منشا و پیدایش فرقه زیدیه

یکی از شاخه های مهم شیعه به مفهوم عام آن شاخه زیدیه است که در آغازین سالهای سده دوم هجری/ هشتم میلادی از بدنه عمومی شیعه جدا شد و در برابر دیگر شیعیان قرار گرفت و بدینسان دو شاخه رافضه و زیدیه در شیعه پدیدار شد. هرچند برخی در قلمداد کردن زیدیه به عنوان یکی از شاخه های شیعه و انطباق این عنوان بر آن ابراز تردید یا با آن مخالفت کرده اند، اما به طور سنتی و در گزارش مورخان و نویسندگان کتب ملل و نحل در انتساب این گروه به شیعه تردیدی وجود ندارد تا جایی که برخی اساسا نام شیعه را بر دو گروه امامیه و زیدیه منطبق دانسته اند.

پیدایش و دیگرگونی

اگر در چگونگی آغاز برخی فرقه ها اختلاف نظرها یا ابهامهایی وجود داشته باشد در مورد زیدیه به این واقعیت تاریخی روشن است که فرقه یادشده در پی قیام زید بن علی شکل گرفت و از آن پس دو شاخه شیعی زیدی و امامی هر کدام راهی جداگانه در پیش گرفتند: گروه نخست دست به کار مبارزه حاد سیاسی و نظامی شد و گروه دیگر عمدتا بر رسالت معنوی خویش تکیه زد.

زیدبن علی و قیام او

زید شهید فرزند امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام است. او که به کنیه ابوالحسین خوانده می شد و امام شهید لقب یافت در سال 80 ق. / 699م. در مدینه دیده به جهان گشود و به روایت منابع تاریخی با سال 121 ق. / 739م. یا 122ق./740م. و نیز به روایتی  120ق./ 738م. به شهادت رسید. امام زید که پس از رحلت پدر بزرگوارش امام سجاد علیه السلام در کفالت امام باقر علیه السلام بود از پدر و برادر علم آموخت و از آنها نقل حدیث کرد، چونانکه از عروة بن زبیر، ابان بن عثمان بن عفان و عبدالله بن ابی رافع حدیث شنیده و نقل کرد. پاره ای از منابع تاریخی او را از شاگردان واصل بن اعطاء می دانند و از اثرپذیری زید از واصل سخن به میان می آورند و پیروی زیدیه از عقاید معتزله را به همین مسأله باز می گردانند. ولی برخی این رابطه را میان زید و واصل انکار می کنند. اما صرف نظر از این پذیرش و انکار آنچه رد کردنش دشوار می نماید اثر پذیری زیدیه از معتزله است. کسانی از عالمان از زید نقل حدیث کرده و از دانش او بهره جسته اند که عیسی، محمد و یحیی فرزندان خود وی، منصور بن معتمر، زبید یامی، سلیمان بن مهران، سعید بن خیثم، ابوخالد کابلی، سلمه بن کهیل، ابن ابی زیاد، مطالب بن زیاد و فضیل بن مرزوق از آن جمله اند.

در منابع اهل سنت کسانی چون ترمذی، نسائی، ابوداوود، ابن ماجه و ابن حنبل از وی نقل حدیث کرده اند. زید را دارای آگاهی فراوان به قرآن و نیز قرائتی ویژه دانسته اند. هر چند درباره تفسیرهایی که از برخی آیه های قرآن از او نقل شده تردیدهایی ابراز گردیده و لقب «حلیف القرآن» که زیدیان بر او نهاده اند، لقبی افتخاری قلمداد گشته، اما قرائت او را ابوحیان توحیدی در کتابی به نام النبر الجلی فی قراء زید بن علی آورده و بروکلمان نیز از نسخه های خطی مشتمل بر قرائت او سخن به میان آورده است. در باب آراء فقهی هم کتاب المجموع که به امام زید نسبت داده می شود منبع بنیادین فقه زیدی است. قیام زید بن علی که سرانجام به شهادت او در سال 121 یا 122ق./ 739یا 740م. انجامیده، برای زیدیان نماد از خودگذشتگی است و هر چند یکی از انگیزه های آن خونخواهی امام حسین علیه السلام بوده، اما برای زیدیان این قیام با قیام حسین بن علی علیه السلام و شهادت زید هم با شهادت امام حسین علیه السلام مقایسه می شود. هر چند ناسازگاریهای میان زید و حکمرانان اموی را به دوران فرمانروایی هشام بن عبدالملک (105-125ق./723-742م.) بازگردانده اند، اما در آخرین سالهای حکومت امویان و هنگامی که عباسیان در حمیمه ( حدود سال 100ق./718م.) جنبش خویش را سامان می دادند گروههایی از شیعه در عرصه رقابت بر سر به سقوط کشاندن امویان، پیرامون زیدبن علی گرد آمدند و از او خواستند بر ضد حکومت قیام کند. در این میان تهمتهای مالی ای که بنابر روایت منابع تاریخی به زید علی زده می شد، و از دیگر سوی این حقیقت که او خود را برای امامت شایسته تر می دید و با تقیه و مدارا مخالف بود، و افزون بر این اصرار و دعوت کوفیان شرایط را برای قیام آماده تر ساخت تا آنکه سرانجام امام زید به کوفه آمد و در آنجا پس از بیعت ستاندن از شماری از سران این شهر، فرستادگان خود را برای گسترش دعوت به نقاطی دیگر چون موصل، رقه، خراسان و دیگر جایها فرستاد و برخی نیز با او اعلام بیعت کردند، چنانکه هلال بن خباب بن ارت، قاضی مدائن، با او بیعت کرد، یا آنگونه که آورده اند ابوحنیفه به حمایت مالی و معنوی از وی پرداخت. این رویدادها در حدود سال 120 ق. / 738م. بوقوع پیوسته است. از دیگر سوی، هشدارهای حکمران شام، هشام بن عبدالمک به یوسف بن عمر ثقفی کارگزار خود در عراق مبنی بر جلوگیری از اقدامهای زید پیش از آنکه دعوت خود را آشکار سازد زید را بدان کشاند که اندکی قبل از موعد، در ماه محرم سال 122ق. / 739م. قیام خویش را علنی سازد. پس از آشکار شدن قیام، سپاهیان اموی بیعت کنندگان با زید را در مسجد محاصره کردند و در تلاش زید برای رهاندن آنان، کوفیان به رغم وعده های قبلی از یاری او خودداری ورزیدند و سرانجام آن شد که زید و یارانش کشته شدند. پیکر زید شهید را پس از آنکه به خاک سپرده یا به نحوی دیگر پنهان شده بود بیرون کشدند و سرش را از تن جدا ساختند و آنسان که روایت است بدن وی چهار سال بر دار بود و تنها پس از مرگ هشام از دار فرود آورده شد.


منابع :

  1. دکتر حسین صابری- کتاب تاریخ فرق اسلامی – از صفحه 63 تا 67

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/402091