موارد سؤال در روز قیامت
فارسی 3525 نمایش |1- پیامبر اسلام (ص) فرمود: «إذا کان یوم القیامة و نصب الصراط علی جهنم لم یجز علیه إلا من معه جواز فیه ولایة على بن أبى طالب و ذلک قوله تعالی: "وقفوهم إنهم مسئولون"، یعنی عن ولایة على بن أبى طالب؛ در روز قیامت وقتی بر جهنم، صراط استوار گردد هیچ کس حق عبور ندارد، مگر این که با او جواز ولایت علی بن ابی طالب باشد و این است معنای آیه ی "و بازداشتشان نماييد كه آنها مسؤولند." (صافات/ 24) یعنی از ولایت علی بن ابی طالب سؤال می شود.»
2ـ امام رضا (ع) نام مبارک على (ع) را یادآور شد و از پیامبر (ص) چنین نقل فرمود: «و عزة ربى إن جمیع أمتی لموقوفون یوم القیامة و مسؤولون عن ولایته و ذلک قول الله عزوجل: "وقفوهم إنهم مسئولون"؛ به عزت پروردگارم سوگند در روز قیامت همه ی امتم نگهداشته می شوند و از ولایت علی بن ابی طالب از آنان پرسش می کنند و این معنای آیه ی "و قفوهم إنهم مسئولون" است.»
3ـ امیرمؤمنان (ع) از پیامبر (ص) نقل می کند: «أول ما یسأل عنه العبد حبنا أهل البیت؛ نخستین پرسش در قیامت از دوستی اهل بیت است.»
4ـ پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «لا تزل قدم عبد یوم القیامة حتی یسأل عن أربع: عن عمره فیما أفناه، و شبابه فیما أبلاه، و عن ماله من أین کسبه و فیما أنفقه، و عن حبنا أهل البیت؛ در روز قیامت هیچ کس قدم از قدم برنمی دارد تا به چهار پرسش پاسخ دهد: از عمر او سؤال می شود در چه چیز فانی کرده؛ جوانی را در چه چیز صرف کرده، مالش را از کجا به دست آورده و در کجا خرج کرده و از دوستی اهل بیت.»
5ـ امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «اتقوا الله فى عباده وبلاده فإنکم مسؤولون حتی عن البقاع و البهائم؛ از خدا حتی درباره ی بندگان و شهرهای او پروا داشته باشید؛ زیرا شما مورد سؤال خواهید بود حتی از شهرها [آبادگر بودید یا خرابکار؟] و از چهارپایان [با آنها چه کردید؟، اذیت و آزار یا رفاه و آسایش؟]» اشاره به (تکاثر/ 8)
6ـ از نعمت های پروردگار: «ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم؛ سپس در همان روز است كه از نعمت [روى زمين] پرسيده خواهيد شد.» (تکاثر/ 8) در آن روز همه ی شما از نعمت هایی که پروردگار به شما ارزانی داشت سؤال خواهید شد که آیا در راه حق هزینه کردید یا در راه باطل؟ از مجرای حق به دست آوردید یا از راه ستم و زور؟ از غذا و آب زلال و سرد، از طعام های گوناگون و از همه مهمتر از نعمت توحید، نبوت، ولایت و حب اهل بیت. در این مورد احادیث فراوانی وارد شده است؛ چنان که امام رضا (ع) در تفسیر "نعیم" می فرماید: «نعیم، حب و دوستی ما اهل بیت است. خداوند پس از توحید و نبوت از شما راجع به نعمت دوستی با ما سؤال می کند. اگر کسی محب ما اهل بیت باشد حق تعالی او را به نعمت جاودانه بهشت می رساند.» سپس افزود: «قال رسول الله (ص) أول ما یسئل عنه العبد بعد موته شهادة أن لا إله إلا الله و أن محمدا رسول الله و أنک ولى المؤمنین بما جعله الله و جعلته لک. فمن أقر بذلک و کان معتقده صار إلی النعیم الذى لا زوال له.»
ابوحنیفه از امام صادق (ع) از تفسیر آیه فوق پرسید. امام صادق (ع) سؤال را به او بازگرداند و فرمود: «ای نعمان! به نظر تو نعیم چیست؟ گفت: طعام و آب سرد است. فرمود: اگر خداوند تو را در روز قیامت در برابر خود نگهدارد تا از هر لقمه ای که خورده و هر جرعه ای که نوشیده ای پاسخ گویی، باید مدت بسیاری بایستی و پاسخ دهی. عرض کرد پس "نعیم" چیست؟ فرمود: ما اهل بیت هستیم که به واسطه ما به بندگانش نعمت می دهد و به وسیله ما میان بندگان الفت و محبت ایجاد می کند، از آن پس که با یکدیگر اختلاف داشتند. به واسطه ما، خداوند میان دل هایشان الفت انداخت و آنان را برادر ساخت، پس از آن که دشمن بودند و به واسطه ما، آنان را به نور اسلام هدایت کرد. این همان نعمت همیشگی است. حق تعالی از بابت حق نعمتی که به آنان بخشید.»
