تاریخ زرتشت از نظر مورخان

فارسی 7306 نمایش |

تاریخ زندگى زردشت از دیدگاه خاورشناسان

عده اى از خاورشناسان که در این باره تحقیقاتى کرده اند وجود زردشت را در تاریخ حتمى و انکار ناپذیر مى دانند ولى آنها نیز نتوانسته اند محققا معلوم کنند که وى در چه زمانى مى زیسته است.

دیدگاه جکسن
«جکسن Gackson» به جهت تحقیق و تتبعات عمیقى که درباره آیین زردشت انجام داده، متخصص آیین زرتشت شناخته شده است. وى کتابى محققانه در این باره نوشته و سالهاى زندگى او را معلوم کرده است. مطابق تحقیقات وى «زردشت» در نیمه قرن هفتم پیش از میلاد متولد شده و در سال 584 قبل از میلاد از دنیا رفته است.

دیدگاه آتور کریستن سن
آرتور کریستن سن دانشمند دانمارکى، عصر زردشت را هزار سال پیش از میلاد مسیح مى داند. ریچاردن فراى مى نویسد: «مشکلات زیادى درباره زردشت در برابر دیدگان ما جلوه مى کند به راستى مایه ى نومیدى است که پس از سالیان درازى که بررسیهایى در این باره کرده اند باز نمى دانیم زردشت در چه زمانى زیسته و تعلیمات او دقیقا چه بوده است. از شواهد چنین بر مى آید که او یک تن نبوده و در یک زمان نزیسته است. بسیار احتمال دارد زردشت حاصل تخیل نباشد، بلکه وى به راستى زیسته باشد...» سرانجام نتیجه مى گیرد: «براى تعیین دوران زندگى زردشت، هیچ آگاهى تاریخى در دست نداریم تنها مى توان به حدس گفت که شاید وى پیش از هخامنشیان زیسته باشد.»

دیدگاه جان ناس
جان بی ناس یکى دیگر از خاورشناسان مى گوید: تاریخ حقیقى تولد زردشت بسیار مجهول است. روایات ایرانى تولد او را در حدود 660 ق. م نشان مى دهد که با وجود تمام احتمالات بعیده، اغلب محققان جدید آن را پذیرفته اند ولى بعضى دیگر با قراین و دلایل موجه بر آنند که زمان ظهور این شخصیت ایرانى قدیمى تر از آن تاریخ بوده است و در حدود 1000 ق. م مى زیسته.

دیدگاه بارون بون سن
بارون بون سن Baron-Bunsen دانشمند و مورخ آلمانی در کتاب خود به نام جای مصر در تاریخ همگانی، زمان پیامبر ایرانی را 6500 سال پیش از میلاد مسیح نوشته است. ولتر Volter فرانسوی از دانشمندان مشهور و نامی است که درباره کارنامه ایران باستان سخنانی بسیار سودمند نوشته و زرتشت را به بزرگی ستوده و زمان پیدایش او را 6000 سال پیش از کورش بزرگ یاد کرده است.

دیدگاه مرى بویس
بنابر گزارش متون میانه (پهلوى) نظیر ارداویرافنامه و زاد اسپرم، بعثت زرتشت 300 سال پیش از حمله اسکندر بوده است. از این رو تولدش را حدود 660 ق م دانسته اند. مرى بویس، پژوهنده ادیان ایران باستان با استناد به قدمت متن گاهان و پیوند نزدیک و عمیق آن با ریگ ودا و نیز با ارائه تصویرى از نخستین پیروان زرتشت بر این باور است که او میان سالهاى 1700 تا 1500 پیش از میلاد مى زیسته است. برخى از دین پژوهان بزرگ نیز گزارش کسانتوس مورخ باستانى یونان را ترجیح داده اند کسانتوس بر این باور است که زرتشت در 600 سال پیش از جنگ خشایار شاه با یونانیان مى زیسته است. این شاه هخامنشى در 480 پیش از میلاد به یونان لشکر کشى کرده بود پس با افزون عدد 600 بر آن مى توان گفت: عصر حیات زرتشت حدود 1080 پیش از میلاد بوده است.

دیدگاه ویل دورانت

ویل دورانت در کتاب تاریخ و تمدن می نویسد: «بنابر داستانهای ایرانی، چند قرن قبل از میلاد مسیح، پیامبری در ایران وئجه، یعنی "وطن آریاییها" ظهور کرده بود که مردم زمان او را زره توشتره (زردشت کنونی) می نامیدند، ولی یونانیان، چون از تلفظ نام فارسی این پیامبر عاجز بودند، ناو وی را به صورت زور و آسترس تلفظ می کردند. مطابق روایات، تولد وی رنگ آسمانی داشت، و آن چنان بود که فرشته ی نگاهبان وی به درون گیاه "هومه" رفت و، با شیره ای که از آن گرفته بود، به تن کاهنی که قربانی مقدس می کرد در آمد؛ در همین زمان شعاعی از جلال آسمانی به سینه ی دختری فرود آمد که نسب عالی و شریف داشت. آن کاهن دختر را تزویج کرد، و دو زندانی تنهای ایشان، یعنی فرشته و شعاع، در هم آمیختند، و از آن میان زردشت به وجود آمد.
در همان روز که متولد شد به صدای بلند خندید؛ ارواح پلیدی که بر گرد هر موجود زنده ای جمع می شوند ترسناک و پریشان شدند و از کنار وی گریختند. چون سخت دوستدار حکمت و عدالت بود، خود را از اجتماع مردم بیرون کشید و در تنهایی کوهستانی زندگی می کرد و خوراکش پنیر و میوه های زمین بود. شیطان خواست تا وی را بفریبد، ولی کامیاب نشد. سینه اش را به ضرب خنجر دریدند و اندرونه ی وی را با سرب گداخته پر کردند، ولی زردتشت لب به شکایت نگشود و از ایمان به اهورامزدا، پروردگار نور و خدای بزرگ، دست بر نداشت.
اهورمزدا بر وی ظاهر شد و کتاب اوستا، یا «کتاب معرفت حکمت»، را در کف وی گذاشت و به او فرمان داد که مردم را به آن بخواند و پند دهد. مدت درازی همه او را ریشخند می کردند و آزارش می دادند، تا اینکه شاهزاده ای ایرانی، به نام ویشتاسپ یا هیشتاسپ، سخنان وی را شنید و فریفته ی آنها شد، و وعده کرد که دین تازه را میان مردم پراکنده سازد. به این ترتیب بود که دین زردشتی در جهان پیدا شد. زردشت خود مدت درازی بزیست، تا اینکه برقی از آسمان بر او زد و آن پیغمبر به آسمان صعود کرد.
نمی توان گفت که چه اندازه از این داستان راست است؛ ممکن است یوشعی همانند یوشع بنی اسرائیل وی را کشف کرده باشد. یونانیان معتقد بودند که وی شخصیتی تاریخی است، و زمان وی را 5500 سال قبل از زمان خود می دانستند؛ بروسوس بابلی زمان وی را نزدیک تر و تاریخ 2000 ق م می داند؛ اما آن دسته از مورخان جدید که به وجود او عقیده دارند تاریخ حیات وی را میان قرنهای دهم و ششم قبل از میلاد می دانند. (اگر ثابت شود که آن ویشتاسپ، که سبب انتشار دین زرتشت شده، پدر داریوش اول بوده است، احتمال صحت آخرین تاریخ از همه بیشتر می شود.)
در آن هنگام که زردشت در میان اجداد پارسیها و مادیها ظهور کرد، دریافت که مردم جانوارن، زمین، آسمان، و نیاکان خود را می پرستند؛ عناصر آن دین باستانی و خدایان آن، با دین هندوان عصر ودایی اشتراک فراوان داشت. بزرگ ترین خدایان، در دین پیش از زردشتی، میترا خداوند خورشید، و آناهیتا، الهه ی زمین و حاصلخیزی، و هومه گاو خدایی بود که مرده و دوباره زنده شده و خون خود را، همچون نوشابه ای که حیات جاودانی می آورد، به فرزندان آدم بخشیده بود؛ پرستش این خدا در نزد ایرانیان قدیم چنان بود که شیره ی مستی آور «هومه» را می نوشیدند، و آن گیاهی بود که بر دامنه ی کوههای ایران زمین می رویید.
زردتشت را از این خدایان اولیه و شعائر میخوارگی ناخوش آمد، و بر ضد مغان یا مجوسان، یعنی کاهنانی که به این خدایان نماز می گزاردند و برای آنها قربانی می کردند، قیام کرد و، با شجاعتی که از شجاعت معاصران وی (عاموس و اشعیا) کمتر نبود، اعلان کرد که در جهان جز خدای یگانه، یعنی اهورامزدا، پروردگار آسمان و روشنی، خدای دیگری نیست، و خدایان دیگر مظهر وی و صفتی از صفات او هستند. شاید داریوش اول، که مذهب زردشت را پذیرفت، چنان می پنداشت که این دین می تواند الهام بخش ملت و مایه ی تقویت بنیان حکومت وی باشد؛ به همین جهت، از همان زمان که به تخت سلطنت نشست، به جنگ با کاهنان مجوس و بر انداختن آداب پرستش قدیم پرداخت و دین زردشتی را دین رسمی دولتی قرار داد.

دیدگاه المستد
«المستد» پرفسور رشته تاریخ خاور زمین در دانشگاه شیکاگو مى نویسد: «زردشت پیام آسمانى خود را در اواسط قرن ششم (قبل از میلاد) در شمال غربى ایران آغاز کرد.»

دیدگاه دست
«دست» مستشرق معروف دانمارکى، زمان زردشت را از 660 تا 583 سال پیش از میلاد دانسته است.

تاریخ زندگى زردشت از دیدگاه محققان معاصر ایرانی

ابراهیم پورداوود زنده کننده زبانهاى ایران باستان نیز نتوانسته است این معما را حل کند. او در مقدمه «گاتها» مى نویسد: «براى آن که خوانندگان این نامه را فورا از انتظار بیرون آوریم، باید در سرمقاله اقرار کنیم که تحقیقا نمى دانیم محل ولادت و زمان زندگى زردشت کجا و کى بود، چرا؟ براى آن که زردشت متعلق به یک زمان بسیار قدیم است که دست تاریخ به آستان بلند آن نمى رسد.» وى پس از یک سلسله تحقیقات مى گوید: «از آنچه گذشت، مى توان خلاصه نمود که زمان زردشت را پیش از تشکیل ماد، یعنى از قرن هشتم پیش از مسیح به بالاتر احتمال داد، عجالتا باید با این احتمال ساخت تا روزگاران آینده، مساله را روشنتر سازد.»

دیدگاه محمد معین
دکتر محمد معین در کتاب تحقیقى خود «مزدیسنا و تاثیر آن در ادب پارسى» بعد از یک سلسله تحقیقات چنین نوشته است: «چون در مورد زمان زردشت دلیلى مثبت در دست نیست، باید به دلایل منفى توسل جست از آن جمله سکوت هردوتس درباره زردشت است، چه اگر وى فقط یک صد سال پس از «زردشت» مى زیسته لا اقل در جزو شرح وقایع یکى از چهار پادشاه ماد، اسمى از پیغمبر ایرانى مى برد... همین سکوت وى دلیل است که وى پیغمبر را متعلق به زمان بسیار قدیم مى دانسته است.» سپس نتیجه مى گیرد: «با در نظر گرفتن دلایل مذکور و دقت در زبان گاتها سرودهاى زردشت و بسیارى از قراین دیگر نظر دانشمندان محقق این است که زمان زندگى او از 1100 سال پیش از مسیح، پایین تر نیست.»

دیدگاه سیدحسن تقى زاده
سیدحسن تقى زاده راجع به زمان زردشت تحقیقات عمیقى کرده و نتیجه تحقیقات خود را این چنین بیان داشته است: «ظن قوى مى رود که زردشت 258 سال قبل از استیلاى اسکندر بر ایران و قتل دارا (330-331 قبل از میلاد) بوده یا 272 سال قبل از وفات اسکندر (323ق. م) و لذا موضوع قابل بحث عبارت از آن خواهد بود که این فاصله چنان که گفته شد تا تولد زردشت است یا بعثت او یا ایمان گشتاسب، بنابراین باید تولد زردشت را در سنه ى (588) قبل از مسیح یا (618) و یا (630) قبل از مسیح دانست و اگر فاصله (272) تا وفات اسکندر را حقیقى فرض کنیم اعداد فوق (595 و 625 و 637) مى شود.»
دستور هالد مؤبدان موبد اسبق پاکستان، چقدر منصفانه گفته است، آنجا که گفته: «ما همه چیز درباره ى زندگى حضرت محمد (ص) مى دانیم و چیزهایى درباره زندگانى بودا و حضرت عیسى مى دانیم ولى اگر راستش را بخواهید ما هیچ آگاهى از زندگانى زردشت نداریم.»

دیدگاه دکتر على شریعتى

دکتر على شریعتى، زمانه زرتشت را از منظرى دیگر نگریسته اند. این دو قبل از اعتنا به ادله تاریخى یا شواهد زبان شناسى، نظر به مفهوم ضرورت تحولات فراگیر اجتماعى داشتند. به عبارت دقیق تر، شریعتى رسالت زرتشت را در سده هفتم پیش از میلاد (مطابق روایت سنتى)، یک «ضرورت اجتماعى» مى شمرد و همزمانى آن را با مصلحانى چون بودا، لائوتسو و حکماى سبعه یونان، نوعى «تقارن» مهم و پر معنى مى دانست.

نظر استاد فرهنگ مهر
زبان اوستایی خویشاوند زبان سانسکریت است. گاتاها یا سرودهای مقدسی که به توسط زرتشت ساخته شده اند، طنینی عتیق همانند سرودهای ریگ ودا، دارند. همچنین نزدیکی محسوسی بین دستور زبان و وزن و سبک سرودهای ریگ ودا، و دستور زبان و وزن و سبک گاتاهای زرتشت موجود است، و در حقیقت ساختمان صرفی زبان گاتاها از ساختمان صرفی سرودهای ریگ ودا، ابتدایی تر و ساده تر است. در هر حال اکنون این طرز تفکر وجود دارد که تصنیف گاتاها نمی تواند به طور جداگانه و در یک فاصله زمانی دور از زمان تصنیف وداها صورت گرفته باشد، و بر روی هم محققان کنونی به اجماع، عصر زرتشت را حداقل یک هزار سال قبل از مسیح می دانند.

نظر مؤلف کتاب «تاریخ و تعالیم زردشت»
مؤلف کتاب «تاریخ و تعالیم زردشت» در مقدمه ى کتاب خود مى نویسد: «تاریخ حقیقى زردشت بر ما مجهول است زیرا وى به عنوان یک قهرمان افسانه اى در داستانهاى مذهبى معرفى گردیده، به حدى که بعضى در وجود او شک و تردید نموده اند. و چون این دیانت دستخوش تهاجمات زیادى گردیده کتاب، معارف و تاریخ خود را از دست داده و تحت نفوذ و عقاید ملل دیگر واقع شده و حقایق آن در لا به لاى موهومات مخفى و مستور گردیده است و کمتر دیانتى است که تا این حد درباره افکار و تاریخ آن مطالب ضد و نقیض بیان شده باشد. مستشرقان نیز با تمام زحمات خود نتوانسته اند وحدت نظرى حاصل کنند و هر یک به نحوى تاریخ و عقاید این دیانت را نگاشته اند.»

 

منـابـع

سیدمجتبى آقایى- مقاله زمان ظهور زرتشت از نگاهى دیگر- فصلنامه هفت آسمان- شماره 2

والتر برونوهنینگ- زرتشت: سیاستمدار یا جادوگر!- ترجمه کامران فانی

کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت- بخش فلسفه ایرانیان

علی اصغر منجزی- پژوهشی در کیش زرتشت

مجله مکتب اسلام- شماره 11- سال 12- صفحه 875

ریچارد فراى- میراث باستانى ایران- ترجمه رجب نیا- صفحه 46-45

ابراهیم پورداوود- گاتها- صفحه 23- 27، 42

جان بی ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه‏ على اصغر حکمت- صفحه 302 -303

على اکبر جعفرى- مجله مهر- شماره 2- سال دهم

سعید نفیسى- تاریخ تمدن ایران در عهد ساسانى- صفحه 47- 48

داود الهامى- مقاله «زردشت‏» و «اوستا»- فصلنامه کلام اسلامى- شماره 31

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد