نمونه تقوای کامل در کلمات و خطابات امام حسین (ع)
فارسی 8266 نمایش | وقتی که انسان کلمات و خطابات اباعبدالله (ع) را به خاندان محترمش می بیند که با چه ایمان و اطمینانی به آنها اطمینان می دهد غرق در حیرت می شود: یارب! این چه روحیه و چه ایمان و چه اطمینان است و این تضمین را از کجا گرفته بود؟! در کتب نوشته اند «ثم ودع ثانیا اهل بیته؛ برای بار دوم با اهل بیت خود وداع کرد»، به آنها گفت: «استعدوا للبلاء و اعلموا ان الله حافظکم و حامیکم؛ مهیا و آماده تحمل سختیها باشید و بدانید خداوند شما را حفظ و حمایت می کند»، «و سینجیکم من شر الاعداء و یجعل عاقبة امرکم الی خیر؛ شما را نجات خواهد داد و سرانجام کار شما را نیک خواهد کرد»، «و یعذب اعادیکم بانواع البلاء، و یعوضکم الله عن هذه البلیة بانواع النعم و الکرامة؛ دشمنان شما را به اقسام عذابها گرفتار خواهد کرد و به شما به عوض این شدائد و بلایا انواعی از نعمتها و کرامتها خواهد داد»، «فلا تشکوا و لا تقولوا بالسنتکم ما ینقص من قدرکم؛ مبادا شکایت کنید و مبادا جمله ای بر زبان بیاورید که از قدر و قیمت شما بکاهد» (نفس المهموم، ص 355 و 445).
اطمینانی که حسین (ع) به پیروزی نهائی داشت و به خاندانش تلقین می کرد، از همان آیه قرآن سرچشمه می گیرد که می فرماید: «و من یتق الله یجعل له مخرجا؛ و هر که از خدا پروا کند برای او راه خروجی (از گناه و مشکلات) پدید می آورد» (طلاق/ 2). این تضمین را از قرآن گرفته بود. از نوع اطمینان و ایمانی است که یوسف صدیق داشت که هنگامی که به نتیجه تقوای خود رسید با خوشحالی و رضایت می گفت: «انه من یتق و یصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین؛ بی گمان هر که تقوا و صبر پیشه کند، خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند» (یوسف/ 90). ولی امام حسین (ع) قبل از آنکه داستان به آخر برسد و به نتیجه برسد نتیجه را می دید.
کلمات شمرده حسین مثل تیر بر قلب خاندانش نشست. سختیها و اسارتها را تحمل کردند ولی در پناه صبر و تقوا، عاقبت کارشان همانطور شد که حسین (ع) به آنها وعده داده بود و خداوند در قرآن تضمین کرده بود. بعد از چندی می بینیم که زینب کبری همان جمله های حسین را به الفاظ دیگر با یک دنیا اطمینان بازگو می کند. خطاب به یزید بن معاویه کرده می گوید: «فکد کیدک، و اسع سعیک، و ناصب جهدک. فو الله لا تمحوا ذکرنا، و لا تمیت وحینا، و لا تدرک امدنا، و لا ترحض عنک عارها؛ هر حیله ای که می خواهی بکار ببر و هر چه دلت می خواهد کوشش کن، اما به خدا قسم که نخواهی توانست نام ما و محبوبیت و احترام ما را از بین ببری، نمی توانی وحی زنده خدا را که در خاندان ما پیدا شده بمیرانی. برای تو جز عار و ننگ و رسوائی در این جهان چیزی باقی نمی ماند» (نفس المهموم، ص 355 و 445).
منـابـع
مرتضی مطهری- ده گفتار- صفحه 64-63
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها