سید محمدباقر شفتی

حاجی سید محمدباقر شفتی رشتی (اصفهانی)، فقیه، مجتهد، ادیب، نویسنده و عالم شیعی. پدرش سید محمدتقی و نسبش به امام موسی بن جعفر (ع) می رسد. سید محمدباقر به "حجت الاسلام" معروف است. حدود سال 1175 هـ ق در روستای "چرزه" در شفت از توابع رشت و طارم در شصت کیلومتری زنجان، به دنیا آمد. در سال های اولیه زندگی، زیر نظر پدر عالم و فاضل خود، علوم اولیه را آموخت و برای تحصیلات عالیه، به عتبات در سال 1192 هـ ق رفت. در کربلا، محضر علمای بزرگی را درک کرد و یک سال بعد به نجف رفت و در آنجا خدمت علما و فضلای نجف، دروس تکمیلی خود را آموخت. در نجف با "حاجی ابراهیم کلباسی" (کرباسی)، فقیه بزرگ آشنا شد. تا جایی که این دو بزرگوار، بیشتر ساعات را با همدیگر می گذراندند. دوران تحصیلات او در نجف و کربلا، در نهایت تنگدستی و فقر معیشت سید محمدباقر بود. روزی حاجی کلباسی وارد حجره او شد، دید که سید در گوشه ای بی حال افتاده، کتابهایش باز و روی هم ریخته و ظرف آبش در گوشه ای از حجره و تکه نانی هم در کناری دیگر، حاجی کلباسی فهمید که او از گرسنگی به این حال افتاده، سریعا کسی را فرستاد و غذای مناسبی تهیه کرد و سید شفتی، بعد از خوردن غذا به حال آمد. زندگی او در نجف تا سال 1204 هـ ق ادامه داشت. در آن سال بیمار شد و به بغداد رفت. 4 ماه در بغداد ماند تا وضع حال او بهبود یافت. کتاب نفیس «الحلیةاللامعه» را در آن مدت تألیف نمود. سپس برای بهره گیری از محضر دانشور برجسته "سید محسن اعرجی" به کاظمین رفت و یک سال در آنجا بود و سال 1205 هـ ق به ایران بازگشت.

اساتید سید محمدباقر شفتی در عتبات:
1- محمدباقر بهبهانی/ وحید بهبهانی
2- سیدعلی طباطبایی (صاحب ریاض- شرح کبیر)
3- سیدمهدی بحرالعلوم طباطبایی بروجردی
4- شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء
5- سیدمحسن اعرجی در کاظمین

حیات علمی حجت الاسلام شفتی در ایران:
بعد از برگشت از عتبات، مدتی در قم از مجلس درس "میرزا ابوالقاسم قمی" استفاده کرد بعد به کاشان رفت و نزد "ملامهدی نراقی" و سپس حدود سال 1217 در اصفهان ساکن شد. اوایل در مدرسه چهار باغ بود ولی بعدا بدون هیچ علتی، او را بیرون کردند. اما سید کم کم برنامه تدریس و تحقیق خود را بنا کرد و به تربیت شاگردان بزرگ پرداخت.

زندگی در اصفهان:
هنگام ورود ایشان به اصفهان در نهایت تنگدستی و فقر بود که در آن زمان فقط یک جلد کتاب و یک سفره نان در دست داشت ولی به تدریج به دنبال تلاش زیاد برای انجام امر به معروف و نهی از منکر و ادای حقوق مردم و رعایت حقوق شرع، به پشتیبانی روحانیان برجسته چون سید محمد مجاهد و حاج محمدابراهیم کرباسی شهرت زیادی پیدا کرد. ظاهرا یکی از ثروتمندان شفت که تقوا و دیانت سید را شنیده بود، مال زیادی را خدمت ایشان فرستاد تا در داد و ستد به کار برد و منافع آن را بردارد و هر کار که خیر و صلاح است حتی بعد از مرگ خود انجام دهد. اگر چه اینکار چند سال طول کشید ولی آن قدر خدا وند به ایشان، دولت و ثروت عطا کرد و قدرت خود را برای آن سید آشکار کرد که ثروت او، مایه غبطه و حسادت اعیان و حکام و حتی سلاطین آن زمان بود تا جائی که بسیاری از آنان، مقروض او بودند. گویند: دارایی هیچیک از علمای شیعه تا آن زمان به اندازه او نبوده، گذشته از اینها، مردم از شهرهای مختلف ایران، قفقاز، هندوستان، ترکستان، برای حجت الاسلام مبالغی به عنوان "سهم امام" می فرستادند. باید گفت که در ازای این همه مکنت و ثروتی که این فقیه مسلم، عایدش می شد، آن قدر به مردم و فقرا و مساکین، بذل و بخشش داشت که از شمارش خارج است. آن قدر فقرای سادات و غیر سادات به خانه او هجوم می آوردند که راه عبور کوچه بسته می شد و گاه می شد همان موقع که مالی هر چقدر زیاد، که به دست ایشان می رسید، فورا تمام می شد.

سفر به حجاز:
سال 1231 یا 1232 هـ ق، حجت الاسلام سید محمدباقر، با عده ای از راه دریا به حجاز رفتند. گشاده دستی و مناظره های عجیب و موفق او با دانشمندان مذاهب گوناگون، علما و دانشمندان حجاز را سخت تحت تأثیر قرار داد، تا جائی که آن قدر او را بزرگ شمردند و احترام کردند که وقتی سید میخ هایی را برای مشخص کردن حدود طواف خانه خدا، بر زمین کوفته بود، بی هیچ منع و تردید پذیرفتند. او در این سفر همچنین فدک را از کارگزاران دولت عثمانی (زمان محمدعلی پاشا مصری) که با او مراوده داشت، گرفت و به سادات مدینه واگذار کرد.

بنای مسجد سید در اصفهان:
سال 1245 هـ ق سال درخشش آفتاب مرجعیت سید بود، آن فقیه بیشتر از 8000 متر زمین را برای یکی از بزرگترین مساجد جهان آماده کرد و کلنگ بنیادی الهی را به زمین زد. عظمت نقشه این مسجد آن چنان بود که درباریان قاجار، آن را فراتر از توان مالی مرجع شیعه دیدند. روزی که فتحعلی شاه قاجار به دیدن سید و مسجد او رفت، از او خواست که شاه را در مخارج آن بنا شریک و سهیم کند. اما سید قبول نکرد. شاه گفت: گمان نمی کنم که شما توان ساختن چنین بنیاد باشکوهی را داشته باشید. سید گفت: "دست من در خزانه خداوند عالم است" و مسجد سید که امروز در اصفهان است، همان یادگار اوست. بعد از فتحعلی شاه، در زمان محمد شاه قدرت سید محمدباقر شفتی همچنان رو به افزایش بود. او که مرجع مسلم تقلید شیعیان بود، اقامه حدود را در زمان غیبت امام زمان (عج) واجب می دانست و بارها خودش «حد» را اجرا کرد. ایشان تدریس می کرد. در ادبیات عرب و فارسی استاد بود. تألیفات زیادی داشت و کتابخانه بسیار بزرگ و باارزشی داشت که در روزگار خودش به کتب بسیار نفیس و نسخه های قیمتی مجهز بود. سالی که شفتی اصفهانی به مکه مشرف می شد، کتابخانه اش را حساب کردند، به قیمت پنجاه هزار تومان کتاب داشت مثلا شرح لمعه متعددی داشت از کاغذ ترمه و جدول طلا و وزیری و ورقی و بغلی و امثال آن و تا آخر عمر هم کتاب می خرید و سرانجام این عالم ربانی و مجتهد بزرگوار عالم تشیع، بعد از نافله نماز ظهر و نماز ظهر، یک حب از تربت امام حسین (ع) تناول کرد و به سوی معبود شتافت. درگذشت او سال 1260 هـ ق است. او بنا به وصیت خود، در مسجد سید در محله بیدآباد اصفهان مدفون است.

آثار و تألیفات:
1- بیشتر از 30 رساله به عربی در تحقیق و شرح حال هر یک از رجال شیعه مانند ابان بن عثمان، احمدبن محمدبن عیسی، اسحاق بن عمار و غیره ....
2- حدود 60 عنوان تألیفات ایشان بود.
3- تحفة الابرار المتنبط
4- تحفة الابرار الملتفظ من آثار الائمه الاطهار (در فقه)، به فارسی
5- الزهرة البارقه فی احوال المجاز والحقیقه (در اصول) به عربی
6- الحلیة اللامعه للبهجة المرضیه (حاشیه ای بر کتاب "الفیه" سیوطی) به عربی
7- شرح شرایع الاسلام محقق حلی در 6 جلد مطالع الانوار
8- آداب الصلوة اللیل و فضلها
9- رساله ای در مشتق، رساله ای در احکام شک و سهو در نماز، رساله ای در عدم جواز بقا بر میت، رساله در قبول قول زن در بلا مانع بودن، رساله در وجوب حدود، و ده ها اثر دیگر

شاگردان معروف حجت الاسلام شفتی:
1- حاج شیخ محمد مهدی کرباسی (پسر بزرگتر محمد ابراهیم کرباسی)
2- محمد ابراهیم قزوینی
3- سید محمدباقر خوانساری
4- محمد جعفر آباده ای
5- میرزا ابوالقاسم فرزند حاج سیدمهدی کاشانی
6- محمد شفیع جاپلقی
7- صفرعلی لاهیجی
8- میرزا محمد تنکابنی (صاحب قصص العلماء)
9- ملا صالح برغانی قزوینی


منابع :

  1. محمدبن سلیمان تنکابنی- قصص العلماء

  2. سید محمدکاظم موسوی بجنوردی- دائرةالمعارف تشیع

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/26875