یعنی از پیامبر و عترت او از آنان سؤال می کند. بنابراین، همه نعمت های مادی و طبیعی بر اثر نعمت های معنوی مانند توحید، نبوت، ولایت، امامت و حب اهل بیت است. پیامبر (ص) و پیشوایان معصوم (ع) واسطه فیض نعمت ها به شمار می روند؛ چنان که این مفاد از سراسر زیارت "جامعه کبیره" آشکار است.
7ـ دعوت پیامبران (ص) نیز از موارد پرسش است. در روز قیامت خداوند به مردم ندا می دهد که رسولان حق را چگونه پاسخ دادید؟ دعوتشان را پذیرفتید و اطاعت کردید یا مخالفت و عصیان ورزیدید؟ پس آن روز راه هرگونه عذر و سخن بر تبه کاران مسدود می شود و از هول عذاب هیچ پرسش و پاسخی ندارند: «ویوم ینادیهم فیقول ماذا أجبتم المرسلین* فعمیت علیهم الأنباء یومئذ فهم لا یتساءلون؛ و روزى را كه [خدا] آنان را ندا درمى دهد و مى فرمايد فرستادگان [ما] را چه پاسخ داديد. پس در آن روز اخبار بر ايشان پوشيده گردد و از يكديگر نمى توانند بپرسند.»
8ـ از دختران زنده به گور شده پرسیده می شود که به کدام جرمی کشته شدند: «و إذا الموءودة سئلت* بای ذنب قتلت؛ پرسند چو زان دخترك زنده به گور. به كدامين گناه كشته شده است.» (تکویر/ 8- 9) فرهنگ برخی طوایف عرب جاهلی چنین بود که هرگاه به یکی از آنان مژده تولد دختر داده می شد صورتش از شدت خشم سیاه می گشت و از قبیله خود متواری می شد و با خود می اندیشید که دختر را با خواری و ذلت نگهداری کند یا او را زنده به گور سازد: «و إذا بشر أحدهم بالأنثی ظل وجهه مسودا و هو کظیم* یتوری من القوم من سوء ما بشر به أیـمسکه علی هون أم یدسه فی التراب؛ و هر گاه يكى از آنان را به دختر مژده آورند چهره اش سياه مى گردد در حالى كه خشم [و اندوه] خود را فرو مى خورد. از بدى آنچه بدو بشارت داده شده از قبيله [خود] روى مى پوشاند آيا او را با خوارى نگاه دارد يا در خاك پنهانش كند.» (نحل/ 58- 59)
اما اسلام با این فرهنگ غلط شدیدا به مبارزه برخاست و پیامبر اسلام (ص) برای مبارزه با آن نقش اساسی و عمده ایفا فرمود؛ چنان که به وجود مقدس حضرت فاطمه (ع) بی اندازه احترام می گذاشت، دستش را می بوسید و هنگام رفتن به سفر و هنگام بازگشت به دیدارش می شتافت. امام صادق (ع) می فرماید: «البنات حسنات و البنون نعمة و الحسنات یثاب علیها و النعمة یسئل عنها، و قال: إنه بشر النبى (ص) بفاطمة (ع) فنظر فى وجوه أصحابه فرأی الکراهیة فیهم. فقال مالکم؟ ریحانة أشمها و رزقها علی الله؛ دختران از قبیل عمل صالح و حسنه به شمار می روند و پسران نعمتند. حسنه و عمل صالح دارای ثواب است، اما نعمت، مورد سؤال قرار می گیرد. سپس فرمود: هنگامی که بشارت تولد فاطمه (ع) را به پیامبر (ص) دادند به چهره های اصحابش نگریست و چون آثار فرهنگ غلط جاهلی در آنان مشاهده کرد، فرمود این چه حالتی است که در شما می نگرم؟! فاطمه دسته گلی است که او را می بویم و روزی او نیز بر خداست.»
پیامبر و ائمه طاهرین (ع) درباره «وإذا الموءودة سئلت* بأی ذنب قتلت» تأویل های دیگری نیز دارند. مانند این که در روز قیامت هر مقتولی که از روی ستم کشته شده باشد دامن قاتل خود را می گیرد و می گوید: پروردگارا! از این قاتل بپرس چرا مرا کشت؛ همچنین از خویشان رسول خدا (ص) پرسیده می شود که مؤمنان صدر اسلام اقربای شما بودند، با ذوی القربی چه کردید؟ و چرا آنان را کشتید؟، همچنین از ستمی که بر بندگان شده سؤال می شود. امام باقر (ع) در تفسیر آیه مزبور فرمود: "من قتل فى مودتنا" درباره آنان که در راه محبت و دوستی ما اهل بیت کشته شدند سؤال خواهد شد.
منـابـع
عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 4 صفحه 403
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها