندانتان (مایه) آزمایش است و خداوند است که پاداش بزرگ نزد اوست». در این آیه قرآن کریم می گوید: ثروت و فرزندان برای شما فتنه یعنی مایه آزمایش هستند. کلمه فتنه همان مفهوم امتحان و آزمایش را دارد. البته فتنه از این جهت فتنه گفته میشود که چیزی است که انسان را به خود مشغول میکند و امتحان بودنش به همین است. بنابراین فتنه در قرآن یعنی آزمایش. بدانید همین مال و ثروت وسیله آزمایش هستند. یعنی هم تمام زندگی شما زن و بچه نباشد. اینجاست که مسأله آخرت پیش می آید. شما نباید به اینها به عنوان ایده آل نگاه کنید بلکه اینها وسیله هستند.
در قرآن میخوانیم: «و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه و الینا ترجعون؛ و ما شما را با خیر و شر می آزماییم و شما به سوی ما باز می گردید» (انبیاء/ 35). آیا این چیزهایی که موجب آزمایش بشر است خیرند یا شر؟ ممکن است چیزی به ظاهر خیر باشد یعنی نعمت باشد و ممکن است چیزی شر باشد یعنی بلا باشد ولی عمده این است که انسان در مقابل آن چیزی که موضوع امتحان اوست چه عکس العملی نشان میدهد. ممکن است عکس العمل انسان درباره نعمت و بلا به گونه ای باشد که هر دو برای او نعمت بشود و ممکن است عکس العمل او در برابر نعمت و بلا به گونه ای باشد که هر دو برای او نقمت شود. این است که نباید هر چیزی را که مایه امتحان انسان است بد دانست بلکه باید آن را خوب دانست.
قرآن از انسان یک موجود از همه چیز گذشته جز خدا میخواهد، این است که میفرماید: مال شما فتنه است، اولاد شما فتنه است، یعنی بازدارنده هستند. قرآن نمیگوید شما فرزند نداشته باشید یا فرزندانتان را دوست نداشته باشید، احساس مسئولیت نداشته باشید و یا مال نداشته باشید و اصلا مال خودتان را رها کنید، چنین چیزی نیست. ولی هیچیک از اینها نباید در حدی باشد که وقتی پای حق و پای خدا و پای تکلیف بزرگتری در میان می آید بتواند پایبند انسان باشد: «قل ان کان اباوکم و ابناوکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره والله لا یهدی القوم الفاسقین؛ اگر پدران، فرزندان، برادران، همسران، عشیره، مال و ثروت، شغل و مسکن در نزد شما از خدا عزیزتر هستند، صبر کنید و سر جایتان باشید تا به شما خبر بدهیم» (توبه/ 24). امتحانهای الهی برای این جهت است که انسان در خلال آن گرفتاریها کمال یابد. گرفتاری در نعمت یک جور گرفتاری است و گرفتاری در نقمت جور دیگر است. همه چیز برای این است که انسان گرفتار آن شود و خود را از آن آزاد کند.
انسان در دنیا نیامده که از کنار نعمتها و از کنار بلاها و گرفتاریها بگذرد، بلکه آمده است در دریای نعمتها و در دریای گرفتاریها خودش را بیندازد و سالم بیرون بیاید. اگر کسی در عمرش اساسا خودش را در بلایا و مصائب و سختیها قرار ندهد و همیشه از آن کنار بگذرد، هرگز چیزی نمیشود. اگر کسی هم اساسا دستش به نعمت نرسد کمالی که در این دنیا باید پیدا کند، پیدا نمیکند. کمال انسان به این است که در دنیا، هم با نعمتها و هم با شدتها هرچه بیشتر درگیر شود و از این درگیری آزاد بیرون بیاید. خداوند متعال در آنجا که فرمود: «ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم؛ در حقیقت برخی از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمایند» (تغابن/ 14)، آن جنبه دشمنی و خطر برخی از همسران و فرزندان را یادآوری کرد و در آیه بعد که فرمود: «انما اموالکم و اولادکم فتنه والله عنده اجر عظیم؛ اموال شما و فرزندانتان صرفا (وسيله) آزمايشى (براى شما)يند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است» (تغابن/ 15)، جنبه امتحان بودن و لابد منه بودن آنها را بیان کرد. اینها مایه های امتحان شما هستند، مایه امتحان بودن مستحق ملامت نیست، به شما بستگی دارد که از این امتحان چگونه بیرون بیایید و آن که در نزد او اجر بزرگ است الله است.