از ویژگی های شهید مطهری
فارسی 2580 نمایش | آشنایی با «نهج البلاغه»
«نهج البلاغه»، کتاب مظلوم، و کتاب مظلوم دیگر، «صحیفه سجادیه»، به صورتی عجیب در حوزه های ما ناشناخته اند، البته به استثنای افراد یا جریانهای استثنایی، نهج البلاغه؛ تبلور اعلای تعالیم اسلام است در سطح حاکمیت، و صحیفه سجادیه، تبلور اعلای تعالیم اسلام است در سطح تربیت. این دو کتاب باید در حوزه های ما هیچگاه از دست طالبان علم به زمین گذاشته نشود، باید بحث و درس و شناخت و تحلیل این دو زبور مقدس، و صحیفه مکرم، یکی از ارکان اصلی تعلیم و تعلم در حوزه ها باشد. و با کمال دردمندی و دریغ خوری اینگونه نیست.
شهید مطهری، پس از پیشامدی که خود شرح داده است، با «نهج البلاغه» آشنا می شود، و این آشنایی در جان او می توفد، و او را گرفتار خویش می سازد. شهید مطهری از آن هنگام سر به آستان «نهج البلاغه» می نهد، و به «سیری در نهج البلاغه» می پردازد، و جان جویای خویش را، در مطلع انوار آسمانی کلام عظیم، به فیض طلبی و نور گیری می برد. ازآن پس، نه تنها کتاب ویژه ای درباره نهج البلاغه می نویسد، بلکه بر نوشته ها و سخنرانیهای او نیز سخنان علی (ع) پرتو می افکند و نور می پاشد.
عبادت و تهجد (شب زنده داری و سحر خیزی)
از عوامل عمده، در کار طلب و توفیق، چه برای طالب علمان روحانی، یا دانشجویان، یا دیگر جویندگان کمال و تعالی، عمل به عبادات و مستحبات، و پرهیز از محرمات و منهیات و مداومت بر ادعیه و اوراد و زیارات است. هر کس طالب است باید هر قدر، و هر وقت، و از هر وقت بتواند، به این اعمال بپردازد، و این امور را فارغ از دیگر مسائل جزء برنامه زندگی خویش قرار دهد. تصور باطلی است که بگویند و بپندارند که پرداختن به این اعمال وقت را می گیرد و از کارها باز می دارد. البته باید این کار هم به اندازه و طبق برنامه ای که شخص برای اوقات خود می ریزد باشد، لیکن توفیق و بسط الوقتی که از این رهگذر عاید می گردد، غنیمت بزرگی است که جبران همه چیز می کند.
باری، اثر امور یاد شده در روح و تهذیب و تکامل آن، و افزایش توفیق، و کامیابی در طلب، جزء مسلمات و مجربات است، و اما پاداشهای اخروی و مینوی آن که در جای خود محفوظ. و در این راه اوقات و اغتنام آنها نیز نقشی عمده دارد. (مانند مکان و برخی چیزهای دیگر) شب و سحر و سپیده دم (بین الطلوعین)، و هنگام زوال از جمله مهمترین و مستعدترین اوقات کلی است:
«إن المتقین فی جنات و عیون کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون. و بالأسحار هم یستغفرون؛ پرهیز پیشگان، که درآن جهان در دل باغستانها و بر لب چشمه سارها جای خواهند داشت، در این جهان، شبها اندکی می خوابند، و سحرگاهان (به آمرزش خواهی می کوشند و) استغفار می کنند.»
مطهری متهجد و مستغفر بالاسحار، با این عالم جانانه آشنا بود و از آن بهره مند. ایمان در مرحله کمال خویش، عشق است و محبت (الایمان هو الحب)، و همه چیز در گرو این عشق و محبت است، و انسان باید همچون دیگر کاینات از این آتش مقدس که در جان همه چیز افتاده است (و إن من شی ء إلا یسبح بحمده)، شعله ای در جان خود بیفکند:
طفیل هستی عشقند آدمی و پری *** ارادتی بنما تا سعادتی ببری
شناخت تحلیلی تاریخ اسلام
شناخت تحلیلی تاریخ اسلام، موضوعی بسیار مهم و جهت بخش و بیداری آموز و حرکت آفرین است. این رشته به صورت تحقیق و تحلیل باید یکی از درسهای اساسی حوزه ها باشد، و متخصصانی و مدرسانی داشته باشد. بسیاری از متفکران و مصلحان اسلامی، مایه های عمده تفکر و اقدام خویش را از شناخت تحلیلی تاریخ اسلام و حرکتهای اسلامی گرفته اند. مطهری نیز از همین رده متفکران بود. او در سخنرانیها و نوشته های خویش، شناخت مستند و تحلیلی خویش را از تاریخ، و تسلط خود را بر بهره گیری از منطق حوادث نشان داده است.
اطلاع از احوال عالمان
مطالعه احوال عالمان گذشته، و آگاه شدن از چگونگی حال آنان: زهد، تقوی، پشتکار، انسانیت، عظمت،انسان دوستی و دیگر صفات برجسته آنان، در سازندگی روح اثری عظیم دارد. طلاب جوان نباید از این منبع عظیم انرژی و نیروی روحی غافل باشند. فواید بسیار دیگری نیز از مطالعه کتابهای زندگانی عالمان بزرگ به دست می آید، که همه آنها، به گونه ای در وسعت دهی به معلومات و قوام بخشی به شخصیت طالب علمان جوان و دانشجویان رشته های مختلف موثر است. از آثار مطهری پیداست که او از احوال عالمان، به ویژه سلسله های آنان، در طبقات استادی و شاگردی و نقل و حمل مشعل علم و آگاهی، آگاه بوده است.
خوی علمی
عالمان راستین همواره در صدد آموختنند و اندوختن، «منهومان لایشبعان...» دو گرسنه هیچگاه سیر نمی شوند: یکی گرسنه علم و دیگری گرسنه مال. شهید مطهری به صورتی عجیب در صدد بود که با آگاهان دیگر تماس گیرد، و از اندیشه ها با خبر گردد؛ به ویژه علاقه داشت اگر در میان دانشگاهیان و روشنفکران متجدد، و مولفان و مترجمان خارج از حوزه کسانی باشند که معلومات آنان برای او قابل استفاده باشد، با ایشان ارتباط یابد و استفاده کند و در ضمن به آنان چیزهایی بیاموزد.
از عرصه کارهای علمی خود نیز بر کسانی که به آنان اعتقاد داشت و آنان را درخور می دید ابایی نداشت، بلکه بدین کار اقدام می کرد. همچنین به رایزنی و مشورت درباره برخی بحثها و طرحهای علمی و تحقیقی که به نظرش می رسید، یا می خواست بدان دست یازد، یا بدان دست یازیده بود، اهمیت می داد، و این کار را می کرد.
حریت فکری و شهات اصلاحی
درد آشنایی، روشن بینی، و آرمان خواهی و اصلاح طلبی، انسان را حر و آزاد و با شهامت بار می آورد. انسان درد آشنای روشن بین آرمان خواه اصلاح طلب، نخست می کوشد تا خود را اسیر هیچ قید و بندی نکند، و در دام عنوانی، مقامی، وظیفه ای، درآمدی و... گرفتار نسازد. اینچنین کس سپس آنچه را دید و دانست و درک کرد می گوید. هم درست می فهمد و هم با شهامت ابراز می دارد.
نمونه روحیه یاد شده در بالا، در شهید مطهری نیز بود. یک اثر از آثار این واقعیت، مقاله پر بار و بلند و آگاه کننده و حریت نشان ایشان است با عنوان «مشکل اساسی در سازمان روحانیت». و این نمونه ای است از آنکه گفتیم: «آلرائد لا یکذب أهله». طلاب جوان (که اگر امیدی به حوزه هست به دلیل وجود آنان و خودسازی و آگاهی طلبی متعهدانه و زمانمدار آنان است) باید با این مقاله و این مقوله (یعنی: اصلاح حوزه ها و تصفیه روحانیت و ایجاد تشکیلات صحیح در آن) به طور کامل و جدی و تکلیفی آشنا گردند، و آن مقاله را بخوانند، و برای عملی ساختن پیشنهادهای آن فکر کنند، و گامهایی مناسب بردارند. «و التوفیق من الله تعالی، و التأیید من بقیته بین عباده و ذخیرته فی بلاده»
منـابـع
محمدرضا حکیمی- سپیده باوران- صفحه 94- 97 و 100- 104
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها