دستاوردهای علمی و تأثیر خواجه نصیرالدین طوسی

زندگی، تولد و تحصیلات

نصیرالدین، که نزد هم میهنان خود به محقق طوسی، خواجه طوسی یا خواجه نصیر معروف است (1201-1274)، یکی از بانفوذترین و معروفترین شخصیتها در تاریخ عقلانی اسلام است. او علوم دینی و اصول و مبادی "علوم عقلی" را نزد پدر خود که فقیه مذهب 12 امامی شیعه در طوس بود، مطالعه کرد. احتمالا منطق، فلسفه طبیعی و متافیزیک را نزد دایی اش در همان شهر خواند. طی این دوره او به یادگیری جبر و هندسه نیز پرداخت. پس از آن رهسپار نیشابور شد که در آن زمان هنوز مرکز مهم علم و دانش بود، تا تحصیلات پیشرفته رسمی خود را کامل کند؛ و در این شهر بود که به عنوان یک عالم برجسته، شهرتی به دست آورد.
مشهورترین اساتید او عبارت بودند از فریدالدین داماد که به چهار واسطه به ابن سینا و مکتب او می پیوست و طوسی فلیفه را نزد او خواند؛ قطب الدین المصری که خودش معروفترین شاگرد فخرالدین رازی (1209-1148) بود و طوسی عمدتا با تمرکز بر متن قانون ابن سینا، طب را نزد او خواند؛ و کمال الدین یونس (1242-1156) که ریاضیات را بیشتر با او خواند.

تحقیق و تألیف در فلسفه های اسماعیلیه

این دوره یکی از پرآشوبترین ادوار در تاریخ اسلام بود: مغولان از آسیای مرکزی به سوی خراسان در حال پیشروی بودند. بنابراین اگرچه طوسی عالمی مشهور بود اما نتوانست موقعیت و آسایشی را که برای زندگی محققانه لازم است، فراهم نماید. تنها سرزمینهایی که در این زمان در خراسان در صلح و آرامش بودند، قلاع و دژهای نظامی اسماعیلی بودند؛ و حاکم اسماعیلی، نصیرالدین محتشم، از وی خواست که از امنیت آنها استفاده کند.
طوسی این دعوت را پذیرفت و به کوهستان رفت؛ جایی که در آنجا با عظمت و احترام زیاد پذیرایی و در دربار اسماعیلی بسیار محترم و گرامی داشته شد؛ اگرچه بسیار محتمل است که برای ترک آنجا، اگر خواستار آن بود، اختیاری نداشت. تاریخ ورود او به خدمت امرای سامانی دقیقا معلوم نیست اما یقینا باید اندکی قبل از سال 1232 م. بوده باشد؛ چرا که در این سال بود که او کتاب معروف خود اخلاق ناصری را برای حاکم اسماعیلی نوشت. طوسی در طی توقفش در دژهای متعدد اسماعیلی، از جمله الموت، تعدادی از آثار مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی خود را نوشت، مانند اساس الاقتباس (در منطق) و رساله معینیه (در نجوم). شهرت او به عنوان یک عالم تا به چین نیز رسید.

دوران وزارت هلاکوخان

هلاکو در سال 1256 (میلادی) به حکومت اسماعیلیان در شمال ایران خاتمه داد. علاقه او به نجوم و در نتیجه احترام وی به منجمان، که با شهرت طوسی در این رشته همراه شد، پس از آنکه الموت را تسخیر کرده و طوسی را از آن قطعه «آزاد» نمود، او را به طور ویژه ای در نزد طوسی محترم ساخت. زین پس طوسی به عنوان وزیر یا مشاور علمی در خدمت هلاکو باقی ماند و عهده دار اوقافات مذهبی و امور دینی شد. وی در سفری که منجر به فتح بغداد در سال 1258 (میلادی) شد، هلاکو را همراهی کرد و بعدها از مراکز شیعی عراق مانند حله بازدید نمود.
طوسی با به دست آوردن اطمینان کامل هلاکو، و با بهره گیری از علاقه او به نجوم، توانست موافقت او را برای ساختن رصدخانه ای مهم در مراغه جلب کند. بنای رصدخانه در سال 1259 (میلادی) شروع شد و زنج های نجومی ایلخانی در سال 1272 (میلادی)، پس از مرگ هلاکو تحت نظارت اباقا تکمیل شد. در سال 1274 م. طوسی در زمانی که در بغداد بود، احساس مریضی کرد و یک ماه بعد درگذشت. و نزدیک مقبره امام هفتم شیعه، موسی الکاظم، چند مایلی دورتر از بغداد دفن شد.

آثار خواجه طوسی

تقریبا 150 رساله و نامه از نصیرالدین طوسی شناخته شده است که از میان آنها 125 اثر به فارسی و بقیه به عربی هستند؛ حتی رساله ای در علم رمالی وجود دارد که طوسی آن را به زبان عربی، فارسی و ترکی نوشت که استادی وی را در هر سه زبان ثابت می کند.
گفته می شود که او زبان یونانی نیز می دانست. آثار او تقریبا همه شاخه های علوم اسلامی، از نجوم تا فلسفه و از علوم خفیه و سحرآمیز تا الهیات را شامل می شود. در مقایسه، ابن سینا طبیبی بهتر و طوسی ریاضیدانی بزرگتر و نویسنده ای تواناتر به زبان فارسی بود. اما از جهات دیگر، وسعت دانش و تأثیر آنها تقریبا با هم برابر و مساوی است. علاوه بر این، آثار طوسی به موجب این حقیقت که بسیاری از آنها در جهان اسلام، آثاری معتبر شناخته شدند، برجسته می باشند.

آثار منطقی و ریاضی

طوسی پنج اثر در منطق تصنیف کرد که از میان آنها اساس الاقتباس، که به فارسی نوشته شده، از همه مهمتر است. فی الواقع این اثر جامع ترین اثر در نوع خود بوده که تا به حال نوشته شده است و تنها بخش منطق شفای ابن سیناست که گوی سبقت را از او می رباید. در ریاضیات، طوسی مجموعه تحریراتی را بر آثار آتولیکوس، آریستارخوس، اقلیدس، آپولونیوس، ارشمیدس، هیپسیکل، تئودوسیوس، منلائوس و بطلمیوس تصنیف کرد. متونی که توسط متعلمان ریاضی، مابین عناصر اقلیدسی و المجسطی بطلمیوسی خوانده می شدند، معروف به "آثار میانی" (متوسطات) بودند؛ و مجموعه آثار طوسی درباره این متون "میانی" به همراه تحریراتش بر اقلیدس و بطلمیوس، در تعلیم ریاضیات به عنوان مأخذ و پایه درآمد. او همچنین بسیاری رسائل ابتکاری درباره حساب، هندسه، و مثلثات نوشت، که مهمترین آنها جوامع الحساب بالتخت و التراب (اثری جامع درباره محاسبه با تخت و خاک؛ این حساب از آن جهت بدین نام خوانده شده که بر تخته ای خاک می افشاندند و ارقام را با انگشت بر آن نقش می کردند. به نقل از علم در اسلام، س. ح. نصر، ترجمه احمد آرام، تهران، سروش، 1366 هـ.ش)؛ الرسالة الشافعیة (رساله رضایتبخش)؛ و کشف القناع فی اسرار شکل القطاع معروف به کتاب اصول متقاطع می باشد که به لاتین ترجمه شد و ریجی مونتنوس را متأثر ساخت.

آثار نجومی

معروفترین اثر از آثار متعدد نجومی طوسی، زیج ایلخانی (جداول ایلخانی) است که به فارسی نوشته شد و بعدها به عربی و نیز توسط جان گریوس با عنوان astronomia quaedam ex traditione shah chdgii persae una cum hypothesibus planetarum (London 1950) به طور ناقصی به لاتین ترجمه گشت. دیگر آثار مهم نجومی، تذکره و رسائل او درباره برخی موضوعات نجومی، مانند رساله ای در اسطرلاب می باشد. او همچنین صورالکواکب عبدالرحمان صوفی را از عربی به فارسی ترجمه کرد. طوسی آثار بی شماری در علوم دیگر پدید آورد که از آن میان تنکسوخ نامه (کتاب مواد گرانبها) به ویژه قابل ملاحظه است. او همچنین در طالع بینی کتابی نوشت.

آثار فلسفی، کلامی و اخلاقی

در فلسفه، اخلاق و الهیات (کلام)، طوسی تفسیری بر الاشارات و التنبیهات ابن سینا؛ اخلاق ناصری، معروفترین اثر اخلاقی به زبان فارسی، و تجرید، منبع اصلی و عمده کلام شیعی را نوشت که بیش از چهارصد تفسیر و حاشیه بر آن نوشته شده است. طوسی شروحی برجسته بر آموزه های اسماعیلی نگاشت، که عمده ترین آنها تصورات است، و رسائل عرفانی مانند اوصاف الاشراف را تصنیف کرد. او همچنین اشعاری لطیف و روشن و عمدتا به فارسی تصنیف کرد.

مطالعات و دستاوردهای حوزه منطق و ریاضی

طوسی در منطق تعالیم ابن سینا را دنبال نمود اما گاهی تازه در مطالعه ارتباط بین منطق و ریاضیات برداشت. او قیاس اقترانی شرطی را نیز بهتر از اسلاف خود توضیح داد. واژگان و اصطلاحات منطقی را به علایم ریاضی برگرداند و علایم ریاضی را که ابوالبرکات در کتاب المعتبر خود به کار برده بود، روشن ساخت. طوسی همچنین بین معنای "جوهر" به معنی فلسفی و کاربرد آن به عنوان واژه ای علمی تمایز قائل شد و ارتباط مقولات را در متافیزیک و منطق روشن کرد.
رسائل طوسی در ریاضیات عمدتا درباره حساب، هندسه و مثلثات بودند. او کار خیام را در بسط معنای عدد برای دربرگرفتن اصم دنبال نمود. او در شکل القطاع خاصیت تبدیلی ضرب را بین سلسله نسب که اعداد حقیقی هستند، نشان داد و اظهار داشت که هر نسبتی یک عدد است، جوامع الحساب که مرحله مهمی را در گسترش اعداد هندی نشان می دهد، شامل اشاره به مثلث پاسکال و نخستین روش موجود استخراج ریشه های چهارم و بالاتر اعداد است. طوسی با همکاری همکارانش در مراغه، همچینین شروع به بسط ریاضیات محاسباتی کرد که بعدها توسط الکاشی و دیگر ریاضیدانان عصر تیموری دنبال شد.

تحقیقات حوزه هندسه و مثلثات

در هندسه نیز، طوسی کار خیام را دنبال کرد و در الرسالة الشافعیه اش، اصل پنجم اقلیدس را بررسی کرد. تلاش او برای اثبات آن از طریق هندسه اقلیدسی ناموفق بود. او ثابت کرد که در یک چهار ضلعی ABCD، که ضلع AB و DC یکسان و برابر بوده و هر دو عمود به BC بوده، و زوایای A و D برابر باشند، اگر زوایای A و D حاد باشند، مقدار زوایای مثلث کمتر از 180 درجه سانتیگراد خواهد بود. این صفت ویژه هندسه لوباچفسکی است و نشان می دهد که طوسی همانند خیام، برخی از خواص هندسه غیر اقلیدسی مجهول را ثابت کرده است. این چهار ضلعی مرتبط با نام ساکری، و قرنها قبل از او توسط ثابت بن قره، طوسی و خیام به کار گرفته شده بود.
احتمالا برجسته ترین کمک طوسی به ریاضیات در مثلثات بود. در شکل القطاع، که از آثار نخستین ابوالوفا، منصوربن عراق و بیرونی تبعیت می کند، طوسی برای اولین بار، تا جایی که تحقیقات جدید نشان داده اند، بدون استفاده از قضیه یا نجوم منلوی، مثلثات را گسترش داد.
این اثر در تاریخ مثلثات به مثابه شاخه مستقل ریاضیات محض، واقعا اولین اثر و در واقع نخستین اثری است که در آن هر شش حالت برای یک مثلث کروی راست گوشه، مطرح می شود.
اگر C مساوی وتر یک مثلث کروی باشد در این صورت:
Cos c = cos a cos b                    cot a = tan b cot c
Cos C = cot A cot B                      sin b = sin c sin B
Cos A = cos a sin B                    sin b = tan a cot A
او همچنین قضیه جیب را معرفی می کند:
a/sin A= b/sin B = c/sin C
این امر برای اولین بار در این کتاب که اثری برجسته در تاریخ ریاضیات است، به طور آشکار توصیف می شود.

تأسیس مرکز نجومی

طوسی به عنوان یک منجم معروف است. او با حمایت هلاکو، مساعدت مالی لازم را به دست آورد و در ساختمان اولین رصدخانه به معنای جدیدش، نظارت کرد. حمایتهای مالی از این رصدخانه، که مبتنی بر سرمایه های اوقاف بود، مدت زمان عمر آنکه از عمر مؤسسش تجاوز نمود، کاربرد آن به عنوان یک مرکز تعلیم و آموزش علم و فلسفه، و همکاری بسیاری از دانشمندان در فعالیتهای آن، این رصدخانه را به عنوان یک کانون علمی عمده در تاریخ علم مشخص می کند. در این رصدخانه، دانشمندانی مانند قطب الدین شیرازی، محیی الدین المغربی، فخرالدین المراغی، مؤیدالدین الارضی، علی بن عمر القزوینی، نجم الدین دبیران الکاتبی القزوینی، اثیرالدین الابهری، پسران طوسی اصیل الدین و صدرالدین، دانشمند چینی فائومونجی و کمال الدین الأیکی کتابدار به فعالیت مشغول بودند.
این رصدخانه دارای ابزار و آلات بسیار خوبی بود که در سال 1262-1261 م. توسط مؤیدالدین الارضی ساخته شد از جمله یک ذات الربع بزرگ دیواری، کره های ذات الحلق با پنج حلقه و یک عضاده، یک حلقه انقلابی، یک حلقه سموت با دو ذات الربع، و خط کشی با زاویه اختلاف منظری. این رصدخانه همچنین مجهز به کتابخانه ای خوب با کتابهایی در تمامی علوم بود. دوازده سال محاسبه منجر به تکمیل زیج ایلخانی در سال 1217 م. شد و بعدها محیی الدین مغربی ضمیمه ای را به آن نگاشت. با این حال کار رصدخانه محدود به نجوم نبود، بلکه این رصدخانه در تجدید حیات تمامی علوم فلسفه نقش مهمی را ایفا کرد.

مطالعات و نوآورهای نجومی

سهم طوسی در نجوم، علاوه بر زنج و تحریراتش بر المجسطی، شامل انتقادی بر نجوم بطلمیوسی در کتاب تذکره اش می باشد که شاید دقیقترین و کاملترین شرح بر کاستیهای نجوم بطلمیوسی در دوره میانه (= قرون وسطی) و پیشنهاد نظریه جدید حرکت سیاره ای باشد. این فرضیه که تنها مدل جدید ریاضی بود که در نجوم قرون وسطی ظاهر شد، نه تنها قطب الدین شیرازی و ابن الشاطر بلکه همچنین به احتمال زیاد کپرنیک را نیز که به طور دقیق از مدلهای سیاره ای شاگردان نصیرالدین طوسی تبعیت می کرد، تحت تأثیر قرار داد. طوسی در فصل سیزدهم از دومین رساله تذکره اثبات می کند که «اگر دایره ای درون محیط یک دایره ساکن و ثابت گردش نماید، شعاع اولین دایره نصف دایره دوم را نشان می دهد.» ای. اس. کندی که اولین بار این فرضیه سیاره ای قرون وسطایی اخیر را که خاستگاه آن مراغه بود کشف کرد، آن را به صورت "اتصال دو برداری که دارای طول یکسانی هستند تفسیر می کند که دومی با سرعت ثابتی دو برابر سرعت اولی و در جهت مخالف اولی می چرخد." او این را «زوج طوسی» نامیده و استعمال و کاربرد آن را توسط طوسی، قطب الدین و ابن الشاطر برای حرکت سیاره ای و مقایسه آن را با مدل بطلمیوسی نشان داده است.
این ابداع و نوآوری که با طوسی شروع شد، بدون شک مهمترین نقطه عزیمت از نجوم بطلمیوسی قبل از دوران جدید است. به استثنای فرضیه خورشید مرکزی، "ظهور" نجوم کپرنیکی قبلا در آثار طوسی و پیروان او یافت می شده است، که احتمالا از طریق واسطه های بیزانس به دست کپرنیک رسیده است.

تحقیقات حوزه کانی شناسی

مهمترین اثر معدن شناسی (کان شناسی) تنکسوخ نامه است که به فارسی نوشته شده و مبتنی بر بسیاری از منابع پیشین دانشمندان مسلمان مانند آثار جابربن حیان، کندی، محمدبن زکریای رازی، عطاردبن محمد و به ویژه بیرونی است؛ که کتاب الجماهیر فی معرفة الجواهر او (کتابی بزرگ درباره شناخت سنگهای قیمتی) منبع عمده اثر طوسی می باشد. در حقیقت تنکسوخ نامه، که نام خود را از واژه ترکی – مغولی به معنای "چیزی گرانبها" گرفته است، شاید در تاریخچه کان شناسی مسلمانان فقط نسبت به شاهکار بیرونی از لحاظ اهمیت، در مرتبه دوم قرار گیرد.
این اثر طوسی شامل چهار بخش است: در فصل اول او درباره ماهیت امور مرکب، عناصر چهارگانه، تلفیق و ترکیب آنها، وجود «طبیعت پنجمی» موسوم به طبع (مزاج) که می تواند صور انواع مختلف را قبول کند، و نقش بخارات و اشعه های خورشید در تشکیل شدنشان بحث می کند، و در تمامی اینها دقیقا از نظریات "کان شناسی" ابن سینا پیروی می نماید. یک بخش قابل توجهی نیز به رنگها اختصاص یافته است که به نظر طوسی از ترکیب رنگ سفید و سیاه ناشی می شود. در جواهرات، رنگها مربوط به ترکیب و اختلاط عناصر خاکی و آبی هستند که در ماده آن جواهر وجود دارند.
فصل دوم منحصرا به جواهر، کیفیات و صفات و خواص آنها اختصاص یافته است. توجه ویژه ای به یاقوتها مبذول شده و خواص سحرآمیز و طبی آنها به طور وسیعی مورد بحث قرار گرفته است. در فصل سوم طوسی به فلزات بازمی گردد و یک نظریه کیمیایی درباره تشکیل فلزات ارائه می دهد و گوگرد را پدر و جیوه را مادر فلزات می نامد. او همچنین خواص هفت فلز سنتی از جمله "خارسینی" را یکایک برمی شمرد. طوسی همانند بیشتر فیلسوف – دانشمندان مسلمان، فرضیات جهان شناختی و کان شناختی کیمیا را درباره تشکیل فلزات، بدون تعلق به سنت علم شیمی یا حتی بحث از استحاله فلز اصلی به طلا قبول می کند. بخشی درباره عطرها پایان بخش کتاب است که یکی از منابع عمده کان شناسی مسلمانان بوده و به عنوان منبه اصطلاحات علمی فارسی در این رشته، اثری باارزش است.

علاقه به تحقیقات پزشکی

طوسی از تمام رشته های اصلی علم، کمترین علاقه را به پزشکی داشت اما با وجود این به پیروی از تعالیم ابن سینا، پزشکی را مطالعه کرد. او همچنین آثاری چند در پزشکی از جمله قوانین الطب و تفسیری بر قانون ابن سینا نوشت و با بسیاری از علمای طب، نامه هایی را درباره موضوعاتی مانند استنشاق و مزاج رد و بدل کرد. او در طبیعیات هر عضو بدن، برخی اختلافات نظری با ابن سینا داشت اما از جهان دیگر از تعالیم او پیروی می کرد. دیدگاه طوسی درباره طب اساسا فلسفی بود و شاید بزرگترین سهم او در پزشکی روان تنی بود که از میان آثار دیگر، آثار اخلاقیش به ویژه اخلاق ناصری از آن بحث نمود.

احیاء فلسفه مشاء

طوسی یکی از مهمترین فیلسوفان اسلام بود که تعالیم مشائی ابن سینا را پس از آنکه نزدیک دو قرن تحت الشعاع کلام بودند، حیاتی دوباره بخشید.
او تفسیری شاهکارانه بر الاشارات و التنبیهات ابن سینا نوشت که فخرالدین رازی در قرن گذشته به شدت بدان تاخته بود. طوسی در این اثر که تقریبا به دلیل دقت ریاضیش، در بین آثار فیلسوفان مسلمان غیر معمول است، در برافروختن شعله های فلسفه در اسلام موفق شد. اما وی در حالی که ادعا دارد که در این کتاب صرفا پیرو ابن سیناست، در مواضع متعدد مانند مسئله علم خدا به جزئیات، ماهیت فضا، و مخلوق بودن (حدوث) عالم طبیعی، آشکارا دین خود را به شهاب الدین سهروردی و برخی متألهان مسلمان نشان می دهد.
در حقیقت طوسی اولین گام را در تلفیق تدریجی مکاتب مشائی و اشراقی برمی دارد. گرایشی که در آثار بزرگترین و مقدمترین شاگرد او قطب الدین شیرازی آشکارتر شد. او همچنین رسائل فلسفی بی شماری به فارسی نوشت؛ به طوری که نثر او در این حوزه باید به همراه آثار ناصرخسرو، سهروردی و افضل الدین کاشانی به عنوان مهمترین آثار زبان فارسی قلمداد شود.

آثار و مطالعات اخلاقی و کلامی

در اخلاقیات، طوسی دو اثر مهم را که هر دو به زبان فارسی هستند تألیف کرد: اخلاق محتشمی و کتاب معروفتر اخلاق ناصری، که مشهورترین اثر اوست. اخلاق ناصری با ابتنا بر تهذیب الاخلاق مسکویه (مسکویه)، یک نظام فلسفی را شرح می دهد که تعالیم اسلامی را با نظریه های اخلاقی ارسطوئیان و تا اندازه ای با سنن افلاطونی ترکیب می نماید. این اثر همچنین شامل بحث استادانه ای درباره روان شناسی و روان درمانی است. قرنها این اثر در بین مسلمانان هند و ایران، مشهورترین اثر اخلاقی بوده است.
در تشیع دوازده امامی، طوسی به دلیل کتاب تجریدش، که هنوز در فرهنگ کلامی شیعه اثری اساسی می باشد، به عنوان یک متکلم، دانشمند و فیلسوف به شمار می آید.
تجرید، که اثری بادقت و صلابت عقلانی فوق العاده است، اولین بحثهای منظم کلامی شیعی را ارائه می دهد و لذا برای تشیع دوازده امامی شالوده و بنیاد کلام منظم و روشمند می باشد. در تاریخ اسلام که برای شخصیتهای با استعدادی که دارای نبوغ هستند، شناخته نشده است، یافتن شخص دیگری که هم ریاضیدان و منجمی برجسته و هم مقتدرترین کتکلم شاخه عمده ای از اسلام است، ممکن نیست.

تأثیر خواجه طوسی

تأثیر طوسی به دلیل مطالعات بسیار در زمینه های مختلف علوم طبیعی، ریاضی، فلسفی و کلامی و... به ویزه در سرزمینهای شرقی اسلام، بسیار وسیع بود. اگر تمامی حوزه ها را در نظر بگیریم، احتمالا او از هر شخص دیگری در تجدید حیات علوم اسلامی مؤثرتر باشد. گردآوری بسیاری از علما و دانشمندان ذی صلاح و شایسته در مراغه، نه تنها منجر به حیات دوباره ریاضیات و نجوم شد بلکه همچنین به تجدید فلسفه اسلامی و حتی الهیات انجامید. آثار طوسی قرنها در بیشتر حوزه های علوم اسلامی معتبر بودند و شاگردان او مانند قطب الدین و علامه حلی، دانشمندان و عالمان برجسته ای شدند.
فعالیتهای نجومی او، بسیار بیشتر از آنچه تا به حال فکر می شد، رصدخانه هایی را در سمرقند و استانبول و در غرب تحت تأثیر قرار داده است؛ و مطالعات ریاضی او تمامی ریاضیات بعدی اسلامی را متأثر ساخته است. در حقیقت کار طوسی و همکاران وی در مراغه، به مناطق غرب جهان اسلام راه یافت و علوم چینی را که در نتیجه حمله مغولان، ارتباط بسیار نزدیکی با اسلام برقرار کرده بود، تحت تأثیر قرار داد و مکتب طوسی همچنین علوم بعدی هند را که در عصر مغولان توسعه و ترویج یافته بود و حتی تا اواخر قرن هیجدهم متأثر ساخت، چنان که در رصدخانه ای که توسط جای سینگ دوم ساخته شده و به طور غیر مستقیم تأثیر رصدخانه مراغه را منعکس می سازد، قابل مشاهده است.
در غرب، طوسی تقریبا به طور کلی به عنوان منجم و ریاضیدانی که اهمیتش، حداقل در این حوزه، به طور بالایی معلوم و آشکار می باشد، مشهور است. در شرق اسلام، او همیشه به عنوان بزرگترین نمونه "انسان خردمند" (حکیم) شناخته شده است که با داشتن ذهنی تحلیل گر و تیزبین، که آن را مطالعات ریاضی، نجومی و منطقی اختصاص داده بود، افق اندیشه خود را آن چنان گسترش داد تا فلسفه و الهیات را دربر بگیرد و حتی در ماورای افق محدود فعالیتهای عقلانی سیر نمود تا معرفت غایی را در جذبه ای که با عرفان و تصوف فراهم شده بود، جستجو کند.


منابع :

  1. سیدحسین نصر- سنت عقلانی اسلامی در ایران- صفحه 330-321

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/19871