قربانی در منی و اسرار آن

از جمله وظایف واجبه در منا (برای کسی که حج تمتع بجا می آورد)، بعد از رمی «جمره ی عقبه» در روز عید اضحی، کشتن حیوانی است (شتر یا گاو یا گوسفند) که فربه و بی عیب باشد و این عمل را از آن نظر که عبادت است و وسیله ی تقرب به خداست، «قربان» می گو یند. «والقربان ما یقصد به القرب من رحمه الله من اعمال البـــر»، «قربان، هر کار نیکی است که انسان به وسیله ی آن بخواهد به رحمت خدا نزدیک گردد». و هم از آن جهت که این عبادت، در ساعت «ضحی» که به معنای ارتفاع روز و انبساط نور آفتاب است (چاشتگاه) واقع می شود، روز عید قربان را، «عید اضحی» نیز می نامند. و به همین مناسبت است که «حیوان ذبح شده» در آن روز را، علاوه بر اسم قربانی، به نام اضحیه و اضحیه و ضحیه نیز می خوانند.

قربانی، رمز فداکاری و از خودگذشتگی و دادن جان در راه محبوب و حد نهایی تسلیم در برابر معبود استف یعنی همچنان که خون این قربانی را در راه تو ای خالق یکتا! بی دریغ می ریزم، حاضرم بدون هرگونه تعلل، در راه دفاع از حریم دین و اجرای فرامین آسمانی تو، از جان خود نیز بگذرم و خون خود را تقدیم پیشگاه اقدست نمایم و بگویم: «بسم الله وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض حنیفا مسلما و ما انــــا من المشرکین ان صلوتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین اللهم منک و لک»، «به نام خدا. روی خود را به سوی خداوندی می گردانم که آسمان ها و زمین را پدید آورده است، در حالی که خواهان حق و تمسک به اسلامم و از مشرکین نمی باشم. به حقیقت که نماز و قربانی من، مرگ و حیات من، مختص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. بارالها! (هر چه دارم از موفقیت برای عبادت و بندگی) از توست و برای توست». ]دعای هنگام ذبح قربانی، به نقل از امام علی (ع) [.

چند میلیون گاو و گوسفند و شتر که روز عیذ قربان در وادی منی به دست حجاج مسلمان، ذبح می شود و نغمه ی روحانی «بسم الله وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض»، طنین در فضای قربانگاه می افکند و خاطره ی اعجاب انگیز و الهام بخش دو عبد موحد و دو بنده ی با اخلاص خدا «ابراهیم و اسماعیل» علیهما السلام را در دل ها زنده می سازد، و چشم دنیا را به هزاران سال پیش برمی گرداند و صحنه ی عجیب و تکان دهنده از معرفة الله و تسلیم در برابر معبود را، به جهانیان نشان می دهد که پدری پیر و کهنسال با چهره ی نورانی که آثار عظمت و جلالت روحش از سیمای متین و آرامش نمایان است، در همین وادی ایستاده و آستین بالا زده و تیغ برنده ای در دست گرفته است، در حالی که فرزند جوان خود را که اندامی موزون و رخساری زیبا دارد بر زمین خوابانده و با قوت قلبی تمام، تیغ بران، به گلوی فرزند جوان می کشد که: «یا بنی انی أری فی المنام انی اذبحک» (سوره صافات/ آیه 102«فرزندم! من مأموریت الهی دارم که تو را ذبح نمایم». فرزند جوان هم بی ترس و وحشت و خالی از هرگونه تردید و اضطراب، خنجر خود را در اختیار  پدر نهاده که: «یا ابت افعل ما تومر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین» (سوره صافات/ آیه 102«پدر! به آنچه مأمور گشته ای عمل کن؛ من هم به خواست خدا از صبرکنندگان خواهم بود».

به راستی که این درجه ی از اخلاص در عبودیت، در خور آن مرتبه ی از لطف و عنایت حضرت باری است که می فرماید: «و فد یناه بذبح عظیم» (سوره صافات / آیه 107«ذبح عظیمی فدایش کردیم». گوسفندی از جانب خدا، بوسیله جبرئیل امین علیه السلام فرشته ی مقرب الهی، به جانب ابراهیم علیه السلام اعطا گردیدکه عوض اسماعیل علیه السلام، آن را ذبح نماید و همان، «قربان» پدر و پسر، واقع شده و نشان مقبولیت کارشان در پیشگاه خدا گردید. و البته روشن است که هر چه از جانب خدا، به بنده اعطا شود، عظیم است و بزرگی اش بی پایان که می فرماید: ذبح عظیمی فدایش کردیم. و تقدیر بالاتر آن که: برای تعظیم و بزرگداشت این قدرت ایمانی و نیروی اخلاص و تسلیم در برابر خدا، مقرر شد هر سال در موسم حج، در وادی منی، این خاطره ی توحید و خدا دوستی، تجدید شود و بدست حجاج و زوار بیت محرم، گوسفند و گاو و شتر (در حد توانایی افراد) ذبح گردد، تا آن صحنه ی فوق العاده درخشان توحید و فداکاری و از خودگذشتگی آن دو عبد موحد مخلص (ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام) در راه خدا، برای همیشه در دنیا، زنده بماند و سندی کاملا محسوس و مشاهد، در دست عائله ی بشر، برای نشان دادن شرف آدمیت باقی باشد، و حتی مایه ی افتخار و مباهات در مقابل فرشتگان سماوات گردد، تا نگو یند: «اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک» (سوره بقره/ آیه 30«کار این خاکیان، پیوسته فساد انگیزی و خونریزی است. ما فرشتگانیم که لایزال، به تسبیح و تقدیس ذات اقدست در کاریم». آری! فرشتگان آسمان نیز بدانند، در خزانه ی علم خدا، در میان همین آدم زادگان و خاکیان، کسانی هستند که کار اخلاص در عبودیت و استغراق در بحر معرفت و محبت خدا را به آنجا رسانیدند که بانگ تشکر و تقدیر، از جانب حق، به نامشان برخاست: «فلما اسلما و تله للحبین» (سوره صافات/ آیه 103 پدر و پسر، هر دو سر تسلیم فرود آوردند، پدر برای دادن پسر و پسر برای دادن سر، قدم به میدان پر سطوت بندگی نهادند. در آن لحظه ی حساس تجلی حد نهایی اخلاص و ایمان، ندای قبول، از آسمان رسید: «و نادیناه ان یا ابراهیم قد صدقت الــــرویا»(سوره صافات/آیات 104- 105«ای ابراهیم (خوب از عهد برآمدی) تصدیق مأموریت در خواب را به انجام رسانیدی». بنابراین، روز عید قربان، روز جشن شرف برای عالم انسان است. یعنی روزی است که انسان به شرف عالیترین درک خود رسیده و در پرتو نور معرفت و شناسایی مبدأ اعلی عملا دنیا را فدای خدا کرده و «متاع قلیل» را با «نعیم مقیم» معاوضه نموده است.

