عذیب الهجانات
English فارسی 3999 نمایش |عذیب الهجانات منزلگاهی برای کاروان امام حسین (ع)، حد فاصل راه مکه تا کوفه و شمال شهر کوفه است. حدود 30 کیلومتر تا قادسیه فاصله دارد و از مرزهای عراق است، نوزدهمین منزلگاهی بود که حسین (ع) با یارانش روز 28 ذیحجه سال 60 هـ.ق به اینجا رسیدند، وجه تسمیه آن: عذیب، تصغیر عذب به معنای آب خوشگوار، که در آن منطقه آب های زیادی و متعلق به «بنی تمیم» بود. هجان به معنی اسب بی اصل (نازا) یا به معنی شتر اصیل و نجیب می باشد و چون آن زمان "نعمان بن منذر" پادشاه عرب حیره شترهایش را آنجا می چراند. هجانات به عذیب اضافه شد، این منطقه قبلا از شکارگاه های شاهزادگان و اعیان ساسانیان بود و شاهان سامانی در این ناحیه پاسگاه ها و مرزدارانی مستقر و یک خندق برگ حفر کرده بودند که ظاهرا آثار آن خندق تا عصر حاضر باقی است. سیدالشهداء (ع) در طول حرکتش از مکه به سمت کوفه به این منزلگاه رسید در حالی که "حربن یزید ریاحی" همچنان مسیر آن حضرت را تعقیب می کرد. اینجا بود که حسین (ع) با چهار نفر از مردان سواره چون: "نافع بن هلال جملی"، "مجمع بن عبدالله العائذی"، "عمرو بن خالد صیداوی" و "طرماح بن عدی" که راهنمای آنها بود و از کوفه می آمدند و چنین ابیاتی می خواندند، ملاقات کرد:
«یا ناقتی لاتذعری من زجری و امضی بنا قبل طلوع الفجر (الخ)؛ ای شتر، هرچه زودتر مرا حرکت بده تا به مردی برسانی که آقایی و کرامت در سرشت و نژاد اوست» (اشعار حاکی از شوق فراوان به درک حضور امام حسین (ع) بود). آنان به امام حسین (ع) رسیدند و به آن حضرت پیوستند. حر مانع شد و گفت: این چند نفر از کوفه آمده و من آنها را یا بازداشت و زندانی می کنم یا به کوفه بر می گردانم ولی حسین بن علی (ع) فرمود: هرگز من نمی گذارم و از هر گزندی که خود را حفظ کنم، آنان را حفظ می کنم، اینها یاران منند و مانند آن کسانی هستند که از مدینه با من آمدند لذا حر دست از کارش برداشت و اینجا بود که امام (ع) خبر شهادت یار باوفایش "قیس بن مسهر صیداوی" را به طور قطعی از آنها شنید و اشک در چشمانش آمد و فرمود: «و منهم من قضی نحبه و منهم من ینظر و ما بدلوا تبدیلا؛ برخی از آنان به پیمان خویش وفا کردند و برخی در انتظارند و به هیچ وجه پیمان خود را تغییر ندادند»، برخی منابع تاریخی دعایی دیگر از امام حسین نقل کردند که پس از شنیدن خبر شهادت "قیس بن مسهر" فرمود: «اللهم اجعل لنا و لشیعتنا عندک منزلا کریما و اجمع بیننا و بینهم فی مستقر رحمتک انک علی کل شی قدیر؛ ای پروردگار من، از برای ما و شیعیان ما در نزد تو منزلت و مکانتی است، ما را با ایشان در رحمت خود مستقر فرما، به درستی که تو بر هر چیز توانایی» و همین جا "طرماح بن عدی" حضرت حسین را قسم داد تا از رفتن منصرف شده و به طرف قبیله آنها (طی) بین دو کوه اجا و سلمی برود تا از شر دشمن در امان باشد و امام قبول نکرد و برای او و قومش طلب خیر نمود.
منـابـع
محدث قمی- نفس المهموم
مرتضی مطهری- قیام حسینی
عقدالفرید- موسوعه الامام الحسین به نقل از تاریخ طبری
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها