میزان و ترازوی سنجش اعمال در قیامت با توجه به آیات قرآن

مهمترین منزلگاه قیامت مرحله رسیدگی به حساب خلایق در دادگاه عدل الهی با حضور شاهدان مختلف و سنجش اعمال در ترازوی مخصوص سنجش است. دادگاهی که پشت خلایق را می لرزاند و همه را غرق وحشت و اضطراب می کند. دادگاهی که قاضی و داورش خدا است و فرشتگان مقرب شهود آن هستند، و بالاخره دادگاهی که کوچکترین و بزرگترین اعمال انسان همه در آن پرونده دارد و حتی نیات افراد نیز به حساب کشیده می شود. با این اشاره به آیات قرآن درباره گواهان روز قیامت گوش فرا می دهیم.

1- «و نضع الموازین القسط لیوم فلا تظلم نفس شیئا ان کان مثقال حبه من خردل اتینابها و کفی بنا حاسبین» (انبیاء/ 47)

1- «و الوزن یومئذ الحق فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون – و من خفت  موازینه الدین خسروا انفسهم » (اعراف/ 8 و 9)

1- ما ترازوهای عدل را در روز قیامت نصب می کنیم لذا به هیچ کس کمترین ستمی نمی شود، و اگر به مقدار سنگینی یک دانه خردل (کار نیک و بد باشد) ما آن را حاضر می کنیم و کافی است که ما حساب کننده باشیم.

2- و وزن کردن (اعمال و سنجش ارزشهای آنها) در آن روز حق است. کسانی که میزانهای (عمل) آنها سنگین است رستگارانند و کسانی که میزانهای (عمل) آنها سبک است افرادی هستند که سرمایه وجودی خود را به خاطر ظلم و ستم که به آیات ما می کردند از دست دادند.

ترازوی سنجش اعمال
اولین آیه ناظر به مسأله «میزان» و ترازوی سنجش اعمال است، می فرماید: «ما ترازوهای عدل را در روز قیامت نصب می کنیم لذا به هیچ کس کمترین ظلمی نمی شوند» «و نضع الموازین القسط لیوم القیامه فلاتظلم نفس شیئا». همه چیز با این ترازوی سنجش وزن می شود، بزرگ باشد یا کوچک، «حتی اگر به اندازه سنگینی یک دانه خردل باشد آن را (برای حساب) می آوریم ( و به میزان می نهیم) و کافی است که ما حساب کننده باشیم» «و ان کان مثقال حبه من خردل اتینابها و کفی بنا حاسبین».

دانه خردل دانه بسیار کوچک و کم وزنی است که در کوچکی و حقارت ضرب المثل است، اشاره به اینکه کوچکترین اعمال نیز در آن روز مورد سنجش قرار می گیرد. «موازین» جمع «میزان» به معنی وسیله سنجش وزن است، این تعبیر نشان می دهد که در آن روز نه فقط یک ترازو که ترازوهای متعددی برای سنجش اعمال گذاشته می شود. بعضی گفته اند ممکن است برای هر انسانی ترازوی باشد، یا برای هر امتی ترازوئی، و یا برای هر عملی یک ترازو، مثلا نمازها را با یک ترازو بسنجند، و روزه ها و حج و جهاد را هرکدام با ترازوئی مخصوص به خود. بعضی گفته اند ترازو در حقیقت  یکی بیش نیست، و صیغه جمع در اینجا برای بیان عظمت است، ترازوئی است بسیار عظیم که کار هزاران ترازو را انجام می دهد! ولی چنانکه خواهیم گفت هیچ دلیلی براین تفسیر که مخالف ظاهر آیه است نداریم بلکه دلیل بر تعدد میزانها داریم. مهم این است که در اینجا منظور از«میزان» روشن شود که آیا به معنی همین ترازوهای معمولی که دارای دو کفه است، هرچند بسیار بزرگ و عظیم باشد؟! و در این صورت وزن کردن اعمال با آنها درحالی که عمل وزنی ندارد لابد به خاطر آن است که نامه اعمال را در آن می نهند و می سنجند، و یا به خاطر تجسم عمل و دارای وزن شدن.

خلاصه اینکه آنها که ترازوهای آن جهان را همچون ترازوهای این دنیا پنداشته اند مجبور شده اند که برای اعمال  انسانها در آنجا نوعی سنگینی و وزن قائل شوند تا قابل توزین با آن ترازوها باشد. ولی قرائن نشان می دهد که منظور از «میزان» وسیله سنجش به معنی عام آن است زیرا می دانیم هر چیزی وسیله سنجس مناسب خود دارد. وسیله سنجش حرارت را «میزان الحراره» یا دما سنجس می گویند، و وسیله سنجش هوا را «میزان الهواء» یا «هوا سنج»، بنابراین منظور از میزانهای سنجش اعمال، کسانی هستند که اعمال نیکان و بدان را با اعمال آنها می سنجند، چنانکه مرحوم علامه مجلسی از شیخ مفید نقل می کند که در روایت آمده: "ان امیرالمومنین و الائمه من ذریته (ع) هم الموازین" «امیرمومنان و امامان (ع) از فرزندان او میزانهای عدل قیامتند».

در «اصول کافی و معانی الاخبار» نیز از امام صادق(ع) نقل شده که شخصی از معنی آیه فوق سوال کرد، فرمود: "هم الانبیاإ و الاوصیاء (ع)"، «میزانهای سنجش همان پیامبران و جانشینان آنها هستند». ‌در یکی از زیارات مطلقه امیرمومنان علی(ع) می خوانیم: "السلام علی میزان الاعمال": «سلام بر میزان سنجش اعمال».

در واقع این شخصیتهای بزرگ و نمونه، مقیاسهای سنجس اعمالند، و اعمال هرکس به آن اندازه ای که به آنها شباهت دارد «وزین» است، و آنچه به آنها شباهت ندارد بی وزن یا کم وزن است. حتی در این جهان نیز اولیاء الله نیز مقیاس سنجشند ولی در جهان دیگر این مسأله به مرحله ظهور و بروز می رسد، و از اینجا روشن می شود که چرا «موازین» جمع بسته شده است زیرا این بزرگواران متعددند.

دومین آیه نیز توضیح و تکمیلی بر همین بحث میزان اعمال، سنجش نیک و بد در آن روز است، می فرماید: «وزن کردن (اعمال) در آن روز حق است. کسانی که میزانهای (عمل) آنها سنگین است آنها رستگارند، و کسانی که میزانهای (عمل) آنها سبک است کسانی هستند که سرمایه وجود خود را به خاطر ظلمی که نسبت به آیات ما می کردند از دست داده اند»! «و الوزن یومئذ الحق فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون – و من خفت  موازینه الدین خسروا انفسهم بما کانوا بآتنایظلمون».

قابل توجه اینکه در اینجا برای هر انسانی چند میزان ذکر شده است. این تعبیر تفسیری را تقویت می کند که می گوید: هر عمل میزانی دارد. این احتمال نیز داده شده که روح و جسم و گفتار و کردار و نیات انسان، هر کدام برای خود میزان سنجشی در آن روز دارد. اینها همه در صورتی است که «موازین» را جمع «میزان» بدانیم. در حالی که بعضی موازین را جمع «موزون» دانسته اند (یعنی چیزی که وزن می شود که همان اعمال انسان باشد). دراین صورت مسلما هرانسانی دارای «موازین» است یعنی اعمال گوناگونی دارد که در آن روز وزن می شود، ولی این معنی بعید به نظر می رسد چرا که غالب ارباب لغت و مفسران موازین را جمع میزان ذکر کرده اند و در روایات گذشته نیز «موازین» به معنی «وسائل سنجش وزن» آمده بود. بنابراین سنگینی ترازوها به خاطر سنگینی اعمالی است که در آن می نهند.


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 6- از صفحه 143 و صفحه 144 تا 145 و صفحه 146 و صفحه 158 تا 161

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/400448