کتاب های اپوکریفایی یا قانونی ثانوی عهد قدیم (دوره های تاریخی)

فارسی 7369 نمایش |

کتاب دوم مکابیان

کتاب دوم مکابیان کتاب مستقل دیگری است که به بررسی حوادث عصر مکابیان اختصاص دارد. این کتاب از جهات مختلفی با کتاب اول مکابیان متفاوت است. مقطع زمانی، که این نوشته در برگیرنده آن است، بسیار کوتاه است و از سال 176 تا 161 ق. م، یعنی حدود پانزده سال، را در برمی گیرد. بنابراین، کتاب دوم مکابیان تنها بخشی تاریخی را در بر می گیرد که اول مکابیان به آن پرداخته است؛ اما از آنجا که بسیار بیشتر از اول مکابیان به جزئیات پرداخته، از ارزش و اعتبار بالاتری برخوردار است. نویسنده در مقدمه این کتاب می گوید: «همه این رویدادها را یاسون قیروانی در پنج جلد کتاب آورده است. من نیز آن ها را در یک مجلد خلاصه خواهم کرد.» (2:23) اما غیر از این اشاره، هیچ اثری از کتاب یاسون قیروانی در دست نیست.
تفاوت دیگر این کتاب با اول مکابیان در هدف نویسنده است. نویسنده کتاب اول مکابیان می خواست از انقلاب مکابی دفاع کند و نظام آنان را مشروع جلوه دهد؛ ولی هدف نویسنده این کتاب دفاع از حریم معبد و شریعت است و مبارزه با هجوم فرهنگ هلنیستی را در سرلوحه کار خویش قرار داده است؛ حتی برخی از محققان نویسنده این کتاب را دشمن مکابیان قلمداد کرده اند. همین امر حال و هوای این دو کتاب را متفاوت کرده است. این کتاب را می توان به سه بخش تقسیم کرد. نویسنده در دو باب اول دو نامه ای را که یهودیان اورشلیم و یهودیه به یهودیان مصر نوشته اند، می آورد. در این دو نامه، با اشاره به حوادثی که برای معبد پیش آمده و وظایفی که یهودیان در قبال آن دارند، از یهودیان مصر می خواهند که در جشن بزرگداشت مراسم افتتاح معبد شرکت جویند.
نویسنده، در پایان باب دوم، برای کتاب خود مقدمه ای می آورد و در آن به کتاب یاسون قیروانی اشاره می کند و هدف خود از خلاصه کردن آن کتاب و شیوه کار خود را بیان می کند. نویسنده از باب سوم تا هشتم، به تفصیل به هجوم فرهنگ هلنیستی و گرایش یهودیان به آن و بی اعتنایی آن ها به آیین و شریعت اجدادی خود می پردازد. هجوم سلوکیان و سلطه آنان بر یهودیه و اهتمام آنان به از بین بردن شریعت یهود و مظاهر این دین، و فشار طاقت فرسا و شکنجه و آزار و قتل یهودیان برای دست برداشتن از دین اجدادی و روی آوردن به بت پرستی، مطالبی است که به صورت گسترده در این بخش بیان شده است.
بخش سوم شامل باب هشتم تا پایان کتاب (باب پانزدهم) است که به مبارزه و فعالیت های یهودای مکابی می پردازد و ماجرا را تا آن جا پی می گیرد که شهر اورشلیم به طور کامل به دست عبرانیان می افتد. نویسنده این کتاب یک یهودی ناشناخته است و برخی او را از فرقه فریسیان دانسته اند. تاریخ نگارش این کتاب را از ربع آخر قرن دوم ق. م تا ربع اول قرن اول ق. م دانسته اند و حتی برخی تاریخ نگارش آن را تا قبل از سلطه رومیان در سال 63 ق. م محتمل دانسته اند. بر خلاف کتاب اول مکابیان، که در اصل به عبری نوشته شده و به یونانی برگردانده شده است، کتاب دوم مکابیان در اصل به زبان یونانی نوشته شده است. مکان نگارش این کتاب را اسکندریه یا اورشلیم می دانند. دو فرقه کاتولیک و ارتدوکس برای این کتاب اعتبار قانونی (ثانوی) قائلند.

کتاب سوم مکابیان
این کتاب و نیز کتاب چهارم مکابیان، نسبت به دو کتاب قبل از اهمیت کمتری برخوردارند. این اثر گزارشی است از نجات معجزه آسای یهودیان مصر از دست بطلمیوس چهارم (حک. 221 - 205 ق م)؛ وی یهودیان را بدین خاطر که یهودیان فلسطین مانع از ورود او به معبد شده بودند، تهدید کرده بود. تاریخ نگارش این کتاب را نزدیک به آغاز دوره مسیحی یا ابتدای قرن اول م تخمین می زنند. این کتاب، علاوه بر نسخه عبری عهد قدیم، در نسخه لاتینی ولگات نیز موجود نیست و از همین رو کاتولیک ها برای آن اعتبار قانونی قائل نیستند، اما فرقه ارتدوکس آن را دارای اعتبار قانونی می داند.

کتاب چهارم مکابیان
این کتاب یک اثر فلسفی یهودی است که تحت تاثیر رواقیان و ادبیات یونان نوشته شده است. پیام اصلی دینی این کتاب این است که رنج شهادت به طور غیر مستقیم کفاره گناه همه یهودیان می شود. با این که این نوشته یک اثر تاریخی نیست، از این جهت به مکابیان منسوب شده است که به آغاز زجر و آزار یهودیان به دست آنتیوخوس اپیفانوس تاریخ نگارش این اثر نیمه اول قرن اول م یا یک قرن منتهی به سال 70 م است. از آن جا که این کتاب در نسخه لاتینی ولگات موجود نیست، فرقه کاتولیک برای آن اعتبار قانونی قائل نیست، اما فرقه ارتدوکس آن را معتبر می داند. در کتاب مقدس ارتدوکس این کتاب به صورت ضمیمه آمده است.

کتاب اول عزرا (اسدراس)

در مجموع در سه نسخه معروف عبری، سبعینیه و ولگات، چهار کتاب به نام عزرا (یا اسدراس) آمده است. در نسخه عبری کتابی به نام عزرا وجود دارد که همه آن را قانونی می دانند. این کتاب در نسخه سبعینیه، همراه با کتاب نحمیا، عنوان کتاب دوم عزرا را گرفته است؛در نسخه سبعینیه کتابی به نام کتاب اول عزرا آمده است. در نسخه ولگات دو کتاب عزرا و نحمیا، که در نسخه عبری مجزا هستند، با عنوان کتاب اول و دوم عزرا آمده اند. در این نسخه، کتابی که اکنون مورد بحث است، تحت عنوان کتاب سوم عزرا در ضمیمه آمده است. بعدها کتاب دیگری به عنوان ضمیمه این نسخه آمده که کتاب چهارم عزرا خوانده شده است. ولی در نسخه های انگلیسی و ویرایش های جدید ولگات، کتاب عزرای قانونی با عنوان کتاب عزرا و کتاب نحمیا، مجزا و با همین نام آمده است.
کتابی که اکنون مورد بحث است و در نسخه سبعینیه عنوان کتاب اول عزرا را دارد، همین عنوان و کتاب دیگری که در سبعینیه موجود نیست عنوان کتاب دوم عزرا را گرفته است. عمده مطالب این کتاب در کتاب های قانونی عهد قدیم موجود است، و در واقع این کتاب تکرار کتاب تواریخ ایام از اول باب 35 تا آیه 23 باب 36 و کل کتاب عزرا و کتاب نحمیا از آیه 31 باب هفتم تا آیه 12 باب هشتم است، و این کتاب، تنها قصه های «داریوش» و «سه جوان» را نسبت به نسخه عبری و کتاب های قانونی اضافه دارد؛ از این رو ارزش تاریخی مستقلی ندارد. این کتاب، غیر از مقطعی از آن که حکمت آمیز است (3:1 تا 5:6)، تاریخ است و از عید فصحی که یوشیا در اورشلیم گرفت (دوم تواریخ ایام، 35:1) تا اصلاحات عزرا را در برمی گیرد.
امروزه تنها نسخه یونانی این کتاب موجود است و برخی می گویند که در اصل به زبان یونانی نوشته شده ولی برخی دیگر احتمال داده اند که اصل آن به زبان عبری یا آرامی بوده است. این واقعیت که عمده مطالب این کتاب در دیگر قسمت های عهد قدیم آمده است، احتمال دوم را تقویت می کند. برخی دیگر می گویند که این کتاب یا بقایایی از ترجمه ای مجزا از سه کتاب دوم تواریخ ایام، عزرا و نحمیا است، و یا بخش هایی گزینش شده از این سه کتاب است که به یونانی ترجمه شده است. نویسنده یا مترجم این کتاب معلوم نیست، اما احتمالا در مصر و در میان یهودیان یونانی زبان نوشته شده است. با این که تعیین تاریخ نگارش کتاب مشکل است، اما اواخر قرن دوم ق. م یا اوایل قرن اول ق. م را متحمل دانسته اند. این کتاب نه باب دارد و هدف نویسنده آن چندان روشن نیست. شاید بتوان تاکید بر معبد و شعائر و مراسم آن را از لا به لای آن به دست آورد. کتاب در ترجمه سبعینیه آمده، اما در ترجمه لاتینی ولگات به صورت ضمیمه و پس از کتاب عهد جدید قرار گرفته است. تنها گروهی که برای این کتاب اعتبار قانونی (ثانوی) قائل است، فرقه ارتدوکس است.

کتاب دوم عزرا

بر خلاف کتاب اول عزرا، نسخه یونانی و نیز اصل عبری یا آرامی این کتاب در دسترس نیست. بنابراین، ترجمه سبعینیه حاوی آن نیست و تنها پاره هایی از ترجمه یونانی آن در دسترس است؛ اما نسخه لاتین و ترجمه های دیگری از آن موجود است. این کتاب جزء کتاب های اپوکریفایی است. در نسخه ولگات، ترجمه لاتینی این کتاب به عنوان ضمیمه و پس از عهد جدید آمده است. این کتاب را به سه بخش می توان تقسیم کرد: در دو فصل اول کتاب، خدا از قوم شکایت و عزرا را مکلف به تقویت ایمان مردم می کند و آمدن ملکوت خدا گوشزد شده است. این دو فصل از افزوده های مسیحیان به این کتاب است و در حدود سال 100 م نوشته شده است. گاهی این بخش کتاب پنجم عزرا خوانده می شود. بخش دوم کتاب، از باب سوم تا چهاردهم را در برمی گیرد که در آن هفت مکاشفه، که ظاهرا در هنگام تبعید بابلی برای عزرا رخ داده، بیان شده است. این هفت مکاشفه عبارتند از:
1) گفتگویی بین عزرا و یک فرشته درباره عدالت خدا و بذر گناهی که در آدم نهاده شده است. (3:1 - 5:20).
2) گفتگویی درباره خلقت، عصر مسیحایی و داوری پس از آن. (6:35 - 10:59)
3) گفتگویی درباره سر این که خدا بنی اسرائیل را برگزیده است ولی بعدا آن ها را عذاب می کند. (5:21 - 6:34)
4) مکاشفه ای که در آن عزرا با کوه صهیون (اورشلیم) به صورت زنی مواجه می شود که در مرگ فرزندش عزاداری می کند. (9:26 - 10:59)
5) مکاشفه ای تمثیلی از یک عقاب با بال ها و سرهای زیاد که نشان دهنده امپراتوری روم است. (باب های 11 و 12)
6) مکاشفه ای که در آن مسیح به صورت انسانی تصویر شده که از دریا برمی خیزد و صعود می کند. (باب 13)
7) در مکاشفه آخر، کتاب مقدس به عزرا الهام می شود و او آن را می نویسد.
از آن جا که این بخش تنها مشتمل بر مکاشفات منسوب به عزراست، برخی آن را کتاب عزرا می نامند. این بخش را یک یهودی ناشناخته، پس از تخریب دوم معبد وآوارگی یهود در سال 70 م و نزدیک به پایان قرن اول نوشته است. هدف نویسنده تقویت یهودیان و پاسخ به شبهاتی بوده است که پس از آوارگی و بدبختی های یهود مطرح شده بود؛ او در قالب مکاشفه شبهات را مطرح می کند و پاسخ می دهد. نویسنده زمان نوشته خود را به دوره تبعید بابلی برمی گرداند و به عزرا نسبت می دهد تا بدین سان حجت و مقبولیت کسب کند.
این بخش در اصل به زبان عبری یا آرامی نوشته شده و بعد به یونانی ترجمه شده است. بخش سوم کتاب، که باب های 14 و 15 را در برمی گیرد، افزوده مسیحیان است که بعدها بین سال های 260 - 270 م نوشته شده اند. این بخش، که آلام و گرفتاری های آخرالزمان و پایان تاریخ را بیان می کند، گاهی کتاب ششم عزرا خوانده می شود. برخی این کتاب را در مجموعه کتاب های قانونی (ثانوی) کلیسای ارتدوکس آورده اند و برخی دیگر چنین نکرده اند. با توجه به این که این کتاب در ترجمه سبعینیه موجود نیست احتمال اول بعید به نظر می رسد.

دعای منسی

در عهد قدیم، در کتاب دوم پادشاهان، باب 21، سرگذشت پادشاهی یهودی به نام منسی آمده که فسق و فجور بسیار می کرده است. همین سرگذشت را کتاب دوم تواریخ ایام روایت کرده است؛ اما در پایان کتاب اخیر آمده است که چون او به هشدارهای خدا گوش فرا نداد، به دست آشوریان به اسارت برده شد. منسی در اسارت توبه می کند و از خدا بخشایش می طلبد. پس خدا او را نجات می دهد و به وطنش بازمی گرداند.
در کتاب دوم تواریخ ایام (33:18) آمده است: «و بقیه وقایع منسی و دعایی که نزد خدای خود کرد... اینک در تواریخ پادشاهان اسرائیل مکتوب است.» درباره دعایی که این متن به آن اشاره می کند چیزی معلوم نیست؛ اما در بین بخش های اپوکریفایی عهد قدیم، بخشی به نام دعای منسی، مشتمل بر 15 آیه وجود دارد. این دعا را می توان به سه بخش تقسیم کرد: وی در آیات یک تا هفت به خدا توجه دارد و او را تمجید و ستایش می کند؛ در آیه 8 تا 10 به خطاهای خود اعتراف می کند؛ و در آیات بعدی از خدا غفران و بخشایش می طلبد. این دعا تنها در برخی از نسخه های یونانی وجود دارد و در متن عبری و نسخه سبعینیه موجود نیست و حتی برای جروم، مترجم معروفی که کتاب مقدس را در قرن چهارم م به لاتینی ترجمه کرده، ناشناخته بوده است. بنابراین این دعا در نسخه اصلی ولگات موجود نبوده، ولی بعدها در برخی از نسخه ها به عنوان ضمیمه عهد جدید، و در برخی از نسخه های قدیمی، پس از کتاب اول تواریخ ایام آمده است.
از آن جا که این بخش بسیار مختصر است، تعیین زمان و مکان نگارش آن و نیز زبان اصلی آن را نمی توان به صورت یقینی بیان کرد، ولی برخی احتمال داده اند که در قرن اول یا دوم ق. م در فلسطین نوشته شده باشد، و برخی می گویند از سبک دعا برمی آید که در اصل به زبان عبری نوشته شده است. نویسنده این دعا شناخته شده نیست، ولی دانشمندان این احتمال را که آن را فردی یهودی از زبان منسی نوشته باشد ترجیح می دهند. تنها فرقه ارتدوکس، و یا بخشی از آن ،برای این دعا اعتبار قانونی ثانوی قائلند.

مزمور 151 از مزامیر داود
کتاب مزامیر داود در نسخه عبری مشتمل بر 150 مزمور است، ولی در برخی از نسخه ها پنج یا شش مزمور دیگر نیز هست که در بخش کتاب های مجعول العنوان آمده است. فرقه ارتدوکس برای مزمور شماره 151 اعتبار قانونی قائل است و بنابراین کتب مزامیر نزد آنها یک مزمور بیشتر دارد.

منـابـع

انجمن کتاب مقدس ایران- کتاب مقدس

مستر هاکس- قاموس کتاب مقدس- تهران- اساطیر چاپ اول- 1377

ساموئل شولتز- عهد عتیق سخن مى گوید- ترجمه مهرداد فاتحى- شوراى کلیساهاى جماعت ربانى آموزشگاه کتاب مقدس- بى تا

عبدالرحیم سلیمانى اردستانى- کتب عهد قدیم- باشگاه اندیشه- ویراست اول- پاییز 1386

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد