کتاب آسمانی عیسی مسیح (تاریخ)

انجیل

در زبان انگلیسی معاصر، واژه "Gospel" معادل «انجیل» به کار می رود. که اصل آن در انگلیسی باستان "God_Spell" است. این کلمه نیز مرکب از دو واژه انگلوساکسون "God" و "Spell" و در مجموع به معنای «کلام الهی»، یا «املای خداوند» یا «خبر خوش» است. این واژه خود برگردان واژه یونانی Evangelion (إوانگلیون) است که در لاتین، Evangelium (إوانجلیوم) تلفظ می شود. واژه اخیر به زبانهای فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و دیگر زبانهای جدید راه یافته است. با توجه به اینکه متون نخستین مسیحی به زبان یونانی بوده، باید گفت که واژه انجیل نیز نهایتا از واژه یونانی «إوانگلیون» گرفته شده است؛ اما راهیابی مستقیم یا با واسطه آن به زبان عربی مورد اختلاف است.
نولدکه (Noldke) بر وامگیری از طریق گویش حبشی آن، یعنی "Wangel" استدلال می کند و گروهی نیز احتمال داده اند که به طور مستقیم از یونانی یا یکی از زبانهای سریانی، عبری یا سبایی به عربی راه یافته باشد. در این میان، برخی مفسران مسلمان در تلاش برای عربی نشان دادن واژه یاد شده، آن را بر وزن إفعیل، از ریشه «ن ـ ج ـ ل» دانسته و معانی متفاوتی برایش گفته اند. این نظر، مقبول واژه نگاران عربی نیفتاده است. آنها بر دخیل بودن و وامگیری آن از زبان عبری، یونانی یا سریانی تأکید می ورزند. اغلب مفسران مسلمان نیز انجیل را از واژگان دخیل دانسته و کسانی چون زمخشری و بیضاوی، عربی خواندن آن را به دیده تحقیر نگریسته اند.

انجیل در ادبیات دینی مسیحیان

اعتقاد مسیحیان درباره حقیقت و چیستی انجیل با مفهوم آن در ادبیات اسلامی کاملا متفاوت است. انجیل به عنوان صورت مکتوب وحی نازل شده بر عیسی (ع) و به مثابه کتابی آسمانی، همانند تورات و قرآن، در الهیات مسیحی، جایگاهی ندارد. مسیحیان، خود حضرت عیسی (ع) را «تجسم وحی» و عین پیام الهی و نه حامل آن دانسته و انجیلی را که به عنوان وحی عیسی مسیح آن را نوشته یا بر شاگردانش املا کرده باشد باور ندارند. آنان «انجیل» را به معنای «بشارت» در مورد عیسی (ع) و رستگاری ره آورد او برای نوع بشر می دانند. بیشترین کاربرد این معنا، در سخنان پولس آمده است. برخی نیز در بیان معنای انجیل بر مفهوم «فداء» تکیه کرده اند که بر این اساس، انجیل (بشارت) بدین معناست که مسیح (ع) با تحمل مصائب، مرگ و رستاخیز خود، کفاره گناه انسان شد؛ اما آنچه اکنون به اناجیل چهارگانه معروف است (4 کتاب نخست از عهد جدید) صرفا نامی است که از پایان قرن دوم میلادی به نوشته هایی که زندگی، معجزات، تعالیم، سیره، سخنان و صعود عیسی را گزارش کرده اطلاق شده است، زیرا این نوشته ها، بهترین بشارتهایی را که می توان به انسان داد، دربر دارد.
شاید اختصاص نام انجیل بر این 4 کتاب به سبب آن است که آنها بیش از بخشهای دیگر عهد جدید، به زندگی، سخنان و رفتارهای عیسی (ع) پرداخته است، با این حال بخشهای دیگر را هم که حاوی آموزه هایی از مسیح است می توان انجیل نامید، چنان که پولس بارها مطالب خود را انجیل می خواند و گاه به مجموعه عهد جدید هم انجیل گفته می شود. انتشار مجموعه یاد شده به زبانهای گوناگون و با عنوان انجیل، مؤید این معناست، بنابراین، انجیل به معنای پیامی است که کم و بیش در همه این نوشته ها جاری است و نباید بین معنای اصطلاحی آن و این متون نوشتاری خلط صورت گیرد. شایان توجه است که در خود اناجیل و دیگر کتابهای عهد جدید نیز بارها، از انجیل آن هم فقط به لفظ مفرد سخن رفته است، بدون آنکه از آن، اناجیل چهارگانه یا همانند آنها قصد شده باشد، افزون بر آن، کلیسای قدیم نیز بر واحد بودن انجیل تصریح می کرد. نکته شایان توجه دیگر اینکه مسیحیان، نویسندگان اناجیل یاد شده و دیگر کتب عهد جدید را پیامبر نمی دانند؛ اما بر این باورند که همه آنان با الهام و ارشاد الهی دست به نگارش متون یاد شده زده اند و این چیزی است که خود نویسندگان عهد جدید نیز به آن تصریح کرده اند؛ اما اینکه چرا از میان انبوه اناجیل، نامه ها، مکاشفات و کتب مربوط به اعمال حواریان، فقط 27 رساله موجود در عهد جدید با الهام الهی بوده است، دلیل قانع کننده ای ارائه نمی دهند. برخی، گزینش یاد شده را با راهنمایی روح القدس پنداشته اند.
بر اساس مفهوم مسیحی انجیل، مسیحیان آگاه از دیدگاه قرآن درباره عیسی (ع) و انجیل، معرفی انجیل به عنوان کتاب آسمانی نازل شده بر عیسی (ع) و ابلاغ آموزه های آن به وسیله وی به مردمان عصر خویش را برنمی تابند و در صورتی که مراد قرآن همان انجیلهای چهارگانه باشد، عدم کاربرد لفظ جمع اناجیل را بر آن خرده می گیرند. آنان گزارشات قرآن درباره مسیحیت و انجیل را سطحی و احتمالا برگرفته از مسیحیان مدینه می پندارند که فقط با برخی از منابع غیر رسمی مسیحیت آشنا بوده اند، بر این اساس، معتقدند که گزارشهایی از قبیل آمدن معجزه آسای «رطب تازه» برای مریم پس از تولد عیسی (ع) (مریم/ 24- 26)، سخن گفتن مسیح در گهواره (مریم/ 28- 29) و زنده شدن پرندگان گلین به دست وی و با قدرت خداوند، (آل عمران/ 49؛ مائده/ 110) در کتب معتبر و رسمی دینی مسیحیت وجود ندارد و گاه در اناجیل غیر معتبر یافت می شود. این چالش با توجه به وحیانی بودن قرآن از یک سو، و نگارش اناجیل به دست بشر و تردیدهای موجود در تاریخ و محتوای آنها از سوی دیگر، قابل پاسخ است.

تاریخ انجیل

دو سه دهه نخست تاریخ مسیحیت و بودن کتابی به نام انجیل و منسوب به مسیح (ع) از نظر منابع تاریخی مستقل از متون مسیحی و اسلامی در هاله ای از ابهام قرار دارد، به گونه ای که برخی حتی در وجود خود عیسی (ع) نیز تردید کرده اند، در حالی که فقدان گزارشهای تاریخی نمی تواند دلیلی بر فقدان وجود خارجی و تاریخی انجیل باشد و چه بسا جزئیات مربوط به ظهور عیسی (ع) و وحی نازل شده بر وی به علل نامعلومی در تاریخ ثبت نشده یا از بین رفته باشد. البته در برخی اناجیل چهارگانه، از انجیل مسیح سخن به میان آمده است. در 30 تا 40 سال نخست میلادی، تعلیم مسیحیت، تقریبا فقط به صورت شفاهی و گاه با نامه نگاری انجام می گرفت. حواریان، آموزه های مسیح (ع) را ضمن مواعظ خویش بیان و با حوادثی از زندگی آن حضرت، مصور می ساختند؛ اما کاستیها و کافی نبودن تعالیم رساله ها و روایتهای شفاهی، زمینه انجیل نگاری را فراهم ساخت، بنابراین، تاریخ نگارش عهد جدید و آنچه امروزه به نام کتاب مقدس مسیحیان خوانده می شود، اغلب به پس از نیمه نخست قرن اول میلادی و در حدود 20 تا 30 سال پس از صعود مسیح (ع) بازمی گردد که به وسیله رسولان وی و شاگردان آنها صورت پذیرفت.
این نوشته ها در 4 دسته نامه های رسولان، اعمال رسولان، اناجیل چهارگانه و مکاشفات طبقه بندی شده است. «نامه های رسولان»، مطالب و آموزه های رسولانی چون پولس، یوحنا، یعقوب، برنابا، یهودا و پطرس است که برای ابلاغ و ترویج پیام مسیح (ع) به افراد، گروهها و مناطق گوناگون نگاشته اند. برخی از آنها در مجموعه عهد جدید پذیرفته و برخی دیگر از طرف کلیسا در قرون اولیه تاریخ مسیحیت رد شده است؛ تاریخ نگارش نامه های پولس از همه بخشهای عهد جدید قدیمی تر است. «اعمال رسولان»، گزارش فعالیتهای تبشیری حواریان و رسولان است که به وسیله افرادی چون «لوقا» ثبت شده است. تاریخ زندگی، معجزات، آموزه ها، سیره و سخنان مسیح (ع)، بخش دیگر عهد جدید است که از سوی شماری از رسولان و شاگردان آنها، نگارش یافته و بر مشاهدات عینی یا شنیده های مؤلفان از شاهدان عینی استوار است.
این نوشته ها تا نیمه نخست قرن دوم با عنوان «خاطرات رسولان» و از اواخر قرن دوم به نام «اناجیل» شهرت یافت. مسیحیان با اذعان به دریافت نام حدود 50 انجیل از نوع یاد شده، فقط اطلاعات مربوط به 20 مورد از آنها را در دسترس می دانند که انجیلهای عبرانیان، پطرس، مصریان، فیلیپ، توما، یعقوب، نیکوداموس، 12 حواری، یهودا و انجیل مارکیون از جمله آنهاست. اناجیل دیگری چون «انجیل کودکی به زبان عربی» هم وجود دارد که معجزات حضرت عیسی در دوران طفولیت را گزارش کرده است. سران کلیسا در اواخر قرن دوم میلادی از میان نوشته های متنوع و انبوهی که در 4 دسته یاد شده قرار می گرفت شماری را به سبب سازگاری با تعالیم کلیسا و به عنوان کتابهای قانونی و معتبر "Canon" گزینش کرده و با نام «عهد جدید»، در کنار «عهد قدیم» و به عنوان دومین بخش کتاب مقدس مسیحیان قرار دادند.
در سال 382 میلادی انجمنی از اسقفان، لیست نهایی حاوی 27 کتاب و نامه را نهایی کردند که مجددا توسط مجمع ترنت (Trent)در فاصله سالهای 7 ـ 1545 مورد تأیید قرار گرفت. مجموعه عهد جدید با 4 انجیل منسوب به متا، مرقس، لوقا و یوحنا آغاز می شود. کتاب اعمال رسولان و پس از آن 13 یا 14 نامه منسوب به پولس، یک نامه منسوب به یعقوب؛ دو رساله منسوب به پطرس، سه رساله منسوب به یوحنا و یک نامه منسوب به یهودا قرار دارد. کتاب مکاشفه یوحنا بخش پایانی این مجموعه است. عهد جدید را از لحاظ محتوا می توان به سه بخش کلی تاریخی، عقیدتی و پیشگویی تقسیم کرد. اناجیل چهارگانه در کنار «اعمال رسولان» بخش تاریخی عهد جدید را تشکیل داده و عمدتا تاریخ زندگی و فعالیتهای حضرت مسیح (ع) و حواریان را اندکی تا حدود سال 63 میلادی گزارش می کند. بخش عقیدتی عهد جدید را 21 نامه موجود در آن تشکیل می دهد که اغلب به تبیین عقاید، دفاع از آن و رد عقاید دیگر می پردازد.
بخش پیشگویی درباره حوادث آخرالزمان و آمدن دوباره حضرت مسیح (ع) که در قالب رؤیا و مکاشفه بیان شده است در کتاب مکاشفه یوحنا قرار دارد. مجموعه عهد جدید از نظر آموزه های اعتقادی و عملی، دوگانه و ناهمگون است؛ بخشی از آن دنباله عهد قدیم بوده و بر انسان و فرستاده خدا بودن مسیح (ع) و لزوم پایبندی به شریعت موسی (ع) تأکید می کند و بخشی دیگر بر جنبه الوهی آن حضرت و نفی شریعت موسوی تأکید دارد. این دو روایت ناهمگون بازتابی از نزاع فکری و عقیدتی پطرس و پولس است. نوشته های دیگر که مورد تأیید کلیسا قرار نگرفت به عنوان «اپوکریفا» یعنی نوشته های مشکوک و غیر معتبر شناخته می شود که تعداد بسیاری از آنها از بین رفته و شماری نیز هنوز باقی است. انجیل برنابا، منسوب به قرین یوسف برنابا، دوست پولس و مرقس، از این قبیل است که از قرن چهارم میلادی به بعد، خواندن آن از سوی کلیسا تحریم شد.
برخی، آن را حلقه گمشده بین اسلام و مسیحیت خوانده اند. انجیل برنابا به رغم ناسازگاری برخی آموزه های آن با تعالیمی از اسلام و نیز مسیحیت رسمی، دارای اصول اساسی درستی است و در موارد مهم و قابل توجهی با قرآن سازگاری دارد. یاد کرد صریح نام، ویژگیها و بشارت بعثت پیامبر اسلام، نفی الوهیت و نبوت مسیح (ع) تصریح بر ذبیح بودن اسماعیل (نه اسحاق) نفی مصلوب شدن حضرت عیسی (ع) و کشته شدن یهودای اسخریوطی به جای وی از این قبیل است.

انجیلهای چهارگانه

اناجیل چهارگانه به عنوان معروف ترین بخش عهد جدید، در آغاز آن جای گرفته است. در الهیات مسیحی، بدون اعتقاد به نزول وحیانی انجیلهای یاد شده و دیگر بخشهای عهد جدید بر عیسی (ع)، نگارش مجموعه مذکور به دست انسانهای عادی و پس از صعود مسیح (ع) پذیرفته شده است. اناجیل چهارگانه با توجه به نام مؤلفان آنها، به انجیل متا، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا شهرت یافته است. به رغم پژوهشهای وسیع انجام گرفته درباره تاریخ نگارش، هویت نویسندگان و درستی و پیوستگی سند آنها، وحدت نظر قاطعی در این باره پیدا نیست. البته در کنار چالشها و تردیدهای جدی و بر اساس پاره ای از قراین و شواهد، حدس و گمانهای نیرومندی نیز مطرح است.

انجیل مرقس

«عیسی گفت: چطور می توانم، سلطنت خدا را برای شما تعریف کنم؟ با چه مثلی آن را برایتان شرح دهم؟ (آن) مانند دانه خردلی است که گرچه یکی از کوچکترین دانه ها ست، ولی وقتی کاشته شد (رشد کرده) از همه گیاهان بزرگتر می شود و شاخه های بلند می آورد، به طوری که پرندگان می توانند زیر سایه آن آشیانه کنند.» (مرقس،4: 30و31و32)
«کولمان مرقس» یکی از مؤمنین نخستین مسیحی و از کاتبان معروف انجیل بود. هر چند وی جزء 12 شاگرد خاص عیسی مسیح یعنی «حواریون» (لوقا،6: 12) نبوده است. اما بر اساس شواهد تاریخی و نقلی، او از شاگردان «برنابای» و «پطرس» حواری بوده و انجیل خود را تحت تأثیر و توجه آنان تصنیف نموده است. (بوکای،ص93-91) مرقس را نه از مصاحبان عیسی (ع) بلکه دوست، همدم و شاگرد پطرس حواری گفته اند که گاه با پولس نیز همسفر می شده و روایتهای خود را از پطرس گرفته است. انجیل او را مختصرترین، نگارش آن را به زبان رومی و بنابر نظر بیشتر محققان در بین سالهای 65 ـ 70 میلادی و در شهر رم دانسته اند. او به روایت قاموس کتاب مقدس، جوانی از اهالی اورشلیم و پسر زنی به نام «مریم» بوده است که حواریون اکثرا در خانه او در شهر اورشلیم گرد هم می آمدند.
در این اثنا او با پطرس آشنا شده و با او رابطه مؤدتی می یابد چنانکه او را استاد خود و پطرس مرقس را فرزند خطاب می کرده است. در این مراوده، مرقس از پطرس حواری به تفصیل تعلیماتی در خصوص اعتقادات مسیحی فرا می گیرد که او را به یک مؤمن واقعی مسیحی تبدیل می کند. چنانکه طبق روایات متواتر موجود، او یکی از مبلغان کوشای مسیحی و پایه گذار «کلیسای اسکندریه» در «مصر» بوده است. احتمالا" مرقس انجیل خود را در سرزمین «روم» نـوشت و آن را بـعـد از وفـات پطرس و «پولس» منتشر ساخته است. (قاموس،ص791)
هر چند او در نویسندگی تا حدی ناشی بوده و در دیدکلی ضعیف ترین انجیل نویسان است (بوکای، ص 93) اما علمای مسیحی او را نخستین تاریخ نویس اصلی انجیلی می دانند و برای مکتوبات آن مقام مرجعیت خاصی قائل هستند. آنان زمان نگارش انجیل مرقس را حدود سال 70 میلادی تخمین زده اند، لذا انجیل او احتمالا پیش از انجیل متی و لوقا نوشته شده است. با این فرض و با بررسی محتویی انجیل های «متی» و «لوقا» می توان نتیجه گرفت که انجیل و دست نوشته های مرقس مورد توجه و مطالعه متی و لوقا بوده است و آنها در نگارش گزارش های انجیلی خود از آن مکررا استفاده نموده اند. (رابرت ویر، ص677-674)
انجیل مرقس از عباراتی ساده و صریح برخوردار بوده و حوادث و وقایع گزارش شده در آن (گاه مفصلا و گاه مختصرا) دقیق و روشن بیان شده است و اشارات و بیانات زیادی از احساسات بشری عیسی (ع) را در خود دارد. (جان ناس، ص624) با بررسی در متن انجیل مرقس، در می یابیم که او گزارش انجیلی خود را درسه محور بیان کرده است:
- تاریخی، روایی: مرقس سعی می کند تا شمایی از دوران زندگی عیسی (ع) را با دیدی روایی بیان کند تا روند رشد نهضت مسیحی او را متصور سازد. سیر گزارش ها و مطالب مندرج در آن، از ماجرای تعمید یافتن عیسی ناصری به دست «یحیی» پیامبر (ص) و مبعوث شدن وی به پیامبری آغاز می گردد (مرقس، 1: 13-1) و با ذکر چگونگی حرکتهای تبلیغی عیسی مسیح و همچنین تعالیم و شرح موعظه های متعدد وی ادامه می یابد. (مانند بابهای 2 و 5 و 6) روایت او تا نقل گرفتار شدن عیسی و مصلوب شدن (مرقس، 14 و 15) و سپس زنده شدن مجددش (مرقس،16) ادامه می یابد و در خاتمه با بیان عروجش به آسمان پایان می پذیرد. در این بین مرقس تعدادی (حدود 15 مورد) از معجزات عیسی، از قبیل شفای بیماران لاعلاج (باب2) و دیوانگان (باب5) و زنده ساختن مردگان (باب5: 34-33) را شرح می دهد، تا تثبیتی بر حقانیت قیام و پیام او باشد.
- بیان تعالیم: مرقس در باب هایی از انجیل خود ضمن نقل سخنان عیسی مسیح و بیان تعالیم او، مناظرات مذهبی چند از عیسی نقل می نماید که بین وی و کاهنهای یهودی «فریسی» صورت گرفته است. (مانند،12:12 به بعد) این مناظرات و مباحث مطرح شده در آن به عنوان اولین احتجاج های کلامی مسیحی، از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چنانکه همین مباحث بعدها شالوده کلام و حتی فلسفه مسیحی گردیده و بارها به آنها استناد شده است، لذا این بخش ها از نظر متفکران مسیحی جالب توجه بوده و حائظ اهمیت است. (کچویی، مواعظ مسیح در انجیل)
- پیوند مسیحیت با یهودیت: از شرح و تفسیری که در خصوص رسوم یهودی در انجیل او آمده است، و همچنین از سبک و سیاق گزارش های انجیلی مرقس که حاوی اشارات و بیانات زیادی از احساسات بشری عیسی (ع) می باشد، معلوم می شود که مرقس انجیل خود را مخصوص کسانی نگاشته (یهودیان)، که مسیح را بیشتر یک رسول الهی می دانستند تا فرزند خداوند. زیرا با وجود اینکه مرقس عیسی (ع) موجودی مافوق بشری نشان داده و او «فرزند انسان» معرفی می نماید، اما ذکری از اصل تجسم الهی در پیکر عیسی و از اصل ازلیت او (وجود قبل از خلقت) به میان نمی آورد (جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص624) این امر به ویژه در عدم تطابق با دیدگاه جهان بینی مسیحی و اصل الوهیت و تثلیث، نکته ای قابل تأمل بوده و حائز اهمیت است.
انجیل مرقس بر خلاف قدمت آن، از لحاظ ترتیب تدوینی در عهد جدید پس از انجیل متی آمده و دومین انجیل آن است. متن آن به 16 باب تقسیم شده است که اکثرا عنوان حادثه خاصی را بر خود دارند. مانند باب 1 که عنوان «ظهور نجات دهنده» را دارد، و یا مثلا" باب 11 که با عنوان «مسیح وارد اورشلیم می شود» ذکر شده است. البته هر بابی خود نیز به بندهای شماره گذاری شده ای تقسیم شده است تا امکان آدرس دهی دقیقتری از عبارات وجود داشته باشد.
 


منابع :

  1. على اسدى، محمد کاظم شاکر- مقاله انجیل- دائره المعارف قرآن کریم

  2. زیبا نژاد- مسیحیت‌شناسى مقایسه‌اى- صفحه 139

  3. ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد 2 ص 694، جلد 4 ص 749، جلد 3 ص 313

  4. توماس میشل- کلام مسیحى- صفحه 42 ـ 51

  5. م.میلر- تاریخ کلیساى قدیم- صفحه 66- 70

  6. ویل دورانت- تاریخ تمدن- جلد 3 صفحه 651

  7. سيد جلال الدين آشتياني- تحقیقى در دین مسیح- صفحه 41 ـ 42، 57 ـ 70و 170 ـ 174

  8. جوآن اگریدی-مسیحیت و بدعتها- صفحه 46 ـ 47

  9. مجله هفت آسمان- شماره 3 ـ 4 صفحه 73 ـ 74، 79 ـ 81

  10. جریر طبری-جامع البیان- مج 4 ج 6 ص 358، مج 3 ج 3 ص 373، مج 1 ج 1 ص 615؛ مج 3 ج 3 ص226؛ مج4 ج6 ص361، مج6 ج9 ص112ـ113

  11. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 3 ص 198-201، جلد 5 ص 349، جلد 6 ص 37 ـ 38

  12. ویر، رابرت (ویراستار کلی)- جهان مذهبی (ادیان در جوامع امروز)- ترجمه عبدالرحیم گواهی- تهران- انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی- سال 1374ش

  13. موریس بوکای- مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم- ترجمه ذبیح الله دبیر- تهران- نشر فرهنگ اسلامی- سال 1374ش

  14. جیمزهاکس- قاموس کتاب مقدس- بیروت- 1928م و تهران- انتشارات اساطیر1377

  15. جان.بی.ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه علی اصغر حکمت- تهران- انتشارات علمی و فرهنگی- سال 1373ش

  16. لیلا هوشمندی- مقاله راهنمای کتاب شناختی مسیحیت و تاریخ آن- تهران- مجله کتاب ماه دین- شماره 69 و 68- خرداد و تیر 1372ش- ص93-89

  17. عاطفه کچویی- مواعظ حضرت مسیح در انجیل- اصفهان- کانون پژوهش- اصفهان سال 1379ش

  18. داود کمیجانی- مقاله انجیل‌های کتاب مقدس (عهد جدید)

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/113265