جنبه ی اجتماعی قربانی در منی، بیش از جهات دیگرش منظور است

اعتراضاتی از ناحیه ی بعضی، نسبت به مسأله ی کشتن قربانی در منی، اظهار می شود که مثلا چه فایده و خاصیتی دارد آن همه گاو و گوسفند و شتر، روز عید قربان، در منی، خریدن و کشتن و زیر خاک دفن کردن و برگشتن. آیا بهتر نیست هرکسی بعد از مراجعه از مکه، همان گاو و گوسفند را در خانه و شهر و دیار خود کشته و در میان فقرا و مستمندان و همسایگان، توزیع نماید که در نتیجه، هم عبادت قربانی کشتن انجام شده و هم انفاق و احسان به فقرا و همسایگان، به عمل آمده، و هم از تضییع و اتلاف مال جلوگیری شده و هم شخص حاجی به آن همه رنج و تعب و آفتاب زدگی در مسلخ و کشتارگاه منی، مبتلا نگردیده است. و برای این که این عبادت، در روز معین خود انجام شده باشد، ممکن است دیگری به نیابت از شخص حاجی، در روز عید قربان، در وطن، قر بانی را ذبح کرده و به مصرف مستحقان برساند. آری! این قبیل اعتراضات یا پیشنهادات که در مغز بسیاری از مردم، راه می یابد و بعضا هم، به زبان و قلم جاری گشته و اذهان کثیری از مردم دیگر را هم، به شبهه و تردید و اضطراب می افکند، انگیزه اش، یا جهل و بی اطلاعی از مقاصد عالیه و کثیر الاطراف این دستور اسرارآمیز آسمانی و جمود فکری معترضان، روی مسأله ی اقتضاد و حفظ  مال از اسراف و تضییع می باشد، و یا العیاذبالله، از روی عناد و اعمال شیطنت برای اسخفاف و سبک نشان دادن مناسک حج و مشوب ساختن افکار و عقاید مردم بی خبر نسبت به دستورات دینی، مطرح می گردد. اگر نه هر کسی با اندکی تفکر در احکام و مناسک حج، به این نکته پی می برد که در برنامه ی جامع و عمیق آسمانی حج، جنبه ی روحی و آثار اجتماعی آن، بیش از سایر جنبه ها و جهات گوناگونش، مورد توجه و اهمیت قرار داده شده است. وظیفه ی وقوف در عرفات و مشعر الحرام و بیتوته ی در منی و رمی جمرات و اقامه ی نماز عید و استماع خطبه ی نماز که در تمام این ها، اجتماع و تراکم انبوه جمعیت، در زمان واحد و مکان واحد، ملحوظ گردیده است تا شوکت چشمگیر جامعه ی مسلمین، دنیا را متوجه خود ساخته و با نشان دادن وحدت و اتحاد اعتقادی و عملی خود، پشت جبابره و استعمارگران را بلرزاند، و هرگونه فکر خائنانه ای را که درباره ی مسلمانان دارند، از مغزهای آنان بیرون برده و نقشه های شیطانی آن ها را در هم بریزد. البته بدیهی است اینچنین آثار بزرگ جهانی  هرگز از اعمال فردی و پراکنده و دور از هم، حاصل نمی گردد بلکه مسلما محتاج تجمع و تراکم جمعیت های کثیر است با تشکیلات وسیع و منظم، و به همین جهت وظیفه ی سوق هدی (آوردن قربانی به منی و کشتن آن) نیز، باید مانند سایر مناسک حج، در زمان واحد و مکان واحد، به صورتی جالب و پر صدا و جهان بین، انجام پذیرد تا جنبه ی اجتماعی و حیثیت «مانور سیاسی اسلامی» آن، بارز و آشکار گردد و همانطور که در گذشته بیان شد، هم موضوع «احیائ سنت ابراهیم علیه السلام» و تجلیل از خاطره ی توحیدی آن حضرت و ارائه ی یک نمونه ی عالی از انسان تکامل یافته ی در پرتو روحی و نبوت، به شکلی تنبه آور و الهام بخش، انجام شود و هم، روز دهم ذیحجه به نام روز «عید خون» و تمرین جانبازی امت اسلام در راه دفاع از حریم قرآن و تجسم دادن به روح مبارزه ی با ایادی ابلیس و مقاتله ی با دنیای کفر و نفاق و استعمار، به جهانیان معرفی گردد. «بی خرد و سفیهان را زیانکار قرار دهید»، یعنی متوجه باشید که تمام جزء جزء مناسک حج، از حرکت کردن موج جمعیت از اقطار عالم به سمت کعبه و ماه ذیحجه که زمان تجمع امت های مختلفه ی عالم تحت لوای توحید است و آوردن هزارها بلکه میلیون ها گاو و گوسفند و شتر، به قربانگاه منی و مخصوصا، نشاندار نمودن آن ها به علایم مخصوص اهدا به خدا که رمز فداکاری تا حد گذشت از جان در راه خداست، تمام این ها با حساب دقیق حضرت سریع الحساب جلت عظمته، تنظیم گردیده، و رمز احیا و ابقای شما امت اسلام، در یک یک آن ها لحاظ شده است و باید مو به مو طبق دستور و با رعایت شرایط معنوی از توجه قلب و حضور روح، انجام شود تا بالنتیجه، عظمت و سیادت جهانی شما را پی ریزی نموده و دنیا را خاضع و مقهور شما سازد، زیرا بدیهی است اتحاد یک جمعیت، از روی فهم و صمیمیت، موجب اجتماع قوا و تراکم نیروهاست و همین، منشأ ایجاد قدرت و قوتی می شود که کوبنده ی قدرت ها و قوت هاست.

قربانی – همدوش کعبه آمده است

در این آیه شریفه تأمل فرمائید: «جعل الله الکعبه البیت الحرام قیاما للناس و الشهر الحرام و الهدی و القلائد» (سوره مائده/ آیه 97«خدا کعبه را که خانه ی محترم است، برپا دارنده ی مردم قرار داده و (هم چنین) ماه محترم (ذیحجه) دو قربانی و علایم قربانی را»».

چنانکه ملاحظه می فرمائید آیه ی مبارکه، هدی و قلائد (قربانی و علایم قربانی) را همدوش کعبه و ماه حرام قرار داده و همه را به عنوان «قیاما للناس» وسیله ی برپا بودن مردم و صیانت جامعه ی بشر از فساد و تباهی معرفی فرموده است، یعنی همچنان که کعبه از نظر احترام و محبوبیت عمومی ای که دارد، عامل ابقای امت و جامع شمل جمعیت است، و باید تا روز قیامت، ثابت و باقی باشد، و سیل اجتماعات بشری در هر زمان به سمت آن سرازیر گشته و آن را چون جان شیرین در بغل گیرند و سجده به سویش برند، و با داشتن «هسته ی مرکزی» و همچنین موضوع هدی و قربانی به هیئت اجتماع و همگانی، باید تا قیام قیامت باقی باشد، و «مسلخ و کشتارگاه منی» نیز مانند «مطاف کعبه» در موسم حج در روز عید قربان، مواج از جمعیت بوده و غلغله ای بر پا سازد. کشتارگاه منی، روز عید اضحی، باید بستر اجساد روی هم انباشته ی حیوانات کشته و مجرای سیل خون گردد تا علاوه بر نشان دادن روح تسلیم و اطاعت و انقیاد در برابر فرمان خدا، قیافه ی خشمگین امت اسلام در برابر طاغوت ها و آمادگی آنان را برای دفاع از حریم قرآن، تا حد گذشت از جان و به راه انداختن سیل خون و راه رفتن بر سر اجساد کشتگان، به دنیا ارائه نماید.

آری! «کعبه» و «مسلخ»، هر دو ضامن بقای عزت و استقلال مسلمان ها و برپا دارنده ی کاخ سعادت انسان هاست. یکی مظهر حب و عاطفه و گرایش است، دیگری نماینده ی خشم و غلظت و خشونت. امت اسلامی به حکم آیه ی کر یمه ی قرآن: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم» (سوره فتح/ آیه 29در عین آن که دست در دست هم، با کمال عطوفت و رحمت، دور یک مرکز می چرخند و از هم جدا نمی شوند، همین که در برابر کفار و دشمنان سعادت انسان ایستادند، در نهایت درجه ی سخت دلی و حدت و غلظت، بر آن ها می تازند و کوچکترین مهر و داد و رأفتی درباره ی آن ها روا نمی دارند.


منابع :

  1. سیدمحمد ضیاء آبادی- حج، برنامه تکامل – از صفحه 234 تا 237 و صفحه 241 تا 242و صفحه 245

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/402198